جناب خطیب تلویزیون! فلسفه غرب یک دانش است و نه اوهام | هادی سروش
هادی سروش، استاد حوزه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «یکی از خطیبان صاحب “سیما” که دارایِ آنتن زنده تلویزیون ایران است! درباره “فلسفه غرب” تعبیر نموده که همه اش “اوهام” است.
روزگار غریبی است!
در روزگاری که کلمه به کلمه ما روحانیون مورد مداقه و محاسبه اهل فکر و نظر است ، افرادی که نامی از آنان در مراکز مهم علمی در میان رتبه های برتر دانش و علم یافت نمیشود! به خود اجازه میدهند اظهار نظر در دانشی کنند که مراجعه به آن با ده ها ترجمه قابل دسترسی است و قطعا با چهار سال درس خواندنِ در آن رشته -طبق ادعایی که گوینده دارد- امکانِ اظهارِفضل نیست!
چگونه میتوان به مخاطبان وسیعِ علم و دانش در دنیای امروز رساند؛ این اظهارات که نه تنها فاقد ملاک های علمی است بلکه به وزان “خطابه” هم نبوده و اشبه به مغالطه است را به حساب روحانیت نگذارید.
گرچه امید داریم؛ مخاطبانِ آگاهِ زمانه؛ سخن از سرِ اظهارِفضل و اوهام پردازی را با سخن بر مدار دانش و تحصیلات عالیه متفاوت می بینند.
واقعیت این است که “فلسفه و تفکر غرب” درباره خدا و جهان و انسان زحمات قابل توجهی کشیده و سخنانِ ارزشمندی به جهان علم و فلسفه عرضه نموده و صدالبته که براساس اینکه همه دانش های بشری به نقطه تمام و کمال نرسیده، فلسفه غرب هم در مسیر بی پایان علم است و قطعا در بخشی از نظریه پرادزی ها ناقص است، ولی نمیتوان گفت؛ فلسفه غرب همه اش اوهام است!
فلسفه غرب یک دانش وسیعی است که در میان برجستگان حوزوی ، امثال مرحوم دکتر مهدی حائری یزدی -فرزند مرجع وقت و موسس حوزه علمیه قم- را وا داشت تا عمر خود صرف تحصیل و تدریس و تالیف در آن نماید.
استاد شهید آیت الله مطهری که خورشید آسمان فلسفه اسلامی در عصر ما بود ، با فلسفه غرب -از راه ترجمه- آشنا بود و در آثارش بر بعضی از موضوعات مورد بحث در فلسفه غرب ارج نهاده و بر بعضی به علت ناتمام بودن ، نقد و تحلیل دارد ولی هیچ گاه کل فلسفه غرب را “اوهام” نام گذاری نمیکند چون یک دانشمند بتمام معناست.
بجاست اهمیت فلسفه غرب و آشنایی با آن را از کلام زنده یاد دکتر کریم مجتهدی -استاد تمام رشته فلسفه دانشگاه تهران- تقدیم دارم که بر این باوراست؛
اول؛ «فلسفه غرب تفکری است که ذهن ما را تقویت میکند.»
دوم؛ «فلسفه غرب بستر اصلی تمدن غرب است و ریشه آن در قرون وسطی از تأثیر فیلسوفان اسلامی بوده است.»
سوم؛ «با چشم پوشی از فلسفه جدید غرب نمیتوانیم فرهنگ خود را حفظ کنیم.»
در پایان به عنوان یک طلبه ای که نزدیک به چهاردهه خوشه چین علوم اهلبیت (ع) است از خود و هم لباسی های خود این درخواست را دارم؛ با سخن بدون مطالعه و فاقد دقت -بعد از اشتباه بزرگِ اتهام گوشت تلخ!-، محجوریت روحانیت را بیشتر نکنیم، گذشته از اینکه ؛ لقمه را باید به اندازه دهان برداشت.»
انتهای پیام
این صحبتها عوارض بی سوادی ودگم اندیشی اقایونی هست که هیچ مطالعه ای درموردفلسفه غرب وزباقی فرهنگها نداشته اند وچیزی رامی گویندکه برایش پول میگیرند
جناب اینکه برا خدا جزء و کل زمان و مکان قائل هستین شما حضرات فلاسفه به اصطلاح اسلامی ، اوهام نیست پس چیه ؟؟؟
همهٔ فلسفه ها اوهام است، غیرازقرآن.
مهم اینه که تهش به هیچ میرسند پس اوهامه و بازی با کلمات
فلسفه باید نتیجه بده و نتیجه اون علم الان درغرب برای بشر چیست
برای نابودی و انهدام بدوی _ریشه ای ادیان امانوئل کانت و نقد عقل محض کافی است. حالا هر چه می خواهید رو بنا بسازید و از تصورات تفاسیر قطعه کنید زیرا که زیر بنا و بنیاد از قبل تر گسسته شده.
سلام
فلسفه علومی کل وجزئیات ونظرها راجع تفکر وچگونه
تفکرهست ماهیتش مربوط به فطرت ونتیجه اش میتواندغلط یا درست باشدیک مثلی میگه خوب حرف
زدن باحرف خوب زدن فرق دارددرضمن آنچه مربوط
به تجربه رفتارخوب چه کل چه جزمیشودخودارزش هست مثل فلسفه کنفسیوس ولی ماهیت وجودفقط
ازمنبع وحی قابل فهم درست میشودوتفکیک این هنوز
درفلسفه مشخص نیست غرب ماکیاول رافیلسوف
میداندسهروردی راهم فیلسوف روشن شدنش خودتاریخ
میبرد
اینکه سنگ فلسفه غرب را به سینه میزند و میگوید بخشی اوهام است و ایرادی اینه که طرف گفته همه اش اوهام است ، ما که اهل فلسفه نیستیم فقط میدانیم دانش غربی ها در اکثر موارد منتهی به ظلم و استکبار علیه دیگر ملتها شده است و ابدا محل دفاع از آن نیست ،
در حالی که خود غربی ها هم فلسفه رو توهم می دونن، از کسی که ادعای علم و آگاهی داره بعیده هنوز از ماهیت اصلی فلسفه بی خبر باشه. فلسفه ای که نگاهی مادی گرایانه به هستی داره و دنبال آرخه و ماده اصلی هستیه!
در ضمن، خیلی از فیلسوف ها انسان رو حیوان تلقی می کنن (حیوان تثلیثی سقراط، حیوان اتوپیاساز افلاطون، حیوان ناطق ارسطو، …) و دفاع از این علم توهمی و حیوان انگارانه، نشانه خوبی نیست!