خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نگاهی به حکم قاضی آیسان بر مجازات زنان!

مهدی رزاقی طالقانی، پژوهشگر اجتماعی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

آیسان اسلامی یکی از صفحات پرطرف‌دار اینستاگرام را در میان ایرانیان دارد که در عرض مدت کوتاهی به عدد ده میلیون دنبال‌کننده رسید. آیسان اسلامی یک مهاجر ایرانی در آمریکاست که از وسط یک شرایط نامطلوب زیستی و از زندگی در مازندران به موقعیت یک زندگی مرفه در آمریکا رسیده است.

در واقع امتیاز و برگ برندۀ او در جذب مخاطب در فضای مجازی همین گذر او از چلندر به هیوستون است که مخاطب را به یک «من می‌توانم» می‌رساند. بی‌پشتوانگی و شخصیت فاقد هرگونه برجستگی و مهارت‌های ناداشتۀ آیسان اسلامی، رؤیای زندگی در هیوستون را قابل‌دسترس می‌کند.
مخاطب آیسان وقتی اقامت او در آپارتمان‌های لاکچری را می‌بیند، وقتی او را سوار بر خودروهای لوکس، در حال خوش‌گذرانی مشاهده می‌کند، درحالی‌که او نه آقازاده است، نه از رانت خاصی بهره برده است با او احساس همدلی می‌کند.

بدن ورزیدۀ او مخاطب‌ساز است، مثل خودروهای گران‌قیمتش، ادبیات سادۀ مازندرانی‌اش و طنز در کلامش همان‌قدر برای تودۀ جامعه جذاب است که سبک زندگی آزادش. او به‌صورت روزانه گزارشی از هم‌خوابگی‌هایش با دختران متفاوت می‌دهد و این‌گونه با نمایش تمام دارایی‌هایش که کمبودهای تودۀ جامعه ایرانی است، برای خود اعتبار کسب می‌کند؛ تضمین این اعتبار در چند سال گذشته نوعی از همدلی او با مخاطبانش است، او مدام سختی‌های کودکی خود را، هنگامی که فرزند طلاق شد، سختی‌های زندگی در تهران را وقتی برای کار به آنجا رفته بود و سختی‌های ناشی از فقر و بی‌کسی‌اش را یادآوری می‌کند تا مخاطب با او احساس بیگانگی نکند و از همه مهم‌تر «با او بماند».

او به پشتوانۀ تجمل، تجاهل و اعتبار مجازی با مخاطبش در کف جامعه صحبت می‌کند، دربارۀ قواعد و مناسبات کف خیابان صحبت می‌کند، چرا که او محصول کف جامعه است، پس با مردمان کف اجتماع صحبت می‌کند. در حالت عادی و در بسیاری از مواقع چنین دیالوگی فاقد ارزش و اعتبار است و فقط اسباب تفنن و وقت‌گذرانی است، اما با وجود ده میلیون دنبال‌کننده و در همین فرایند هم روزی رسیده که آیسان اسلامی، نگاه سطحی خود را هم به شکل تنفرپراکنی و خشونت‌طلبی فاش می‌کند و پرده از بخشی از شخصیت خود بر می‌دارد. اینجاست که کلام او به اعتبار ده میلیون دنبال‌کننده می‌تواند برای جامعه هزینه‌زا باشد.

در روزهای اخیر او پرده از خشمی علیه زنان برداشت که پیش از آن هم در ارائۀ محتوای روابط جنسی‌اش آشکار بود، اما مخاطبان اینستاگرام از آن با ساده‌اندیشی گذشته بودند و حالا او جسارت پیدا کرده و در ادبیاتی سخیف یک زن را تهدید به کشتن و سر بریدن می‌کند.

مخاطب او یکی از بلاگرهای ایرانی ساکن دبی است که گفته است با خرج یک شب تفریح در دبی، می‌توان یک هفته به روسیه سفر کرد و در پی آن آیسان اسلامی این جمله را به‌مثابۀ تبلیغ برای تن‌فروشی در دبی تعبیر کرده است و با ژستی نَرانگارانه و نه مردانه به او حمله می‌کند و می‌گوید:

«پدر، مادر، برادر، یه پسرعمه یا یه پسردایی نداری بیان گیس تو رو بکَنن، بزنن توی کلۀ تو… آشغال… پدر، مادر نداری؟ یه مرد توی خانوادۀ شما نیست که بیاد دبی گیست رو بگیره، بندازه، پرتت کنه بیاره توی ایران، توی اتاق، تو رو ببندن؟ آشغال… بی‌غیرت، بی‌ناموس…» او در ادامه با ادبیاتی نژادپرستانه به اعراب حمله می‌کند و با اتهام هم‌خوابگی با اعراب سلبریتی موردنظر خود تخطئه می‌کند و تلاش می‌کند خشم عمومی را بر ضد زن موردنظر تحریک می‌کند. آیسان در ادامۀ لایو جنجالی خود با ژست ملی‌گرایانه به ستایش رضاشاه می‌پردازد و در پایان با ذکر این جمله که «خواهر من بودی سرت رو می‌بریدم» و درخواست از مخاطبان برای ریپورت سلبریتی مورداشاره‌اش سخنان خود را به پایان می‌رساند.

مجمع‌عمومی سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونت‌آمیز بر پایۀ جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود.» تعریف کرده ‌است و در شرایطی که آمار زن‌کشی و خشونت علیه زنان در ایران مطابق گزارش روزنامه اعتماد روبه‌افزایش است و در سه ماه نخست سال‌های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ حداقل ۸۵ مورد زن‌کشی در ایران به ثبت رسیده است که اغلب متهمان این قتل‌ها شوهران هستند، ادبیات آیسان اسلامی و تهییج او به واکنش مردان در برابر به‌اصطلاح نوامیس، بار دیگر باعث نگرانی جامعۀ زنان از برانگیختگی خشونت علیه خود شد.

نکتۀ مثبت و قابل‌توجه در فضای مجازی، واکنش سریع و منطقی کاربران و فعالان حقوق حوزۀ زنان به این موضوع بوده است، آنان با ذکر روایت‌هایی از فساد آیسان اسلامی و مردانی شبیه به او این سؤال را مطرح کرده‌اند:

«آیا به‌طورکلی در تعریف فساد جنسی و روابطی، میان مرد و زن تفاوتی وجود دارد که یک زن با اتهامی اثبات‌نشده با تهدید مرگ مواجه می‌شود و یک مرد با اعتراف صریح به روابط جنسی خارج از عرف، الگویی برای موفقیت و…؟»

در شرایطی که در دنیای امروز قانون در مقام تنظیم روابط میان افراد، حرف آخر را می‌زند و زنان و مردان در چهارچوب قانون می‌توانند از آزادی‌های خود بهره ببرند، دخالت در انتخاب افراد به بهانه‌های عرفی، سنتی و مذهبی امری مذموم و بر ضد حقوق انسانی افراد است. در جوامعی که هنوز خارج از حکم قانون، قضاوت‌ها شکل می‌گیرد، تهییج و برانگیختن احساسات عمومی علیه افراد یک شیوۀ کاسب‌کارانه و غیرانسانی است که آیسان اسلامی دست به آن می‌زند، او دادگاه خود را برپا می‌کند و بدون حضور متهم و قائل شدن حقی برای او، حکم قتل او را به مردان خانواده‌اش می‌دهد. آیسان اسلامی در جامعه‌ای که مستعد برانگیختگی است دست به چنین اقدامی می‌زند، درحالی‌که خبر از تبعات حرف خود ندارد و از آن مهم‌تر به‌عنوان کسی که خوداظهاری فساد جنسی دارد، به‌یقین چنین جایگاهی را نخواهد داشت که حتی در دایرۀ آزادی خود در مقام قضاوت دیگران بنشیند.

کاربران و فعالان حقوق حوزۀ زنان، جامعۀ ایرانی را با طرح چنین سؤالی متوجه نوعی نگاه مردسالارانه کرده‌اند که حتی در روایت فساد، مرد به‌نوعی غالب و زن به‌نوعی مغلوب ذاتی است.

واکنش گستردۀ جامعۀ زنان به ادبیات زن‌ستیزانۀ آیسان اسلامی، هزینۀ زن‌ستیزی در جامعۀ ایران را بالا خواهد برد، اما سؤال اصلی کماکان باقی است: «چرا روشنفکران و طبقۀ آگاه جامعۀ ایرانی قادر به ارتباط با تودۀ جامعه نیستند؟»

در غیاب روحانیت که دیگر چندان طبقۀ مرجع در جامعۀ ایران به شمار نمی‌رود وظیفۀ آگاه‌سازی اخلاقی جامعه، روامداری و زندگی در بستر احترام متقابل مرد و زن را چه کس و کسانی باید بر عهده بگیرند؟ که اقبال جامعه به فردی با چنین سطح تفکری موجبات ترویج خشونت و ابتذال را فراهم نیاورد؟
واکنش فعالان جامعۀ زنان به خشونت‌پراکنی علیه زنان با چاشنی غیرت مردانه، در نهایت نوعی واکنش است، جامعۀ ایران پیش از محکوم کردن، نیازمند یک کنش است، نیازمند آگاهی و آگاه‌سازی از جایگاه تغییریافتۀ زنان در تاریخ معاصر، به رسمیت شناختن حقوق زنان و مقابلۀ قانونی با خشونت علیه زنان است.

در شرایطی که برخی در نظام حکمرانی هنوز موضع شفافی در برابر ادبیات زن‌ستیزانۀ «غیرت»، «ناموس» و… غیره ندارد، نهادهای غیررسمی، سازمان‌های مردم‌نهاد و اهالی اندیشه از مردان و زنان می‌بایست به کنش‌های فعالانه‌تری در این زمینه دست زده و ایفای نقش کنند که در غیاب آن‌ها حکم قتل زنان را نه جامعۀ واپس‌گرا که مغزهای کوچک زنگ‌زده از هیوستون صادر می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا