شبیه سازی با وقایع صدر اسلام، تا کجا؟!
به گزارش انصاف نیوز، آرش رازانی در آینده آنلاین نوشت: مدت هاست که فضای سیاسی و رسانه ای کشور شاهد تشبیه هایی است برآمده از وقایع و شخصیت های صدر اسلام. افکار عمومی عادت کرده اند پس از تصمیم گیری ها، وقایع و یا موضع گیری های شخصیتها و جریان های مختلف، تحلیل هایی را ببینند که در آنها لباس طلحه و زبیر، اهل کوفه، خوارج، ابوموسی اشعری، معاویه و…. را بر قامت افراد مختلف می دوزند. تشبیهاتی که ظاهرا بلا وجه هم نیستند. اما آنچه باید در پس این “جامه دوزی ها ” جستجو کرد، این “وجه شبه” ها و قضاوت در باره ی درستی یا نادرستی آن نیست. مهم، نیت و هدف افراد و جریان هایی است که “جامه” می دوزند.
در همه ی این تحلیل ها، دو نکته مشترک به چشم می خورد .اول اینکه صادر کننده ی تحلیل خود را در مقام عقل کل قرار می دهد و سعی می کند خواننده را در این موضع پذیرش تحلیل به سان “شاگرد” قرار دهد. بدین گونه، ناخواسته مخاطبینی که احتمالا تا حدودی علاقمندی به منشا تحلیل دارند، دیگر تمایلی به قضاوت در باره ی تحلیل نخواهند داشت و همان “جامه” را به قامت شخصیت یا جریان مورد نظر دوخته می بینند.نکته ی دوم و مهم تر اما، این است که این تحلیل ها بر پایه ی قضاوت های انجام شده و رسمی تاریخی بنا می شوند. در باره ی وقایع صدر اسلام و قصور و تقصیر یا خدمات شخصیتهای آن دوران، قبلا بحث و تصمیم گیری شده است. دست کم مخاطبین عمدتا شیعه یا در فضای فرهنگ شیعی بالیده، تردیدی به خود راه نمی دهند که بر فرض، “اهل کوفه” بی وفا بوده اند یا “طلحه و زبیر” اهل دنیا . به این ترتیب فضای امروز جریان ها و شخصیت ها که بسیار هم خاکستری است و سرشار از نقاط ضعف و قوت آمیخته، به ناگاه تبدیل به فضای “سیاه و سفید” می شود. به این ترتیب دیگر نیازی به بررسی “چرایی” کنش ها و اثبات بد و خوب بودن آنها نیست. مخاطبین، خود با تکیه بر تحلیل های تاریخی انجام شده، به نتایج مورد نظر تحلیل کنندگان خواهند رسید.
اما سوال اینجاست که این شبیه سازی ها تا کی و کجا می بایست ادامه یابد؟ سوء استفاده ی پنهان از اعتقادات مردم را پایانی نیست؟ آیا با ادامه ی این روند، کسی باقی می ماند که “جامه” ای بر قامت او ندوخته باشند؟از طرفی ، اگر کسی این تحلیل های غالبا مغرضانه را با واقعیت در تضاد آشکار یافت، آیا نسبت به اصل وقایع صدر اسلام و بزرگان دین شک نخواهد کرد؟ اعتقادات زیر سوال رفته را چه کسی پاسخگوست ؟
از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که عبرت آموزی از وقایع تاریخی، لزوما با شبیه سازی همراه نیست. حق و باطل بودن یا کنش نادرست و درست، معیارهایی غالبا عقلی و به نسبت شرایط موجود دارد. چه اینکه حتی در صدر اسلام نیز می بینیم که بر فرض واکنش امام جعفر صادق(ع) با امام سجاد(ع) نسبت به دستگاه ظلم مستقر، یکسان نبوده است که دلایل خاص مربوط به شرایط هم دارد. با روش تحلیل برخی حضرات، ای بسا که می شود رفتار سیاسی و اجتماعی بزرگان دین را هم –نعوذ بالله- زیر سوال برد!در این باره ، به این نکته هم باید توجه داشت که اصولا مناسبات اجتماعی و سیاسی امروز را در بسیاری از اوقات اصولا نمی توان با صدر اسلام تطبیق داد.شرایط اجتماعی برآمده از نظام طوایفی و امپراطوری گونه ی آن روزگار با مناسبات جهانی شده اجتماعی و سیستم کشور–ملت (که بنیان روابط بین الملل در جهان معاصر است) تفاوت های ساختاری دارد. شبیه سازی های بدون توجه به این نکات، اگر از ترکستان سر درنیاورد، قطعا به کعبه ی مقصود نیز نخواهد رسید.در پایان، به تحلیل گران علاقمند به”شبیه سازی” توصیه می شود به جای “جامه ” دوزی برای شخصیت ها بیشتر به سیره ی رسول اکرم (ص) که طبق نص قرآن “اسوه ی حسنه” است، بیشتر توجه کنند و جلوه های رحمانی ایشان و رنجی را که برای هدایت مردم بر خود هموار ساخت، الگو نمایند. وجود شریف رسول اکرم با اینکه بر نفاق و سستی ایمان برخی علم و احاطه داشتند، هیچ گاه تا زمانی که خطای آشکاری از آنان سر نزد ، کسی را انگشت نما نکرده و گروه های مردم را حول کلمة الله متحد نگه داشتند. میراث گرانبهای رفتار و کردار نبوی بر پایه ی دین مبین بود که بنیان گسترش اسلام در جهان شد ، نه شمشیر های کج عربی. چه زیباست اگر به جای “جامه دوزی” و پرده دری ، عیب پوشی و اتحاد سر لوحه رفتار سیاسی و اجتماعی در کشور قرار گیرد:
(و اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا. در آیه فقط امر به اجتماع نیست، تمام دستورهای مردم عادی و رژیم های غیر الهی این است که همه با هم باشید و دستور به اجتماع است، لکن دستور خدا دستور (و اعتصموا بحبل الله) است. اینکه مهم است، این است که تنها این نباشد که همه با هم در یک امری مجتمع باشید و متفرق نباشید، امر این است که همه با هم اعتصام به حبل الله بکنید. راه راه حق باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد…. )
**بیانات امام خمینی – صحیفه نور جلد8 صفحه 155 ، 1358/04/26
انتهای پیام