اپورتونیسم و کانفورمیسم در پوشش «نقد درون گفتمانی»
«حمیدرضا سعادت» در یادداشتی دباره ی «نقد درون گفتمانی» که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است، نوشت:
جدال لفظیی که اخیراً میان «جواد امام» مدیر عامل بنیاد باران و از شخصیت های مطرح جریان اصلاح طلب و «محمدعلی آهنگران» فرزند صادق آهنگران از مداحان دوران جنگ صورت گرفت، انسان ایرانی را که سخن گفتن دربارهی کنش و واکنش های سیاسیِ روزمره بخشی از زندگی او شده است به فکر وا می دارد.
طیف گونه های گوناگون این سخن گفتن و اندیشه ورزیدن، از اشتغال به بگو مگوهای جزیی، موردی و مقطعی تا تفکر در ساحت آسیب شناسی جریان های سیاسی از منظری بنیادین گسترده شده است.
این یادداشت، سعی دارد به یکی از آسیب های جریان های سیاسی از منظری خاص بپردازد. گرچه انگیزه طرح آن از مجادله ی پیش گفته ناشی شده است، اما توجه به عدم خلط میان انگیزه و انگیخته از سوی مخاطب، موجب اجتناب از فرو غلطیدن در وادی مغالطات می شود. علاوه بر آن، به حسب موارد، ما را از تمرکز بر موردی جزیی و غفلت از نگاه ریشه ای باز می دارد. بنابراین، ممکن است آنچه بر انگیزه قابل تطبیق است بر انگیخته صادق نباشد و برعکس.
به نظر می رسد یکی از آسیب های جدی متوجه جریان های سیاسی مطرح در ایران کنونی، اعم از اطلاح طلبی یا اصولگرایی، که در عین حال می تواند تا حدی غیر محسوس نیز باشد، اپورتونیسم و کانفورمیسم در پوشش “نقد درون گفتمانی”[1] است.
اپورتونیسم (فرصت طلبی) یکی از اصطلاحات مرسوم در ادبیات سیاسی است که اهل فن، آن را به تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و همچنین به خاطر سود شخصی تعریف کردهاند. اپورتونیست ها همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند و پایبند اصولی نیستند و یا اصول خود را فدا میکنند.[2]
کانفورمیسم (همشکلی و همنوایی) نیز به نوعی رفتار سیاسی اطلاق می شود که منطبق با پروپاگاندای رسمی برای رسیدن به اهداف و سود شخصی از سوی کانفورمیست سر می زند.
اپورتونیسم و کانفورمیسم مانند هر پدیدهی دیگری مصادیق مختلفی دارد، اما یکی از پیچیدهترین مصادیق آن در پوشش «نقد درون گفتمانی» ظاهر می شود. در این فرایند، شخص اپورتونیست و کانفورمیست به گونه ای زیرکانه خود را در قالب فردی دلسوز نشان می دهد که هدفی خیرخواهانه در راستای اصلاح «درونگفتمانی» دارد، اما در واقع، با تکرار مواضع رقیب و همنوایی با آنها از این فرصت برای رسیدن به مقاصد فردی و نفع شخصی سود می برد.
مهمترین شاخصه عینی و ابژکتیو تشخیص انگیزه ی کنش کانفورمیستی و اپورتونیستی در پوشش «نقد درون گفتمانی» از انتقاد صادقانه و خیرخواهانه را می توان به این صورت توضیح داد که در انتقاد صادقانه و خیرخواهانه، کنشگر سیاسی به روایت ها و نریشنهای[3] پذیرفته شده در جریانی که خود را به آن منتسب می داند باورمند و پایبند است و در حین باور و پایبندی، ضعف هایی را که گمان می کند به حیات آن جریان و نیز روایت های پذیرفته شده در آن آسیب می رساند در قالب نقد دلسوزانه مطرح می کند، اما در کنش اپورتونیستی و کانفورمیستی، کنشگر سیاسی روایت های رقیب را در پوشش «نقد درون گفتمانی» و با ژستی خیرخواهانه تکرار می کند، چرا که تصور می کند با توجه به سنگینی کفه منابع قدرت در جریان رقیب، با پذیرفته شدن از سوی آنان به اهداف و سود شخصی می رسد.
در مقام ارزیابی اخلاقی باید گفت از آنجا که کنش اپورتونیستی و کانفورمیستی در پوشش «نقد درون گفتمانی» متضمن نحوه ی پیچیده ای از دگر فریبی است، رفتاری غیر اخلاقی[4] است.
[1] تعبیری که آهنگران در جوابیه خود به کار برده است
[2] آشوری، داریوش (1385) دانشنامه سیاسی، چاپ سیزدهم، تهران: انتشارات مروارید.
[3] narrations
[4] immoral
انتهای پیام
جسارتا این نوشته یک خلط مبحث است چه اشخاصی وچه جریان هایی دائم بر طبل اتفاقات 88 می نوازند؟اگر قرار است تغییری ایجاد شود چرا یکطرفه واعتراف وتوبه از کارهای نکرده؟ایا یکنفر تکرار میکنم یکنفر حاضر به قبول مسئولیت اتفاقات 88 از کهریزک ها و……..نیست؟حضرات فقط یک عنصر سوخته ومفلوک را که بازیگریش تمام شده نشانه…… میدانند ان سوگلی که هرسال به خارج از مرزها البته درمقام زائر ….. دیگر چه ؟ …………………………………………………………………………………………………………..