خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بازی برد – برد ناهید و کیمیا

مهدی رزاقی طالقانی، پژوهشگر اجتماعی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

اگر در هر دو‌گانه یا سه گانه‌ای این سوال مطرح شود که چه کسی برنده شد؟ کمی باید مکث کرد.

ذهن در این حالت بر اساس یک عادت تاریخی قصد دارد یک برنده و‌‌ بازنده بسازد.
الصاق برچسب بردن و باختن، از آن اصول‌های ویرانگر دنیای گذشته است که جنگ‌ها همه بر پایه آن بنا شده‌اند
ذهن تک‌بعدی انسان گذشته از هر موقعیتی یک شکست و پیروزی صرف خارج می‌کرد، یک سیاه و سفید قطعی که بشود بر اساس آن قضاوت کرد، پرستید و طرد کرد.

اما در دنیای جدید، در لایه‌های یک پیروزی و موفقیت، ممکن است شکست‌هایی نهفته باشد و در بطن یک شکست، پیروزی‌هایی به وقوع پیوسته باشد.

انسان مدرن مانند نهادها و ساختارهای مدرن برای هر حرکت خود، نتیجه‌ای فارغ از شکست و پیروزی را هم در نظر می‌گیرند.

برای نمونه می‌شود به تجربه کردن اشاره کرد، تجربه در دنیای جدید و برای انسان امروز چنان شوق برانگیز است، که فارغ از شکست و پیروزی عامل حرکت است، می‌شود شکست خورد اما از تجربه یک حرکت احساس پیروزی داشت.

رشد کردن هم نمونه دیگری از ابعاد یک حرکت است، می‌شود شکست خورد اما رشد کرد و از شکست لذت برد.

و البته در دنبال کردن آرمانها لذتی وجود دارد که انسان مدرن بیش از شکست و پیروزی از آن احساس رضایت می‌کند.

در المپیک که هر چهار سال، مجالی برای شناخت روند اخلاق انسان ایجاد می‌کند، نمونه‌های گذر از نتیجه‌گرایی تک بعدی به وضوح دیده می‌شد.

برای مثال در فینال پرش با نیزه که یکی از مهمترین رقابت‌های المپیک بود، هنگامی که آرماند دوپلانتیس، تصمیم به ارتقا رکورد المپیک می‌گیرد، رقبای مستقیم او در کنارش می‌ایستند، به او کمک ذهنی و انگیزشی می‌دهند تا او نه سطح یک رکورد شخصی که سطح کلی رقابت و جذابیت این رشته ورزشی را بالا ببرد، این یعنی دوره‌ای طولانی از تاریه اندیشه بشری که در آن یک سر رقابت برد و یک سر دیگر باخت است پایان یافته است و امروز برد و‌ باخت، پیروزی و‌ موفقیت فردی و جمعی، فرع بر رشد و تجربه است.

تجربه بلندترین پرواز یک انسان و رشد و افزایش کیفیت یک رشته ورزشی، برای سام کندریک امریکایی و‌ امانویل کارالیس‌یونانی آنقدر اهمیت دارد که با یک نگاه تک بعدی به تلاش و حرکت دوپلانتیس نگاه نکنند.

در مبارزه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده، با نگاه تک بعدی انسان گذشته و‌ بر اساس اصالت برتری عدد، لاجرم ناهید برنده و کیمیا بازنده شده است.

با اصالت عدد یکی تهمینه ایرانی و یکی وطنفروش و اینهاست. عدد و رنگ مدال می‌گوید اولین زن ایرانی که فینال المپیک را تجربه کرد، بر اولین زن ایرانی که مدال المپیک گرفت پیروز شده است.

اما بر اساس ذهنیت چند بعدی، این رقابت برنده و بازنده صرف نداشت و نمیتوانست داشته باشد.

کیمیا علیزاده در قامت یک انسان ورزشکار که از ادامه فعالیت ورزشی خود در ذیل نام و پرچم ایران گرفت، امروز با حضور خود نوعی زن را نمایندگی می‌کرد و نقشی بیش از یک ورزشکار برای خود در نظر گرفته بود.

تصمیم او‌ بر خروج از کشور نوعی از تجربه‌گرایی را هم در خود داشت. تجربه نوعی از زیست شهروند آزاد جهانی که اتفاقا آرزوی بخش زیادی از دختران ایرانی است، آنقدر برای او جذاب بود که از احتمال شکست و حتی ناکامی در ورزش حرفه‌ای بگذرد. همانطور که شکست در المپیک ۲۰۲۰ توکیو و شکست‌های شخصی در زندگی فردی در غربت، او را از این تجربه‌گرایی منصرف نکرد
بنابراین امروز اگر کیمیا مدال برنز را هم نمی‌گرفت، یک بازنده نبود، او حداقل در یک بخش از اهداف خود در ارائه مصداقی از زن برای خودش و بخشی از جامعه ایران موفق می‌بود.

