بعد از کابینه | رضا صادقیان
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
در میانه چانهزنی، حرص و جوشهای بیانتها و کشف رابطههای فامیلی، قومی، سابقه کاری و سن و سال وزیران پیشنهادی ناخواسته به برخی از دشواریها و بحرانهای ایران امروز فکر میکنم. مشکلاتی که کتمان آنها ناممکن است.
اول: زحمات شورای راهبری و تمام کسانی که به انتخاب برخی وزیران پیشنهادی کمک کردند، سرجای خودش. اما پاسخگوی کلیت ساختار دولت، کارنامه امروز و آینده وزیران برعهده شخص رئیس جمهور است و تمام. دکتر پزشکیان تازه وارد میدان سیاست ایران نشده است که با چند توئیت و بازنشر خبرها تلاش کنیم دوره آموزش سیاسی مقدماتی را برای او برگزار کنیم. این کارهای عجیب و خسته کننده را رها کنید. انتخاب وزیران برای هر کدام از رئیس دولتها دشوار بوده است، به خاطرات مرحوم هاشمی در اوایل دهه هشتاد رجوع کنید، در همان زمان برخی گمان میکردند کار دولت در نهایت سه ماه دیگر تمام است. اما چنین نشد. اساسا کسب رضایت تک تک رای دهندگان، نخبگان، اساتید دانشگاه و کارمندان سابق و مدیران ارشد را برای معرفی وزیران گرفتن کاری بس دشوار و نشدنی است.
دوم: شخصا و پس از وزیران پیشنهادی و رای آوردن و نیاوردن گزینهها به نمایی بزرگتر فکر میکنم. به این فکر میکنم که صنعت نفت و گاز ایران نیازمند 350 میلیارد دلار سرمایه خارجی است. سرمایهای که اگر طی پنج سال آینده جذب نشود و وارد این کشور نشود چه بسا ما در یک دهه آینده به وارد کننده نفت تبدیل شویم. مسئله بسیار جدی است. در واقع ما طی سالهای گذشته در بهترین حالت ممکن کمتر از 10 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی برای صنایع نفت را داشتهایم. یعنی هیچ. یعنی اگر بازی میکردیم و به کار دیگری مشغول بودیم بهتر بود. بنابراین وقتی در برنامه هفتم توسعه از رسیدن به تولید چهار میلیون بشکه در روز سخن به میان میآید، یعنی وضعیت امروز خراب است. یعنی شعارهای بسیاری دادهایم اما در کف دستمان برای اداره کردن بهتر این صنعت پولی نیست. همین آمار را با ظرفیت تولید عربستان سعودی و عراق مقایسه کنید. یعنی عقب رفتهایم. به نظرم به جای دقت در دوره دبیرستان وزیر نفت باید از او و وزیر امور خارجه بخواهیم راه را برای سرمایهگذار خارجی در این صنعت فراهم کنند. کشور ما نیاز به پول دارد و این سرمایه جایی نیست مگر جذب سرمایهگذار خارجی.
سوم: به این فکر میکنم که براساس آمارهای سال 1401 بیش از 3 هزار میلیارد دلار سرمایه ایرانیان خارج از کشور است. این ثروت عظیم برای ساختن و گام برداشتن استوار در مسیر توسعه بسیار بسیار تاثیرگذار است. اما راهی برای جذب بخشی از این سرمایه کلان وجود دارد؟ آیا وزارت اقتصاد این ظرفیت را شناسایی کرده است؟ راه جذب این ثروت کلان برای توسعه و آبادانی ایران چیست؟ آیا شخص رئیس دولت به غیر از برگزاری جلسه با ایرانیان خارج از کشور احتمالا در نیویورک و… برنامهای مشخص برای جذب این ثروت افسانهای را دارد؟ به این فکر میکنم که صاحبان این سرمایه برای ورود به کشور مشکل خاصی ندارند؟ اما باید دید امیدی به گشایش و وارد شدن این سرمایه به داخل کشور امکان پذیر خواهد شد. در مقایسه با خودمان، ما نسبت به چهل سال گذشته پیشرفت کردهایم، اما در مقایسه با سایر کشورها و دستیابی به تکنولوژی در بخشهای مختلف عقب افتادهایم. نمونه پرواضح چنین مثالی صنعت خودروسازی کشورمان است که سال به سال و در همسنجی با سایر خودروسازان جهان عقبتر رفته است.
چهارم: به فرسوده بودن راههای کشور فکر میکنم. نمونه دم دستیاش آزاده راه خلیج فارس است. جادهای پر از دستانداز، بدون تابلوهای راهنمایی و خراب. گویا پول نیست. واقعا نیست. وگرنه در کدام کشور یک آزاده راه مهم و چهارراه ارتباطی میان 5 استان را پس از بیست سال بازسازی نمیکنند؟ چرا؟ مشخص هست و نیست. چرا توسعه راهها و آزاد راههای شرق کشور به محاق رفته است؟ چرا برای توسعه قطار سریعالسیر بودجه نیست؟ نقش چینیها و سرانجام قرارداد 25 ساله کجاست؟
پنجم: به این فکر میکنم که سالیانه بیش از 50 میلیارد دلار هدر رفت انرژی در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و سایر صنایع داریم. برای حل این هدر رفت باید چه کرد؟ آیا وزیر نفت توانی برای حل این بحران دارد؟ آیا قرار است به برخی شرکتهای تولید کننده فولاد همچنان سوبسید انرژی بدهیم تا این شرکتها به احمقانهترین روش به تولید فولاد در یک بازار انحصاری ادامه بدهند؟ و به این فکر میکنم که بازار آشفته خودرو در این کشور نیازمنده سالی 7 میلیارد دلار سرمایه است تا این بازار روی خوش و خرم ببیند و شاهد آن نباشیم که پارکینگهای سطح شهر به محل پارک خودروهای صفر کیلومتر و جولان بیامان دلالها تبدیل شدند و خودورسازان با هر قیمت دلبخواهی و با گرانترین قیمت و ناچیزترین خدمات خودرو خود را در یک بازار انحصاریتر از لوازم خانگی و فولاد به فروش میرسانند.
وظیفه وزیر صمت سامان دادن به همین امور است و نه کارهای دیگر و این یعنی کارنامه قابل دفاع. وگرنه تفاوتی نمیکند دوست نزدیک من روی آن صندلی تکیه بزند و یا فرد دیگری. همین که بازار خودرو آرام بگیرد، صنایع با هدر رفت انرژی کمتر ادامه حیات بدهند و جلوی آشغالسازها به اسم تولید وسایل لوازم خانگی ایرانی گرفته شود و یا کارآمدتر شوند کفایت میکند. نام وزیر هر چه باشد و متعلق به هر جناح سیاسی باشد، تفاوتی نخواهد کرد.
دکتر مسعود پزشکیان پاسخگوی کابینه خواهند بود، کابینهای که کلیت آن قابل دفاع است. اوست که باید درباره کارنامه تک تک وزارتخانه به افکار عمومی جواب بدهد. اگر خوب بودند که بسیار عالی و دلچسب، در غیر اینصورت پزشکیان به خوبی و دقیق میداند که رای دهندگان به او هیچ وقت تا انتهای خط با هیچ رئیس دولتی نیامدهاند و نیکتر میداند که برای جذب اعتماد شهروندان هیچ راهی نیست مگر ارایه کارنامهای قابل دفاع و قوی از دولت چهاردهم که امکان جلب رضایت اکثر مردم ایران را فراهم کند.
انتهای پیام
درود بر شما