چرا راه سعادت میانهروی است؟
محمدحسین خوشنود در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
گاهی که با خود خلوت می کنم و به آسیب های انسانی که از گذشته تا به امروز فکر می کنم و می اندیشم، به این نتیجه می رسم که ما انسان ها بسیار در حق خود جفا و ظلم کرده ایم؛ ظلم هایی که ما را از اعلی و آن جایگاه والای کمال انسانی و خلیفه اللهی به اسفل رسانده است.
درست است که شیطان همچنان بر عهد خود مبنی بر گمراه کردن ما انسان ها استوار است اما بنظرم حقیقت این است که این ما هستیم که راه را برای شیطان باز می گذاریم تا در ما نفوذ و ما را از مسیر حق منحرف کند.
یکی از ظلم هایی که بشریت از گذشته تا به امروز در حق خود کرده است، افراط و تفریط در امور است. افراط به معنای تندروی و تفریط به معنای کندروی.
شاید در ابتدا این مسئله به ذهن شما خطور کند که این مسئلهی افراط و تفریط معضلی است که امروزه با آن درگیر هستیم؛ اما اینطور نیست و پیامبران و اولیای الهی از گذشته با آن درگیر بوده اند و در برابرش مقاومت و مبارزه می کردند.
مثلا برخی از دین شناسان عامل اصلی بت پرستی اقوام را افراط در علاقه و عشق نسبت به شخصیتهای صالح دینی همان زمان دانستهاند. هشام کلبی که از راویان و محدثان موثق و مورد اعتماد شیعه و از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) بود در کتاب معروف خود «الاصنام» مینویسد: «بشر اولین مجسمه را به قصد تکریم و از خاطر نبردن حضرت «آدم» ساخت. نوادگان آدم مشابه مجسمه آدم را تراشیدند، ساختند و مورد تکریم، تمجید و نهایتاً پرستش قرار دادند به طوری که کمکم مجسمه آدم، اولین بت بشر شد.»
همچنین ایشان گفته اند: «بتهای «وَدًّ»، «سُوَاع»، «يَغُوث»، «يَعُوق» و «نَسْر» که نام بتهای معروف قوم نوح در قرآن است، در ابتدا نام مردمانی صالح بوده است که مردم مجسمه آنها را ساختند و مجسمه آنان پس از سه نسل، کمکم مورد پرستش قرار گرفت. پرستش این بتها چنان قوت گرفت که پیامبرانی چون ادریس و نوح نیز، که برای مبارزه با آنها مبعوث شده بودند، پس از سالهای متمادی فعالیت جهت باز داشتن مردم از پرستش آنها، کاری از پیش نبردند و نتوانستند مردم را از پرستش آن بتها باز دارند».
البته آنهایی که افراط و تفریط می کنند، بر این باورند که کار آنها یک کار شایسته، درست و دینی است در صورتی که خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام صراحتا این را رد کرده و مورد نکوهش بسیار قرار داده اند.
خداوند متعال می فرماید: «و کذلک جعلناکم امة وسطاً؛ شما را امتى ميانه قرار داديم».
اساس اسلام و مسلمانی اعتدال و میانه روی است که خدای متعال این را برای بندگان خودش راه قرار داده است؛ اعتدال مبتنی بر آموزه های وحیانی و نبوی و علوی است و باید اعتدال را رعایت کرد، یعنی نه تندرو باشیم نه کندرو.
حتی در زمان خود اهل بیت علیهم السلام هم افرادی بودند که درباره ایشان غلو می کردند که معصومین علیهم السلام با آنان مقابله کردند و برای از بین بردن این تفکر باطل تلاش کردند.
برای مثال امیرالمومنین علی عليه السلام فرمودند: «سَيَهلِكُ فِيَّ صِنفانِ: مُحِبٌّ مُفرِطٌ يَذهَبُ بهِ الحُبُّ إلى غَيرِ الحَقِّ، و مُبغِضٌ مُفرِطٌ يَذهَبُ بهِ البُغضُ إلى غيرِ الحَقِّ، و خَيرُ الناسِ فِيَّ حالاً النَّمَطُ الأوسَطُ فَالْزَمُوهُ؛ بزودى درباره من دو گروه هلاك شوند: دوستدار افراطى كه دوستى، او را به ناحق كشاند و دشمن افراطى كه دشمنى، او را به ناحق بَرَد؛ و بهترين حالت مردم درباره من راه ميانه است. پس اين راه را در پيش گيريد».
این آسیب فقط مختص به گذشته نیست و حالا هم در اطراف ما وجود دارد و شاید در ایامی مثل انتخابات بیشتر با آن مواجه شویم.
همه این را به خاطر می آوریم که از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، شخصیت هایی بوده اند که هرکدام از آنها سوابق درخشان مبارزاتی داشته اند؛ و افرادی در اطراف آنها و از حامیان آنها بوده اند که در رابطه با آنها و شخصیت شان غلو وافراط می کردند.
همین افراد بعدها در وقایع و حوادث مختلف کشور، وجههی دیگری از شخصیت خود را نشان دادند و از موضع قبلی خود برگشتند. خب در اینجا آسیب متوجه خود مردم می شود و اعتقادات آنها که با تفکر اشتباه افراطی شکل گرفته بود فرو می ریزد.
باید در رابطه با افراد و شخصیت آنها، راه اعتدال و حقیقت را در پیش گرفت که جز این، اشتباه است و خسارت های بسیارو بزرگ به بار می آورد.
امام بزرگوار و عزیز ما امام خمینی قدس سره در رابطه با این امر می فرمایند:
«هر دو طرف افراط و تفریط بر خلاف عدل الهی است… خروج از اعتدال و عدالت الهی و صراط مستقیم انحراف است و اجتناب از آن، وظیفه الهی است».
باید این را بدانیم که منطق و سخن اسلام، رد افراط و تفریط و در پیش گرفتن اعتدال و میانه روی است.
مقام معظم رهبری هم در رابطه با مسیر حق اعتدال می فرمایند که:« اسلام، مظهر اعتدال است».
اگر بخواهیم چند جمله هم در رابطه با شخصیت فرد افراط کننده و یا تفریط کننده سخن بگوییم، باید این سخن از مولاعلی علیه السلام را یادآور شویم که فرمودند: «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا؛ نادان را نبينى، مگر افراطگر يا تفريطگر».
شهید مطهری رحمه الله هم می فرمایند: «بعضی از جریانات فکری، افراطی و بعضی تفریطی یعنی یا تندروی بیجا و یا کندروی بیجا بوده. من اسم آن تندرویها را «جهالت» گذاشتهام و اسم این کندرویها را «جمود» گذاشته و میگذارم …. امت معتدل باشید، نه جاهل باشید نه جامد. امیرالمؤمنین فرمود: « اَلیَمینُ وَ الشَّمالُ مَضَلَّهٌ ، وَ الطَّریقُ الوُسطی هِیَ الجادَّهُ » انحراف به چپ و انحراف به راست هر دو غلط است، مستقیم باشید تا به مقصد برسید».
حقیقت این است که چنین افرادی جاهل هستند و نمی دانند که با این کار چه آسیبی به خود و جامعه وارد می کنند؛ البته گاهی هم می دانند ولی تعصب به آنها اجازه نمی دهد که از مسیر اشتباه خود برگردند.
در پایان بنا به آیه ی « وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ؛ پند ده، كه مؤمنان را پند سود بخشد»،خودم و خودم و شمارا به «دوری از افراط و تفریط» و «در پیش گرفتن راه اعتدال و میانه روی» توصیه می کنم که راه رشد و سعادت، اعتدال و میانه روی است.
انتهای پیام