آقای ظریف؛ شتابتان حیرتزدهام کرد | ناصر مهدوی
ناصر مهدوی، استاد فلسفه و عرفان در کانال تلگرامی کانون نشان نوشت: «وقتی لیست نهایی وزاری جناب دکتر پزشکیان منتشر شد؛ همه ما در حیرت فرو رفتیم و در کنار نامهاي درخشانی مانند وزیر بهداشت؛ وزیر ارشاد؛ وزیر راه و شهرسازی و در یک سطح پایینتر؛ وزیر اقتصاد؛ وزیر نفت و وزیر امور خارجه؛ نام وزیرانی همچون اطلاعات؛ کشور و به ویژه آموزشوپرورش؛ همه ما را شگفت زده کرد.
اینکه پس از انتشار چنین لیست مشکوکی صدای اعتراض همگان بلند شد؛ نشان داد که جامعه نسبت به سرنوشت خود حساس شده و دوره سکوت و سرسپردگی به بلوغ و آزادگی بدل شده است و مردم بشدت خواهان تغییر وضع اسفبار فعلی هستند۰ البته چنین تحولی بسیار مبارک است اما تاختن بیرحمانه به رئیس جمهوری که هنوز پا به عرصه عملی ریاست نگذاشته و متهم ساختن او به خیانت و بیاعتنایی به خواستهای مردم؛ بهنظر میرسد که رفتاری عجولانه و دور از انصاف باشد.
در این میان استعفای شتابزده جناب ظریف چنان دردآور بود که بر فضای ملتهب احساسی جامعه افزود و بجای حل مسئله در این وضعیت بحرانی؛ همه کسانی را که هنوز از آقای پزشکیان ناامید نیستند را بهفکر فرو برد.
بله؛ مردم بهدلیل ظلم و جورهای بیشماری که بهآنها تحمیل شده عصبانی هستند و البته این کمترین واکنش این مردم رنجور است. اما یک سیاستمدار نیرومندی چون جناب ظریف نباید به این راحتی از کوره در برود و به راحتی جا را خالی کرده و رئیس جمهور را در چنین شرایط سختی تنها بگذارد.
پزشکیان را باید با عملکردش مورد نقد و سنجش قرار دهیم؛ باید با دادنِ فرصت دریابیم که چقدر بهوعدههایش در مورد تأمین امنیت اجتماعی جوانان و دختران شجاع و قهرمان ما وفادار خواهد بود؟
تا چه میزان در رفع تحریمها کوشیده و ما را از شر جنگ و خون ریزی نجات خواهد داد؟
تا چه میزان فضای مزخرف فیلترینگ را تغییر داده و راه سانسور عمومی را مسدود خواهد کرد؟
اگر دست کم بعد از یک سال نتوانست بهوعدههایش عمل کند؛ آنگاه باید بر سر او فریاد بزنیم و خواستههای خود را مطالبه و صبر را کنار گذاشته و اعتراض کنیم.
اما هرگز نباید فراموشکنیم که با کورکردن چشم مروت و نواختن برطبل شتاب و بیصبری و البته ریختن آب در آسیاب طالبان داخلی و تلویزیون صهیونیستی ایران اینترنشنال؛ نمیتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و نمیتوانیم کشور را از این وضعیت خطرناک نجات دهیم.
جناب ظریف رفتار کسانی که هر روز چهار بار مقالههای احساسی مینویسند و با ساز عوام میرقصند و به افرادی که رأی ندادهاند تبریک میگویند؛ مرا شگفتزده نکرد؛ اما از شما که چهره محبوب و بسیار پخته و محنت کشیده روزگار ما هستید؛ بهدلیل بیطاقتی و تصمیمگیری احساسی؛ شگفتزده شدم و آرزو کردم که هر چه زودتر در تصمیم خود تجدید نظر کنید و بخاطر مردم میدان را به معاون اول محافظهکار جناب پزشکیان نسپارید.
به هنگام از راه رسیدن روزهای دشوار معلوم میشود عیار واقعی انسانها چیست. به هنگام هجوم رنجهای بزرگ و از طریق واکنش عقلانی است که روشن میشود که روحمان چقدر باعظمت گشته است.
قلب شما از طلاست پس لطفا در تصمیم خود تجدیدنظر کنید و آرامش را بهمردم خوبمان بازگردانید.»
انتهای پیام
همه از فرصت دادن به اقای پزشکیان میگویند، ولی سالی که نکوست از بهارش پیداست، زمانی که اقای عارف معاون اول شد راه مشخص شد. مطمئنا از دید انهایی که رای دادند و یا ندادند، اقای عارف سیاستمدار مناسب این زمان و موقعیت کشور نیست و به الطبع برخی از وزرای معرفی شده هم چنین وضعیتی دارند.
مردم برای صیانت از رای خود باید پشت پزشکیان بایستند و اجازه ندهند فشار رقیب رییسجمهور را به عقب براند. خالی کردن میدان و در خانه نشستن یعنی واگذاری میدان و تصرف بدون هزینه و این همان چیزی است که رقیب میخواهد پس باید ماند و انتظارات را یادآوری کرد و بر سر وزیر ناموافق آنقدر فریاد زد که یا به خواست مردم تمکین کند و یا کرسی وزارت را رها کند