خرید تور نوروزی

«مگسان بازار» و خوانش تقلیل‌گرایانه از شریعتی!

دکتر محمدحسن علایی، جامعه شناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «مگسان بازار تعبیری نیچه‌ای مستخرج از آموزه‌های کتاب “چنین گفت زرتشت” است:

“پایانِ تنهایی آغازِ بازار است؛ و آن جا که بازار آغاز می‌شود، همچنین آغاز هیاهوی بازیگرانِ بزرگ است و وِز وِزِ مگسان زهرآگین.

تو را به خاطرِ تمام فضیلت‌هایت کیفر می‌دهند و آن چه بر تو می‌بخشایند تنها لغزش‌های توست.
از آنجا که مهربانی و دادگر، می‌گویی: گناهِ‌شان چیست اگر که زندگی‌شان کوچک است! اما روانِ تنگِ‌شان می‌اندیشد که هر زندگیِ بزرگ گناه است.”

خوانش‌ تقلیل‌گرایانه از شریعتی؛ در شماره اخیر “تجارت فردا” شریعتی را به سه گانه “سوسیالیسم، اسلام سیاسی و امت‌گرایی” تقلیل داده است.

پرسش زیر در این شماره تجارت فردا ذیل عنوان “افسون شریعتی” مطرح و پاسخی اجمالی هم به آن بیان شده است؛ اما آیا می توان به همین میزان برای تبیین اندیشه های شریعتی بسنده کرد؟!

“چرا پس از نیم‌قرن همچنان نقد اندیشه علی شریعتی ضروری است؟
روشنفکر مسلمانی که «معلم انقلاب» بود، نقش عمده‌ای در رواج آرمان‌گرایی سوسیالیستی در نظام حکمرانی پس از انقلاب داشت. علی شریعتی و هم‌فکرانش با ایدئولوژی «ضدیت با غرب استعمارگر» آرزوی «خودکفایی»، «برقراری عدالت اجتماعی» و «برپایی اقتصاد اسـلامی» را داشتند. اقتصاددانان می‌گویند ناترازی‌های بحران‌آفرین امروز اقتصاد ایـران در آرمان‌گرایی‌ دیروز روشنفکران انقلابی ریشه دارد. آیا می‌توان واقع‌گرایی را جایگزین آرمان‌گرایی کرد؟ “

این بازیگران بزرگ؛ حتی در تصویری که از شریعتی در لباس شعبده‌بازان برای مجله برگزیده‌اند حقیقت ذات خویش را برون افکنده اند‌.

نیچه در بخش “درباره مگسان بازار” ادامه می دهد:
“جهان گِردِ پایه گذارانِ ارزش‌هایِ نو می‌گردد: با گردشی ناپیدا. امّا مردم و نام گردِ نمایشگران می‌گردند: چنین است «راه و رسمِ جهان.»
نمایشگر را جانی‌ست؛ اما جانی نه چندان با وجدان. ایمان او همواره به چیزی‌ست که بیش از همه دیگران را وادار به ایمان آوردن به آن می‌کند – ایمان به خویشتنِ خویش!
در نظرش وارونه کردن یعنی دلیل آوردن و عقلِ مردم را دزدیدن، یعنی باوراندن. و خون نزدِ او بهین حُجّت است.
حقیقتی راکه جز به گوش‌های تیز راه نیابد، دروغ می‌خواند و یاوه. همانا که او تنها به خدایانی ایمان دارد که در جهان غوغا برپا می‌کنند!
کارهایِ بزرگ را همه دور از بازار و نام‌آوری کرده‌اند. پایه‌گذرانِ ارزش‌های نو همیشه دور از بازار و نام‌آوری زیسته اند.
بگریز، دوستِ من، به تنهایی‌ات بگریز! بدان‌جا که بادی تند و خنک وزان است! سرنوشتِ تو مگس تاراندن نیست.”

در کتاب “شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری” در بخش “پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی” پاسخی به برخی از همین قبیل اتهامات ناروا داده ام که این جستار را با نقل بخشی از آن به پایان می رسانم.

چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر علی شریعتی فقید است.
شریعتی در “جهت گیری طبقاتی اسلام”، دال مرکزی گفتمان دین اسلام را، برپایی قسط معرفی می کند، و آن را در تجربه زیسته ی محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربه ی علی و ابوذر و… به عنوان اولین رهروان این مکتب دنبال می کند سپس نشان می دهد که چگونه حقیقت پیام محمد در همدستی زر و زور و تزویر به علیه آن مبدل می شود و نهایتاً نتیجه می گیرد که تنها تشیع آن هم تا آغاز عصر صفویه وفادار به آن پیام باقی مانده اند در ادامه شریعتی به تحلیل دوران متاخر و دوره تفوق اصول سرمایه داری بر جهان می پردازد شریعتی در صفحه ۷۸ جهت گیری طبقاتی اسلام، می افزاید:

اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا می شود، در اقتصادِ سرمایه داری صنعتی است که اقتصاد زیر بنای فرهنگ و هنر و ایمان و اخلاق است. انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایه داری، نه چنین خواهد بود.

در نهایت شریعتی در صفحه۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین می پرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبری یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعه بی طبقه ی انقلابی بر اساس این جهان بینی و این ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایه ها چه می کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می کنید؟ برای طبقه ی کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از مارکسیسم دارید؟

ارجاعات بسیاری به مجموعه ی آثار دکتر علی شریعتی می توان داد که در آن شریعتی از انواع اتهامات ناروایی که به وی وارد می کنند تبرئه می شود. نه تنها شریعتی که نیم قرن بعد از وی دوستان لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعه‌نیافتگی التفات پیدا نکرده‌اند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا