خرید تور نوروزی

وفاق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها!

محمدحسن علایی، جامعه‌شناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «برای اهل سیاست قضاوت بر سر پیروزی یا شکست ایده‌ها و تئوری‌ها احیانا بر مبنای  تطابق یا عدم تطابق با منافع کوتاه مدت جناحی و شخصی صورت می پذیرد. این البته برای شبه‌روشنفکران و شبه‌جامعه‌شناسان نیز صادق است. اما برای اهل تفکر مطلقا چنین نیست اهل تفکر پیشاپیش امکانات و امتناعات را پیش چشم دارند آرایش نیروهای اجتماعی و تاریخی و حاملان و عاملان تغییرات و تحولات را مطمح نظر دارند در راستای تحقق منافع ملی و خیر عمومي به لوازم و پیامدهای هر گونه تصمیم و اراده‌ای  در درازمدت می‌اندیشند؛

بحث از  “وفاق” و “دولت وفاق ملی” اگر چه به تازگی وارد ادبیات دولتمردان و کنشگران اجتماعی و رسانه‌ای شده است؛ اما برای نگارنده به عنوان یک جامعه‌شناس دغدغه‌مند عقبه‌ای بس عمیق‌تر و ژرف‌تر دارد. شاید اولین جرقه های آن مربوط می‌شود به مطالعه مقاله ای از فیلسوف هم‌روزگارمان دکتر بیژن عبدالکریمی با عنوان “دلایل عدم ظهور نظریه اجتماعی در ایران” که سال‌ها پیش به تامل در فرازهای ارزشمند آن توفیق یافتم؛ بعدا البته در سایه‌ی پیگیری‌ها و مداومت‌های لاینقطع و مسئله‌محور در خصوص ضرورت تمهید نظریه‌ی اجتماعی خاص زیست جهان ایرانی در جهان جدید و در اثر مکاتبات و مراودات علمی با ایشان به نگارش کتابی با همین عنوان “گفتمان وفاق” توفیق یافتم که “توسعه نیافتگی تاریخی” در آن به عنوان ام المسائل ما معرفی و صورت‌بندی شده است.

کوتاه سخن اینکه؛ خواست وفاق در ساحت نظر به شرط طرح‌افکنی اصیل آن از جانب اهل نظر و عزم جدی کارگزاران در عمل برای نیل به آن به عنوان ضرورت بی چون و چرای ما در شرایط توسعه نیافتگی تاریخی؛ با موانع بسیاری مواجه بوده، هست و خواهد بود؛ این راه؛ از قضا -چون راه است و نه بی‌راهه- راه دشواری‌ست که ما پیش رو داریم و نزدیک دو سده است که یک قدم به جلو، دو قدم به عقب آهنگ عزیمت بدان را کرده ایم؛ لذا بسیار باید در آن خویشتندار و پرحوصله باشیم و البته بدانیم گاهی هر ملتی برای ملت شدن تنها یک فرصت بیشتر برای حراست از نهال وفاق برای بالیدن ندارد!»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا