خرید تور نوروزی

خاطرات هاشمی ۱۹ شهریور سال ۸۰ | «بی‌برنامگی» نیروهای وفادار به انقلاب

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در شهریور سال ۱۳۸۰ را در ادامه می‌خوانید:

دوشنبه 19 شهریور 1380 | 21 جمادی‌الثانی 1422 10 سپتامبر 2001

«ساعت هفت و نیم صبح به سوی تبریز پرواز کردیم. عفت هم همراه بود. آقای [علی] آقامحمدی، قائم‌ مقام [سازمان] صداوسیما، در هواپیما کتابی را معرفی‌ کرد که وضع آینده جهان را پیش‌بینی‌ کرده؛ شبیه [کارل] مارکس، [فیلسوف آلمانی] که در قرن گذشته انجام داده بود. گفت، متن درسی دانشگاه‌های غرب است.[16] از من خواست که هدایت نیروهای وفادار به انقلاب را به عهده بگیرم که اکنون دچار سردرگمی و بی‌برنامگی هستند و در مقابل، دشمنان انقلاب با برنامه و امکانات فراوان، فعال‌اند.

در فرودگاه تبریز، مسئولان استان استقبال‌ کردند. مصاحبه‌ کوتاهی برای اهداف سفر کردم که در اصل، برای افتتاح کنگره بزرگداشت بیستمین سال شهادت شهید [اسدالله] مدنی، [نماینده امام در آذربایجان و امام‌ جمعه تبریز] بود و کارهای دیگری در برنامه گنجانده شده است.

در مسیر از اتوبان کمربندی شمالی تبریز [= شهید کسایی]، بازدیدکردیم و [آقای یحیی محمدزاده]، استاندار [آذربایجان‌شرقی] و [آقای عبادالله فتح‌اللهی]، شهردار [تبریز]، توضیح دادند؛ در دولت سازندگی، با هدف مهار توسعه بی‌رویه و حاشیه‌نشینی شهر و روان‌ کردن عبور و مرور، شروع شده و اکنون نزدیک به تکمیل است.

به مدرسه علمیه [حضرت ولی‌عصر (عج)] رفتیم. مدیر مدرسه از تعداد طلاب و کتابخانه بزرگ و سالن‌های وسیع و خوابگاه‌ها، توضیحات داد. بعد از انقلاب، آقای [عبدالحمید باقری] بنابی، آن را ساخته و آقای [مسلم] ملکوتی، [امام‌جمعه سابق تبریز] از او گرفته است.

به سالن بزرگ کنگره [شهید اسدالله مدنی] رفتیم. جمع زیادی از علما و مسئولان حضور داشتند. متن سخنان رهبری در جمع ستاد بزرگداشت شهید مدنی پخش شد و آقای [محسن مجتهد] شبستری، امام‌ جمعه تبریز، خیرمقدم گفت و درباره شهید مدنی هم صحبتی داشت. استاندار هم خیرمقدم گفت. سخنرانی مفصلی ایراد کردم و آیت‌الله مدنی را به عنوان یک روحانی تمام عیار و جامع معرفی نمودم که تاریخ زندگی او منطبق با تاریخ انقلاب است؛ از جوانی تا شهادت، مواضع انقلابی و جهادی داشت.[17]

به استانداری رفتیم. آقای محمدزاده، استاندار [آذربایجان‌شرقی]، تصمیم‌ گرفته‌ که دیگر نماند و از دوم خردادی‌ها شکایت دارد؛ به خاطر انحصارگری‌ که‌ کمترین انتقاد را تحمل نمی‌کنند، با اینکه از جمع خودشان است. ناهار را با او و معاونانش صرف‌ کردیم.

بعد از ناهار از اوضاع سیاسی استان، ابراز نارضایتی‌ کردند وگفتند، روند حضور مردم در انتخابات، نزولی است و در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری، نازل‌ترین است؛ گویا به خاطر دامن‌ زدن به افکار ناسیونالیستی قومی [پان‌تُرکیسم] است. جواب سئوالاتم از اوضاع طرح‌های سازندگی و اجتماعی و فرهنگی را دادند؛ اکثراً راکد است. مهاجرت از استان زیاد است و خشکسالی هم آسیب‌های زیادی وارد کرده است.

