خرید تور نوروزی

چهار ویژگی وزیر نفت: پایین دستی، بالا دستی، فناوری یا سیاسی؟

مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ نفت، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

ویژگی های وزیر نفت و مصادیق آن در یک ماه گذشته بارها مورد بحث و چالش قرار گرفته است. معرفی استدلال ها و شرح نگاه های موجود هم برای غنی شدن ادبیات نفت _ توسعه اهمیت دارد و هم به کار مدیران و پژوهشگران می آید. در این یادداشت استدلال های اصلی چهار نگاه متفاوت را به طور خلاصه برجسته کرده ام.

۱_ چرا وزیر باید از بخش بالا دستی باشد؟‌

حامیان این نظریه که به تولیدی ها معروف شده اند اعتقاد دارند وزیر نفت صمن دارا بودن مدیریت کلان و هماهنگ با رئیس جمهور و ارکان حکومت، ضرورتا باید تجربه و دانش بالادستی داشته باشد زیرا توسعه و تولید و اکتشاف از اهمیت بالایی برخوردار است و هویت اصلی وزارت را تشکیل می دهد. اگر نفت و گاز تولید نشود و یا با بحران روبرو گردد کل کشور آسیب دیده و اقتصاد ملی دچار آسیب می شود. اینان می‌گویند بخش عظیمی از پتروشیمی ها و پالایشگاه ها به بخش خصوصی واگذار شده و وزارت نفت نقش تنظیم کنندگی و قوه عاقله ایفا می کند و چندان در امور اجرایی آنان دخالتی ندارد، بنابراین وزیر نفت باید از بخش بالادستی باشد.

۲_ چرا وزیر نفت باید از بخش پایین دستی باشد؟

حامیان این نظریه معتقدند بخش پایین دستی هاب توسعه اقتصادی ایران آینده است. اگر دولت بخواهد اقتصاد و توسعه پایدار را برای بعد از سال ۲۰۳۰ تجربه کند باید به سمت صنایع تبدیلی با رویکرد فناوارنه هدایت گردد. وزیر نفت نباید بخش های خصوصی شده پتروشیمی و پالایشی را رقیب وزارت نفت بداند. استدلال دیگر آنان این است که فرآورده های با ارزش پتروشیمیایی در جهان آینده حذف شدنی نیستند. همچنین افزایش درامد ارزی، حل و فصل بحران بنزینی، ناترازی گاز با انتخاب وزری از بخش پایین دستی و اهمیت یافتن آن، قابل تحقق است.

همچنین استدلال می آورند از آنجا که مدیران بالادستی در ستاد وزارت و شرکت ملی نفت کم نیستند با آمدن یک وزیر از بخش پایین دستی نه تنها خللی بر سیستم تولید و توسعه و بهره برداری میادین پدید نمی آید بلکه موجی از نوآوری و تحول راهبردی خلق می‌شود.

۳_ چرا ویژگی نوآورانه برای وزیر نفت ضروری است؟

گروه سوم معتقد است تخصص بالادستی و پایین دستی به وفور در وزارت نفت و واحدهای پتروشیمیایی و پالایشی وجود دارد؛ آنچه مشکل وزارت نفت به مثابه بحران خودنمایی می‌کند و تاثیرش بر اقتصاد ملی قابل رهگیری است مدیریت نوآورانه با محوریت دوگانه: جذب سرمایه – ارتقا فناوری است. ادبیات مطرح شده در فضای مجازی نوعی تکرار فیک های فسیل شده است. ویژگی های چهره بین المللی بودن، تحول آفرینی، مورد قبول جناح ها بودن و سابقه دیپلماتیک، تدبر و شایسته بودن همگی ناشی از کج فهمی ما از آینده دردناک انرژی از بعد از سال ۲۰۳۰ است. عقب ماندگی از قافله نوآوری های مخرب که مرکز ثقلش دنیای سایبری و انرژی است ما را به قرن نوزدهم پرتاب می کند.

اینان درباره جذب سرمایه از داخل و خارج به راهکارهای رادیکال باور دارند و از حامیان تحول در نوع مشارکت و افزایش سود برای سرمایه هستند ولی بیشترین تاکیدشان بر نوآوری سازمانی و ارتقا فناوری با رویکرد حل مسائل تحریمی است.

این گروه بر این باور است هرچند با تاسیس شرکت های دانش بنیان پارک فناوری، از سوی وزارت نفت، این مساله مورد توجه نسبی قرارگرفته ولی کمتر از انتظار بوده است. بحران های پرت انرژی، افزایش ضریب بازیافت مخازن، تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمی ها و پالایشگاه ها را می‌توان با سرمایه و فناوری به روز شده (متصل به دانش جهانی) حل وفصل کرد و وزیر نفت باید خودش و تیم همراهش از این جنس باشند و این درک و توانایی را داشته باشند تا محیط سازمانی (اعم از دولتی و خصوصی) را به چشم انداز نوین راهبری کنند. سازمانی که بالاترین راندمان و تولید دانش و تکنولوژی را درونزا کند و با مناسبات فناورانه جهانی ارتباط داشته باشد.

۴ـ چرا وزیر نفت باید سیاسی باشد؟

حامیان این نظریه طیف گسترده ای از بوروکرات ها تا فعالان سیاسی را شامل می شود. بوروکرات ها دلیل می آورند تصمیم‌گیری‌ وزیر نفت صرفا تصمیم های فنی و اقتصادی نیست بلکه با حکمرانی و سیاست دولت مرتبط است لذا برای انتخاب وزیر نفت، نیازی نیست از بدنه صنعت نفت باشد و می توان از بیرون صنعت نفت انتخاب کرد، اما برای انتخاب مدیران و معاونان می توان چنین کاری کرد. آنچه با اهمیت است همگامی با سیاست های دولت و ارکان حکومت و داشتن مدیریت عالی برای توسعه زیر ساخت ها و افزایش تولید و فروش و ارتقا دانش فنی و جذب سرمایه است.

سیاسیون حامی این نگاه، گروه پر سر و صدایی هستند که با سبک و سیاق شان آشنایی داریم. از تاریخ استعمار و مبارزات ملی شدن استدلال می آورند تا اینکه به مرحله حساس کنونی می رسند. سپس اشاره ای به محرمانگی وزارت نفت و توزیع رانت و فساد میکنند و بر معتمد بودن و خودی بودن اصرار می ورزند. اما هر آنگاه که دعوای سیاسی با محوریت وزارت نفت در گوشه ای از مملکت بالا بگیرد فریاد بر می کشند وزارت نفت نباید جولانگاه سیاسی باشد. در واقع این گروه به طور مکرر نقض غرض می فرمایند و به روی مبارک نمی آورند و الی آخر… .

به هر روی منتظر می مانیم مسعود پزشکیان چه کسی را به مجلس معرفی می کند و نمایندگان مجلس با چه رویکردی به بررسی او می پردازند، رای اعتماد یا عدم اعتماد… .

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. با سلام
    بنظرم آنچه که خلا امروز کشور ماست وزیر انرژی است،چه اینکه وجود ناترازیها ،مشکلات سیاسی ،نیاز به هم افزایی بخشهای انرژی نیازمند اتخاذ رویکردهای عملگرایانه است . سیاستگزاری درست در مسیر تولید توزیع و مصرف انرژی از نان شب برای دولت و ملت واجب تر است .
    با تداوم مسیر فعلی معلوم نیست در آینده چه سرنوشتی پیدا خواهیم کرد .
    اما در تداوم مسیر یعنی تولید و توزیع شرکتها بیشتر قادر هستند تا در روندهای تخصصی تلاش نمایند .
    پایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا