توهین به آیت الله حسن زاده آملی در پوشش نقد!
حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
اخیرا در پیروِ حرکات اهانت آمیز به استاد آیت الله حسن زاده آملی (ره)، فایل صوتی از فردی در فضای مجازی پخش شده که سراسر اهانت واضح و یا تلویحی به استاد معظم است!
واقعیت این است که از آن رهگذر که متن گفتاری مذکور فاقد نکات علمی است و متاسفانه حاوی اهانت است و صریحا شاگردان استاد حسن زاده را “شارلاتان” خوانده! نباید مورد بررسی و پاسخ باشد، اما بلحاظ روشنگری مطالبی تقدیم می شود.
لازم به ذکر است سابقا برخی شبهات به آثار و یا سخنان علامه آیت الله حسن زاده آملی (اعلی الله مقامه) را پاسخ داده بودم و در سایت “انصاف نیوز” منتشر شده است.
اول: ناقد میگوید: فلسفه آقای حسن زاده فلسفه آمیخته با عرفان است و یک تفکر خالص فلسفی نیست!
پاسخ این سخن چنین است که فلسفه ای که مورد اعتنای ملاصدرا و پیروان اوست، به اعتراف خودش در کتاب اسفار یک فلسفه خشک مانند فلسفه ابن سینا نیست. بلکه همراه با مبانی عرفانی و شواهد نقلی از نصوص دینی معتبر است.
استاد عزیزما علامه حسن زاده آملی و استاد بزرگوار ما آیت الله جوادی آملی و استاد این دو بزرگوار علامه طباطبایی (ره) پیرو فلسفه ملاصدرا هستند.
بر محققین پوشیده نیست که وقتی صاحبِ فکری در یک رشته علمی اتخاذ مبنا نمود و مثلا در فلسفه حکمت متعالیه ملاصدرا را روش فکری خود قرار داد، هر گونه نقدهای فرعی، خارج از بحثِ علمی است.
دوم: فرد ناقد میگوید: آقای حسن زاده در کتابش بنام “ممدالهمم” حرفی از خود ندارد و عبارات قیصری را آورده!
جالب است، “ممد الهمم” کتابی است که ایشان در درس از آن به “خودآموز فصوص” نام میبردند و میفرمودند: من در این کتاب مطالب شارحان فصوص، بخصوص مطالب قیصری را به فارسی برگردانده و آورده ام. پس جای ندارد که کسی در مقام به اصطلاح نقد بگوید چرا در این کتاب، طرح مطالب شارحان فصوص شده! جدا این چنین اظهار نظر کردن بسیار دور از اولیات دانش و علم است.
گذشته از اینکه اگر کسی به این کتاب مراجعه کند مشاهده میکند که حضرت علامه بحث های مستقلی در این کتاب مطرح کرده اند که در کتابهای شارحان فصوص نیست.
سوم: مطلبی است که از اظهارنظر قبلی، بیشتر فاقد مایهی علمی است! و آن این است ناقد با توهین میگوید؛ آقای حسن زاده از توضیح مطلب سخت ابن عربی در فص شیثی از کتاب “ممدالهمم” در رفته!
اولا؛ کدام مطلب مد نظر ناقد است؟ و ثانیا خوب است این آقایِ ناقد!، اول استاد خود که کلاس آکادمیک فصوص را با آن استاد داشته و از او خط به خط کتاب بسیار سختِ فصوص را تعلیم دیده، معرفی کند تا به بقیه مسائل برسیم!
چهارم؛ آیت الله حسن زاده در گزارشی از شهوداتِ خود گفته من به محضر امام رضا رسیدم و ایشان ابواب علوم را برایم گشودند. ناقد از این مطلب استفاده نادرست کرده و میگوید: پس چرا آقای حسن زاده در تمام مطالب عالم نیست؟!
پاسخ روشن است، آیا استفاده علمی آیت الله حسن زاده در مقام توسل به یکی از اولیاء الله مانند حضرت ثامن الحجج (ع) یعنی باید استاد به تمام علوم عالَم آگاه شده باشد؟ روشن است که فیوضاتِ آن سویی که برخی علماء راستین داشته اند و نمونه هایی در شرح حال بزرگان مانند شیخ انصاری و یا عارف سید حیدر آملی داریم و مقصود؛ مراتبی از حقایق علوم است که به فراخور ظرفیت افراد در گرفتن آن فیوضات بوده است.
پنجم؛ ناقدِ توهین کننده میگوید؛ آقای حسن زاده در کتاب “فص فاطمیه” عبارت جناب ابن ترکه را نقل میکند و اسم نمیبرد!
عجبا مگر مولفین در حوزه های مختلف علوم سطر به سطر کتاب شان را میگویند از کجاست؟ وقتی خود علامه حسن زاده آملی در مقدمه کتابهایش و در بسیاری از موارد در لابلای عبارات کتابهایشان مینویسند؛ من خوشه چین خرمن علم و دانش دیگران هستم، چه جای توهین به ایشان است؟!
و ششم؛ از همه سخنان فاقد وجه علمی این فرد، شنیع تر این است که میگوید آقای حسن زاده کتاب “فصوص” و روش عرفانی ابن عربی را نمیداند! چون بحث کتاب فصوص روی نبی است و حضرت فاطمه در ردیف نبی نیست تا ایشان به دنباله بحث های فصوص؛ “فص فاطمیه” را اضافه کند!
شگفتا کسی که چهار دوره کتاب “فصوص” را در حوزه علمیه قم تدریس کرده و شاگردان محقق و نویسنده و شایسته استادی در رشته عرفان نظری و تدریس آثار ابن عربی تربیت کرده، از فصوص بی خبر است؟!
این فردِ نقد کننده، از این مطلب ابتدایی عرفان نظری و کتاب فصوص دستش خالی است که بحث در کتاب فصوص روی “ولایت” است و نه “نبوت” ، و حضرت فاطمه صاحب مقام ولایت کلیه الهیه است.
خداوند متعال روح پر فتوح حضرت استاد را در درجات عالیه میهمان فرماید و ما را از فیض علمی و روحانی او بهرهمند فرماید.
انتهای پیام