برای ناهید کیانی هم امروز هر نتیجه‌ای لزوما یک برد و شکست قطعی نبود. او با رفتار بالغ خود، علیرغم فشارهای بی اندازه افراط‌گرایان داخلی رسمی و غیر رسمی، هیچگاه در تقابل شخصی با کیمیا قرار نگرفت و رفتاری توأم با ادب و احترام با هم‌تیمی سابق و رقیب سالهای اخیر خود داشت. او در مبارزه المپیک گذشته به کیمیا باخت اما میدان رقابت را به خارج از شیاپ چانگ نکشید و سالها مقاومت و ایستادگی آگاهانه در حفظ اصول اخلاقی برای او یک موفقیت بود.

او از روی شیاپ‌چانگ و پس از پیروزی بر کیمیا علیزاده در دور اول، تا روی سکو در لحظه اهدا مدالها که در هر دو دست بالا را داشت باز هم این مواجهه اخلاقی را ادامه داد و در هنگام پیروزی هم نوعی از این آرمان همگرایانه را دنبال کرد.

ناهید کیانی بدون مدال المپیک برای خود و جامعه‌ای که اصالت پیروزی را به عدد روی اسکوربرد نمی‌دهد، برای ارزش‌های ادبی و اخلاقی‌ ماندگارش یک‌شکست خورده صرف نبود.

امروز ناهید و کیمیا برای افکار در گذشته مانده، یکی پیروز و یکی شکست خورده هستند، بر هر یک از آنها هم از خود فروخته تا خائن، برچسب‌های تندی خورده است.

هزاران هزار نفر هم از آنها یک سیاه و سفید قطعی ساخته‌اند تا بتوانند بر اساس آنها این دو را قضاوت، پرستش یا طرد کنند، اما برای آنها که به دنیای جدید پیوسته‌اند، برای خود ناهید و‌ کیمیا، هیچ‌کدام از این دو برنده و بازنده صرف نیستند.

هر دو چند هدف را دنبال کرده و در بخشی از اهداف بیشتر موفق و در بخشی دیگر کمتر موفق شده‌اند و مسیر طولانی را هنوز در پیش دارند.

در واقع امروز کسی باخت که نتوانست، نگاهی وسیعتر از یک اسکوربورد به کنش ورزشی – اجتماعی ناهید کیانی و کیمیا علیزاده داشته باشد.

امروز ناهید کیانی و کیمیا علیزاده منبع الهام دختران بسیاری هستند که دیگر به جهان سیاه و‌سفید نگاه نمی‌کنند، یک هدف در یک سطح را برای خود تعیین نمی‌کنند و نگاه‌شان به رقابت‌ها و تلاش‌ها، تک بعدی، حق و‌باطلی و فاتح و مغلوبی نیست.

سکوی وزن ۵۷ کیلوگرم تکواندو زنان، یا به عبارت بهتر آنچه در کلیت المپیک به چشم آمد نشان داد که جهان فرصتی برای پیروزی هر کسی فراهم می‌کند، اگر اهداف تک بعدی و یک سطحی تعریف نشوند.

ترکیبی از ارزش تجربه‌گرایی، اخلاق‌مداری، آرمانگرایی و رشد شخصیتی و انسانی، در کنار موفقیت‌های ملموس عددی و‌ اعتباری، میتواند انسانِ اخلاقی، جامعه‌ای پویا و ‌جهانی آرامتر را به ارمغان بیاورد.

جامعه ایران تا زمانی که از خیر و شر سازی دست بر ندارد و دائما در مقام ستایش و تنفر جهان را تفسیر نکند، مثل همیشه تاریخ، جایی برای جنگ و فرسایش باقی خواهد ماند.

این جامعه از مسئولان تا فرد فردش، جنگ را یک روز به انتخابات، یک روز به شیاپ چانگ و یک روز به داخل ون گشت ارشاد می‌برد، تا فقط جنگ زنده بماند. تا یکی پیروز شود و یکی ببازد.

ایران و ایرانی باید به سطحی از آگاهی برسد که در جهان شکست و موفقیت نسبی، در جهان نگرش‌های چند بعدی به زندگی و رقابت‌های لاجرمش، نمی‌شود با جنگ و جنگ‌ساری پیش رفت.

خوشبختانه مجال دو‌گانه‌های صلح‌آمیز برد – برد زیاد شده است، چه در تعامل فردی، چه در مذاکره سیاسی و چه در رقابت ورزشی … مانند آنچه در رقابت ناهید کیانی و کیمیا علیزاده رخ داد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا