رضویفقیه: عبور زودهنگام از پزشکیان به سود هیچکس نیست | در مطالبهگری اصالت با برنامه است، نه مجری
انتقاد از کابینه پزشکیان اغلب شتابزده و نامنصفانه است
علی نیلی، انصاف نیوز: سعید رضویفقیه در متن جنبش دانشجویی نیمه دوم دهه 70 زیست؛ دورهای که بخشی از تلخترین تجربههای سیاسی در خاطره جمعی ایرانیان را در خود جای داده است. با تجربه زیسته آن دوره و لمس عینی دستاوردهای «عبور از خاتمی» و «سرنوشت اصلاحات»، هشدار میدهد که «عبور زودهنگام از پزشکیان» قطعا به زیان جامعهای رقم میخورد که آدم برفیِ امیدش زیر آفتاب تند تندروی و افراط و انباشت مطالبات در حال ذوب شدن است.
انصاف نیوز: بالاخره پس از حرف و حدیثهای بسیار، کابینه پزشکیان به مجلس معرفی شد. فهرست منتشر شده نقدهای بسیاری را در پی داشت و خیلیها رئیسجمهور را مورد عتاب و خطاب قرار دادند. نظر شما درباره کابینه و انتقاد از کابینه چیست؟
رضوی فقیه: فکر میکنم نقدهایی که به فهرست کابینه پزشکیان میشود، شتابزده است و ما باید شکیبایی بیشتری از خودمان در این خصوص نشان دهیم. آقای پزشکیان با هویت مشخصی وارد عرصه انتخابات شد و تقریبا همه ما میدانستیم چارچوب فکریاش چیست، پیشینهاش چیست، چه برنامهای برای قوه مجریه دارد، چگونه میخواهد با نهادهای حکومتی تعامل کند و… اگر این مختصات را مدنظر قرار دهیم، کابینهی معرفیشده که معطل رای اعتماد مجلس هم هست، خیلی شگفتآور نیست؛ نمیگویم دقیقا قابل پیشبینی بود اما کابینه معرفی شده خیلی هم از معیارهایی که آقای پزشکیان را با آنها میشناختیم دور نیست.
به پزشکیان فرصت دهیم
انصاف نیوز: اتفاقا بخش زیادی از نقدها در این زمینه است که کابینه با مختصات خود پزشکیان و آنچه وعده داده تطابق ندارد. این کابینه نمیتواند آن وعده « طرحی نو درانداختن» در اداره کشور را پوشش دهد.
رضوی فقیه: این نقد مبتنی بر این پیشفرض است که پزشکیان قرار است طرحی نو دراندازد. در اینصورت باید به طرح اصالت دهیم، نه به کسانی که قرار است طرح را اجرا کنند. نمیگویم آدمها اثری ندارند بلکه میگویم مهمتر از شخص وزیر، طرح مورد نظر برای وزارتخانه و سازماندهی نیروی انسانی یعنی بدنهای است که میخواهد این طرح را اجرا کند. وزیر یک نفر است؛ اینکه شما چه کسی را در راس وزارتخانه بگذارید به نظر من مهم است اما تعیینکننده نهایی نیست. به نظرم بدنه کارشناسی و بدنه اجرایی بسیار موثرتر و تعیین کنندهتر از شخص وزیر هستند.
آنچه از مشکلات کشور شنیدهایم و میدانیم این است که ساختارها ایراد دارد؛ ساختارها مستقل از افراد هستند و اگر میخواهیم تغییرات ساختاری بدهیم، نباید اصالت را به شخص وزرا یا روسای سازمانها بدهیم.
تجربه دوره اصلاحات به نظرم در این زمینه آموزنده است؛ در آن دوره در راس بعضی وزارتخانهها افراد بزرگی قرار داشتند اما عملا نتوانستند کار مهم و ویژهای انجام دهند. اولین وزیر کشور آقای خاتمی درگیر تعارضات جدی با سیستم شد و حذفش کردند. دومین وزیر کشور دولت اصلاحات، آقای موسویلاری بود که در سال 84 انتخاباتی پر از حرف و حدیث برگزار کرد که از دلش محمود احمدینژاد بیرون آمد. پیشتر از آن هم به برگزاری انتخابات مجلس هفتم با آن شرایط اسفبار تن داده بود. در اصلاحطلب بودن آقای موسویلاری که کسی نمیتواند شک کند اما ایشان در وزارت کشور چنین عملکرد و کارنامهای داشت. این نشان میدهد لزوما آدمهای بزرگ و صاحب اسم و عنوان در اداره یک سازمان یا وزارتخانه موفق نیستند. صرف اصلاحطلب بودن وزیر، ضامن موفقیت یک وزارتخانه در مسیر مطالبات اصلاحی نیست.
اینکه گفتم نباید شتابزده نقد کنیم، ناظر به همین نکته است که معتقدم باید صبر کنیم و ببینیم آیا وزیر کشور پیشنهادی پزشکیان میتواند در مسیر عملی کردن وعدههای او گام بردارد یا نه؟ اگر نتوانست، قطعا همه با هم عملکرد رئیسجمهور و وزیرش را صریح و بی مجامله نقد میکنیم.
گلایهام از دوستان اصلاحطلب این است که لازم نبود این همه محتوای تولید شده در نقد کابینه پزشکیان در عرصه عمومی به صورت علنی مطرح شود. بسیاری از این دوستان به آقای پزشکیان دسترسی دارند و میتوانند ایشان را ببینند یا مکتوبات خود را به دستش برسانند؛ چرا این مطالب را به خود او منتقل نکردهاند؟ بالاخره آقای پزشکیان یا نقدها را میپذیرفته یا پاسخی قابل اعتنا میداده است. یعنی یا قانع میشده و یا قانع میکرده. بنابرین ابراز علنی این نقدها چه سودی به حال جامعه و مردم دارد، جز اینکه ناامیدی پیش از موعد را دامن میزند و به سرخوردگی اجتماعی منجر میشود.
قانونمندیهای مطالبهگری
انصاف نیوز: در 2 ماه گذشته تحلیلهایی میشنیدیم که حضور جامعه در میدان سیاست، نشانه بلوغ این جامعه است و جامعه فهمیده بجای آنکه هر 4 سال یکبار بیاید و سرخوردهتر از قبل، کنش سیاسی انجام دهد، باید از همین امروز و اکنون بماند و رئیسجمهور منتخبش را زیر نظر بگیرد و نقدش کند و مطالبهگر باشد. از این منظر هم نقدها را شتابزده میدانید؟
رضوی فقیه: من هم دغدغه مطالبهگری دارم. باور دارم که وقتی مطالبهای داریم، چه کاندیدای مد نظرمان به قدرت برسد و چه کاندیدای رقیب پیروز انتخابات باشد، ما باید در میدان بمانیم و مطالبات خود را مطرح کنیم اما توجه کنید که مطالبهگری هم قانونمندیهای خودش را دارد.
برای مثال اگر ما در حوزه بهداشت و درمان خواهان برقراری عدالت هستیم، باید از دولت و مجلس بخواهیم فلان برنامه را با فلان مختصات و شرایط اجرا کند. یعنی در مطالبهگری اصالت با برنامه است نه مجریان آن. البته بخش بزرگی از تدوین این برنامهها باید توسط احزاب صورت بگیرد و آنان هستند که میتوانند برنامههای مشخص در حوزههای مشخص را به اجرا دربیاورند یا اجرایش را از دولت مستقر مطالبه کنند اما در فقدان احزاب قدرتمند هم باید برنامهها را از دولت مطالبه کرد.
اما اینکه ما برای وزارت و ریاست و معاونتهای گوناگون در دولت گزینه خودمان را معرفی کنیم و انتظار داشته باشیم این گزینه از سوی رئیسجمهور برگزیده شود، لزوما مطالبهگری نیست. حتی در مواردی ممکن است سهمخواهی باشد.
انصاف نیوز: بنا بر قرائت شما، این گزاره دائما تکرار شونده که کابینه پزشکیان با کف مطالبات مردم فاصله بعیدی دارد، درست نیست.
رضوی فقیه: من نمیدانم در آینده چه اتفاقی میافتد ولی معتقدم باید صبور باشیم. برای سنجش درستی و نادرستی این گزاره باید منتظر عملکرد دولت پزشکیان باشیم. نباید بلافاصله پس از انتخابات، عبور از پزشکیان را کلید بزنیم و قبل از هر آزمونی او را مردود کنیم. در عبور زودهنگام از پزشکیان هیچ کس برنده نیست. نه رای دهندگان به او، نه رقبایش و نه کل ساختار حکومت. اشتباهی که دوستان ما در عبور از خاتمی کردند را مجددا تکرار نکنیم.
باید صبور باشیم، واقعیتها را هم مد نظر داشته باشیم. اگر میگوییم قوه مجریه 20 درصد اختیارات کشور را داراست، باید اجازه دهیم با کسانی که آن 80 درصد دیگر قدرت را در اختیار دارند، تعامل کنند تا مشکلات کشور حل شود. البته مرادم قدرتهای قانونی و شفاف و رسمی است نه باندهای مافیایی خزیده در سایهها. باید امتیاز بدهیم و امتیاز بگیریم. این چانهزنی و مذاکره هم قانونمندیهای خودش را دارد. قطعا نباید و نمیتوانیم از خطوط قرمزمان عبور کنیم. این را هم باید بدانیم که سرنوشت همه مطالبات ما در کابینه رقم نمیخورد. ما باید در متن جامعه بایستیم و مطالباتمان را با جدیت از 20 در صد قوه مجریه و آن 80 در صد دیگر بدون لکنت زبان طلب کنیم.
دیالیکتیک جنبشهای اجتماعی و جنبشهای اعتراضی
انصاف نیوز: یکی از ویژگیهایی که برای دولت پزشکیان قابلیت طرح و عنوان دارد، دولتِ توافقساز است؛ اگر دولت چهاردهم بخواهد توافقساز باشد، کجا و با چه کسی باید توافق کند؟
رضوی فقیه: وقتی صحبت از توافق داخلی میکنیم، این توافق شامل تمام نیروهایی میشود که بدنه و پشتوانهای درون جامعه دارند. نمیتوانیم هیچ پروژهای را در ابعاد ملی پیش ببریم و به ثمر برسانیم جز اینکه با همه اقشار جامعه یا اکثریت قریب به اتفاق آنان به یک توافق حداقلی رسیده باشیم. برای این قضیه در تاریخ ایران نمونههای زیادی وجود دارد؛ برای مثال رضاخان پروژههای خود را که به سود بخشهایی از نخبگان جامعه یا مورد توافق آنها بود، آغاز کرد بدون اینکه با سایر گروههای صاحب پشتوانه در جامعه به توافق برسد. نتیجه این بود که عملا ناکام ماند. پس از انقلاب هم همینطور؛ عدهای از اقشار جامعه درون حاکمیت نمایندگانی داشتند و پروژههای خود را پیش بردند در حالیکه بخش بزرگی از جامعه احساس میکرد اصلا صدایش شنیده نمیشود.
نشنیدن صداهای دیگر، به جنبشهای اجتماعی و به جهت سرسختی در پاسخگویی به مطالبات، به تنشهای اجتماعی انجامید؛ از بهار 76 تا پاییز و زمستان 401 با همین وضعیت روبهرو بودهایم.
البته وقتی از توافق سخن میگویم منحصرا یعنی توافق با نهادهای قانونی و شفاف حاکمیت. توافق قوه مجریه یا قوه مقننه با شورای نگهبان یا نهاد رهبری را مذموم نمیدانم در حالیکه توافق با قدرتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بدون هویت را مجاز نمیدانم. اگر آقای پزشکیان با این دسته از صاحبان قدرت وارد توافق شود، کارش تعامل نیست، معامله است که پذیرفته هم نیست چون به اصلاح امور و برچیدن فسادهای موجود در سیستم منجر نمیشود بلکه فساد را تشدید هم میکند.
البته انتظار عمومی این بود که این دولت طبق وعده خود آقای پزشکیان نماینده تمام اقشار و قومیتها و مذاهب موجود در جامعه باشد. آن وعده میتوانست در کابینه متجلی شود اما در عین حال فشارهای موجود، هم قابل پیشبینی بود و هم قابل درک است.
به هر حال توافق باید با همه اقطاب قدرت و اقشار اجتماعی باشد. ممکن است ما تعامل با شورای نگهبان را نپسندیم، اما اگر پزشکیان بخواهد پروژههای اصلاحیاش را پیش ببرد، حتما باید با شورای نگهبان و نهادهایی از این دست تعامل کند. همچنانکه گفتم تعامل با نهادهای رسمی و قانونی آری اما معامله با باندهای غیررسمی و غیرقانونی هرگز.
قانونمندیهای مذاکره، تعامل و توافق
انصاف نیوز: سازوکار این توافق و تعامل چیست؟ بین جبهه پایداری که مثلا در پوشش، حجاب شرعی را مد نظر دارد با زنانی که روی پوشش اختیاری تاکید دارند، چطور میتوان توافقی ایجاد کرد؟
رضوی فقیه: واقعیت این است که ایجاد توافق، برنامه میخواهد ضمن اینکه باید ببینیم وزن هر گروه در جامعه چقدر است. اولا جبهه پایداری چقدر بدنه اجتماعی دارد که میخواهد برای همه تکلیف تعیین کند؟ باید به اندازه سهمش از قدرت اجتماعی، مطالباتش را مطرح کند. آنچه در این انتخابات روشن شد این است که بدنه اجتماعیشان در جامعه ایران اقلیت است و بنابرین نمیتوانند نظر خود را به اکثریت تحمیل کنند. اما از این نکته مهمتر حقوق و آزادیهای اساسی شهروندان است؛ چه اقلیت باشند و چه اکثریت. این حقوق و آزادیها حتی از سوی برگزیدگان اکثریت مطلق، چه در دولت و چه در مجلس و چه جاهای دیگر، قابل نقض نیست. بنابرین جبهه پایداری و هوادارانش میتوانند از حقوق و آزادیهای قانونی خود بهرهمند باشند اما نمیتوانند حقوق و آزادیهای دیگران را در هیچ شرایطی نقض کنند، چه اکثریت باشند و چه اقلیت. الان هم که مشخص شده اقلیتند و باید به قواعد بازی تن بدهند.
انصاف نیوز: البته همه ما مشارکتکنندگان در انتخابات، در اقلیت هستیم.
رضوی فقیه: بله اما کسانی که رای ندادند از نظر حقوقی، عملا تصمیم را به کسانی سپردهاند که در انتخابات مشارکت کردهاند. این قاعده در تمام دنیا معمول است؛ در ایالات متحده، در فرانسه و در بلژیک شما به کسانی که رای ندادهاند نمیگویید بیا برای دیگران تعیین تکلیف کن. آنها عملا با عدم مشارکت خودشان گفتهاند هر کسی که با رای اکثریت شرکتکنندگان رئیسجمهور شد، ما هم او را به عنوان رئیسجمهور قانونی و حقوقی پذیرفتهایم. البته وقتی عدم مشارکت فعالانه و به قصد اعتراض باشد یا میزان عدم مشارکت بهگونهای معنادار از مشارکت بالاتر باشد، وضع فرق میکند.
به هر حال جبهه پایداری اقل منالقلیل است؛ یعنی اقلیتی است از رایدهندگان بالفعل که خودشان اقلیتی هستند از رایدهندگان بالقوه یا واجدان شرایط رای دادن. پس به همین اندازه میتواند از دولت مطالبه داشته باشد. نکته دیگر این است که خارج از چارچوبهای قانونی هم نمیتواند مطالبهای را طرح کند. نمیتواند مطالبهای داشته باشد که حقوق ذاتی شهروندان را از بین ببرد. نمیتواند چارچوبهای منافع ملی را بر اساس تفاسیر و تعابیر خود تعیین کند و بگوید ما معتقدیم دولت در مواجهه به آمریکا یا اسرائیل باید چنین و چنان کند. اتفاقی که متاسفانه پیشتر رخ داده است و اینها با بالا رفتن از دیوار سفارتخانهها عملا تلقی خود از منافع ملی را به همه تحمیل کردند و هزینههای زیادی روی دوش مردم گذاشتند. اینها متاسفانه پشتوانههای ناپیدایی در ساختار قدرت دارند.
اگر آقای پزشکیان میخواهد در مسیر اقدامات اصلاحی خود موفق باشد، باید با این پدیدهها مقابله کند و اگر هم نمیتواند مقابله کند، باید آن را افشا کند و به صراحت با مردم در میان بگذارد و بگوید چه کسانی نمیگذارند دولت در چارچوب همان سند چشمانداز و همان سند برنامه هفتم که ربطی هم به مطالبات اصلاحطلبانه و تحولخواهانه ندارد، سیاست داخلی و خارجی خود را سامان دهد و خواست اکثریت جامعه را پاسخ دهد.
در مورد مسائل داخلی هم همین است. اتفاقات سال 401، علاوه بر اینکه مطالبات بخشی از جامعه را نشان داد، یک بحران امنیتی برای کلیت ساختار جمهوری اسلامی به وجود آورد. آنهایی که عاقلاند دوست ندارند چنین حوادثی تکرار شود. اما ظاهرا اقدامات تحریکآمیزی که شاهدش هستیم و دائما روی انبار باروت جرقه میزند، با هدف بحرانسازی برای دولت پزشکیان دنبال میشود. به نظر می رسد ماجراهایی مانند طرح نور یا برخورد شدید با نوجوانان و زنان برای این است که دولت پزشکیان را در مورد مسائلی که به سادگی قابل حل نیست، دچار سردرگمی، اشتباه و در نهایت بحران کند. یک اقلیت از اقلیت حق ندارد چنین بحرانهایی را به جامعه تحمیل کند.
انصاف نیوز: قبول؛ جبهه پایداری به اندازه خودش که باید سهم ببرد. دولت پزشکیان با چه سازوکاری میتواند بین دو سر طیف توافق برقرار کند؟
رضوی فقیه: گفتوگو. گفتوگو در چارچوب قانون. گفتوگو با عقلای جامعه و با مردم. پارلمان اساسا برای این تشکیل شده که نمایندگانی از اقشار گوناگون جامعه بیایند و مسائل را مطرح کنند و برایشان راهحل پیدا کنند. رئیسجمهور که نمایندگی مستقیم از سوی مردم دارد باید با پارلمان، با کارشناسان و صاحبنظران، با نمایندگان اقشار و اقوام و مذاهب و طبقات مختلف مردم گفتوگو کند و راه حل عادلانه و منصفانه معطوف به میانگین نفع همه پیدا کند. سازوکارهای گوناگونی برای گفتوگو و تعامل منجر به توافق وجود دارد. ممکن است بخشی از آن در برابر چشم مردم انجام شود و بخشی در خفا. مهم این است که انجام شود.
قطعا پزشکیان کار راحتی برای توافقسازی و تعامل با گروههای مختلف اجتماعی ندارد. ضمنا در نظر داشته باشید طیفی که از به قدرت رسیدن پزشکیان ناراحت و آزردهاند، قطعا بیکار نمینشینند و اگر برای خاتمی هر 9 روز یک بحران درست کردند، برای دولت پزشکیان هر روز 9 بحران درست میکنند.
متاسفانه مخالفان داخلی و خارجی پزشکیان، شباهت عجیبی در تلاش برای شکست دولت پزشکیان دارند؛ همزمان با تشدید فشارها در مورد پوشش در داخل کشور، اسماعیل هنیه هم از سوی اسرائیل ترور میشود تا روزنه گفتوگو و توافق خارجی بسته شود. ایران اینترنشنال دائما خبر و گزارش و تحلیل منتشر میکند که نشان دهد انتخاب پزشکیان نویدبخش هیچ تغییر یا بهبودی نیست و هیچچیزی در این کشور عوض نشده است. این تلاشها برای به بنبست کشاندن دولت و شکست هر نوع گفتوگویی است. باب گفتوگو هم که بسته شود، هیچ تغییر و اصلاحی امکانپذیر نخواهد بود.
نمیخواهم بگویم عالم و آدم دست به دست هم دادهاند تا پزشکیان موفق نشود؛ حرفم این است که رصد کردن صحنه داخلی و خارجی به ما میگوید عدهای مترصد هستند هر امکانی برای اصلاح و بهبود شرایط در کشور منتفی شود.
برای همین هم میگویم اینهمه نقد و فشار رسانهای به پزشکیان بابت معرفی کابینه شتابزده است. باید به او فرصت دهیم که برنامههایش برای تعامل با اقطاب قدرت و نیروهای اجتماعی را تدوین و اجرایی کند.
انتهای پیام
کسانی که با شعارها و وعده های انتخاباتی اقای پزشکیان همسو نیستند نباید به کابینه راه یابند و از ابتدا می بایست در این زمینه فکری کرد
والا خسته از این عبورهای بی حاصلیم
عبور طیفی از اصلاح طلبان که نامزدهای مورد حمایتشان
را تنها گذاشته و بی هیچ مسئولیتی فقط عبور کردند؛ با هزاران مسأله و مشکلی که ساختند از این عبورها
با هیاهویی که از هیچ، بدون درنظرگرفتن تحلیل دقیق و آنالیز درست شرایط اجتماعی در جامعهای مبتلا به پیچیدگی های ژئوپولتیکی و اجتماعی، ساختند.
از خاتمی و روحانی تا پزشکیان
بدون هیچگونه تجربه اندوخته یا درسی که راهنمایی شود در راه یا اینکه چراغی شود هنگامه هجوم تاریکی