گزارش‌ها را از روی صفحه کامپیوتر کیفی مسافرتی [= لب‌تاپ] خواندم. عصر در استانداری از پروژه اینترانت بازدید کردیم. گفتند، اولین استانی‌اند که برای ایجاد این طرح اقدام کرده‌اند. شبکه ارتباطات بین ادارات و دانشگاه‌ها و مؤسسات و بخش خصوصی با فیبرنوری و بی‌سیم، با استفاده از شبکه اینترانت، با حذف کاغذ از روابط اداری. بعضی از سؤالاتم را نتوانستند جواب قانع‌کننده بدهند.

برای دیدن سد شهید مدنی [= ونیار] – در دست اجرا- واقع در شمال تبریز رفتیم. در سال 1374 کلنگ آن را زده بودم و قرار بود، در سال 1379 به بهره‌برداری برسد، ولی فعلاً فقط 23 درصد پیشرفت دارد؛ به خاطر کم شدن اعتبارات طرح. مهندس [رحیم] میدانی، مدیرکل آب استان، از کمی اعتبار طرح‌های آب در دو استان آذربایجان شرقی و اردبیل، گله‌کرد و گفت، یازده طرح مهم سدسازی راکد است و اگر طرح‌های انتقال آب زرینه‌رود و سد علویون مراغه و سد سهند تبریز -که در زمان دولت سازندگی ساخته شد- نبود، بحران خشکسالی تبدیل به فاجعه می‌شد. در مورد راهکار جداکردن سرشاخه‌هایی که آب شور وارد رودخانه می‌کند و اصلاح طرح سرریز، برای نجات روستای خواجه [واقع در 25 کیلومتری جاده اهر-تبریز] که ممکن بود زیر آب برود، توضیح دادند[18] وگفتند، امسال هشت میلیارد تومان نیاز دارند و فقط دو میلیارد تومان، بودجه نقدی و یک‌ونیم میلیارد تومان، از فروش اوراق مشارکت، اعتبارات دارند.

تونل‌های انحراف آب را دیدیم. نزدیک به اتمام است و مشغول ساخت فرازبندند و مصالح سد، در کنار سد است. سالانه حدود 400 میلیون مترمکعب آب را مهار می‌کند و 40 هزار هکتار زمین را در دشت تبریز آباد می‌کند. طرحی هست که با یک تونل، بخشی از آب را به رودخانه وسط شهر تبریز هدایت‌کنند که باعث آبادانی شهر شود. [مهندس راجی، مدیرعامل شرکت کوهسر]، مدیر یکی از پیمانکاری‌ها گفت، این سومین بار است که از طرح‌های عمرانی او بازدید می‌کنم.

به منزل [آقای محسن مجتهدشبستری]، امام‌جمعه رفتیم. جمعی از روحانیون عضو جامعه روحانیت مبارز [تبریز] جمع بودند و از وضع اداره کشور و خطرهایی که اسلام و انقلاب را تهدید می‌کند، ابراز نگرانی کردند و درخواست حضور من در میدان شدند؛ برای جلوگیری از خطر انحرافاتی که از طریق دوم‌خردادی‌ها پیش آمده است.

بعد از نماز، تعداد دیگری از روحانیون استان جمع شدند. آقای شبستری صحبت کرد و به نمایندگی از روحانیون، مشکلات و خطرها را گفت و از من راهکار رفع خطر را خواست. من صحبت کردم؛ از نقش تاریخی روحانیت گفتم و خواستار توجه به شرایط زمان و مکان و شناخت ترفندهای دشمن و روشن‌ کردن مردم شدم.[19] یکی از علمای تبریز گفت، برای یک سخنرانی مفید و مؤثر، سه شرط می‌بینم: مفت و مختصر و مفید.

بعد از شام به استانداری رفتیم. در اخبار، خبر وضع احمدشاه مسعود، مبهم است. بعضی می‌گویند کشته شده و بعضی می‌گویند، بعد از 36 ساعت بی‌هوشی نجات یافته است؛ طالبان و [اُسامه] بن‌لادن، [رهبر القاعده]، متهم‌اند. قبلاً در گزارش‌های اطلاعاتی خوانده بودم که رهبر طالبان، افرادی را مأمور برنامه‌ریزی برای ترور مخالفان کرده است. بمباران آمریکایی‌ها در عراق، یک کشته به جای گذاشت.»

منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا