خرید تور تابستان

میزگرد جانبازان: گرفتن غرامت جنگ با عراق حقی ناممکن است | محل کلاهبرداری از جانبازان شده

غرامت جنگی یکی از موضوعات مهم و محل بحث میان بازماندگان هشت سال جنگ ایران و عراق است. گروهی می‌گویند حتی نباید از آن حرف زد چون این مطالبه منطقی نیست، جانبازان به حد کافی بر سر آن هزینه داده‌اند و بسیاری با همین کلیدواژه‌ی غرامت بر سر جانبازان کلاه گذاشته‌اند و گروهی دیگر آن را همچنان حقی قابل استیفا در صورت همراهی دولت می‌دانند. البته این گروه هم بر سر هزینه‌ها، مواخذه‌ها و زندان‌هایی که به دلیل همین مطالبه بر جانبازان روا داشته‌اند توافق نظر دارند و نیز در مورد کلاهبرداری‌هایی که به بهانه‌ی پیگیری «غرامت» کرده‌اند.

علی گل محمدی، سیدتقی علوی، جواد اسکویی، محمدحسین یارمحمدی و علی نوری جانبازان و ایثارگرانی بودند که در میزگرد انصاف نیوز حضور داشتند. حجت نظری نیز به عنوان شخصی که بر مسائل حقوقی بنیاد و قوانین آن تسلط دارد در جلسه‌ حضور پیدا کرد.

از چپ به راست: سیدتقی علوی، علی گل‌محمدی، حجت نظری، جواد اسکویی، علی نوری، محمدحسین یارمحمدی

جرقه‌ی بحث با غرامت جنگی زده شد

هنوز جلسه رسما شروع نشده بود که محمد حسین یارمحمدی، یکی از گردانندگان کانال تلگرامی «کهنه سربازان پیگیر غرامت جنگی» درخواست کرد سوال مربوط به غرامت جنگی از او و همراهش پرسیده شود. جرقه‌‌ی جلسه همین‌جا زده شد. 

مهمان‌ها دو دسته شدند؛ گروهی که بعضا این موضوع را پیگیری قانونی هم کرده بودند مخالف حتی مطرح شدن موضوع غرامت بودند چرا که آن را بی‌فایده و ناممکن می‌دانستند و گروه دیگر که اساسا تنها برای مطرح کردن همین موضوع به این جلسه آمده بودند.

علی نوری: منِ جانباز دنبال غرامتم!

سیدتقی علوی: ما هم با گروهی از دوستان درباره غرامت پیگیرهایی انجام داده‌ایم.

علی گل محمدی اصرار داشت کلا این بحث را از میزگرد حذف کنیم. علوی می‌گفت بحث را دو تکه کنیم: ما بحثمان جدای از این دوستان باشد.

حجت نظری می‌گفت تمام این دعواها دلیلش این است که پیگیران بحث غرامت جنگی از مسیر اشتباهی می‌روند. 

از راست به چپ: آقای جواد اسکویی، محمدحسین یارمحمدی، سیدتقی علوی

علی گل محمدی گفت: ما چوب کسانی را خورده‌ایم که اصلا الفبای غرامت را هم نمی‌دانند! قطعنامه 598 بحث پیچیده‌ای‌ است. او توضیح می‌داد که به سادگی نمی‌توان از این قطعنامه در مورد دریافت غرامت برداشت قاطعی داشت. گل‌محمدی به گفت‌و‌گوهایی که با متخصصین این حوزه که در ارتباط با اشخاص مهم نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند اشاره کرد.

«رهبری گفته غرامت نگیریم؟!»

نوری: میشه بگید کجاش پیچیده‌ست؟ رهبر گفته نگیریم غرامت رو؟ 

گل‌محمدی: چه بلاهایی که سر بچه‌های جانباز و ایثارگر ما به خاطر همین گرفتن غرامت نیومده! چقدر بچه‌ها دستگیر شدن!

بحث مجدد بالا گرفت و گوینده‌ها قابل تشخیص از هم نبودند. 

جواد اسکویی از این سوی میز گفت: قطعنامه 598 را سازمان ملل نوشته. سازمان ملل دست کیه؟ همون آمریکایی که این همه جنایت تو غزه می‌کنه! انتظار دارید اون‌ها بیان حق ما رو بدن؟

نوری: چه ربطی به غزه داره؟ من تو این جنگ یازده بار مجروح شدم! آدم نبودم؟!

«به نمایندگان گفتند مطالبه‌ی غرامت را پیگیری نکنند»

سید تقی علوی می‌گفت در رابطه با راه‌های اقدام حقوقی و استفاده از قوانین بین‌الملل در طرح پرونده‌های لاهه چند ده صفحه مطلب در قالب یک جزوه نوشته است. 

او حرفش را اینطور ادامه داد: در خصوص پیگیری غرامت از دو نایب رئیس مجلس نامه خطاب به شورای عالی امنیت ملی گرفته‌ایم اما به نتیجه نرسید و طبق گفتار شفاهی نمایندگان به آن‌ها توصیه شده پیگیر این موضوع نباشند.

در مجلس هم ما با جلساتی که با نمایندگان داشتیم منجر به تذکر ۵۴ نماینده به وزارت خارجه برای پیگیری موضوع غرامت شده و مضافا طرحی را در همین قالب تهیه کرده و در کارتابل نمایندگان مجلس قرار دادیم اما طبق اظهارات نمایندگان فراکسیون ایثارگران آن را از کارتابل برداشته و موافق این طرح نبودند.

در این موضوع نکات مهمی وجود دارد که باید مد نظر قرار گیرد. قطعنامه ۵۹۸ در سال ۶۶ تنظیم شد و متاسفانه کارشناسان کشور ما در تنظیم آن حضور فعالی نداشتند. در سال بعد که ایران قطعنامه را پذیرفت هنوز متجاوز معرفی و تعیین نشده بود.

بند هفت قطعنامه: بازسازی دو کشور با کمک‌های بین‌المللی

در بند هفتم فقط این مطلب وجود دارد که از طریق کمک‌های بین‌المللی نسبت به بازسازی دو کشور اقدام شود و حتی منبع و جایگاه این کمک هم به صورت مصداقی تعیین نشده بود. با معرفی عراق به عنوان متجاوز  در سال ۷۱ ایران به بهانه تعیین متجاوز می‌توانست از شورای امنیت تقاضای صدور قطعنامه جدید و یا جایگزینی بند هفت قطعنامه را داشته باشد. این امر مغفول ماند و دو کشور در حالت نه جنگ نه صلح و در حالت آتش بس ماندند.

سیدتقی علوی و جواد اسکویی

اگر شکایتی در سازمان ملل شود بعید است منجر به صدور دادنامه شود

حال اگر نسبت به قطعنامه در محاکم طرح شکایت شود بعید است منجر به صدور دادنامه بشود. البته راه مذاکره سه جانبه با حضور ایران و عراق و سازمان ملل وجود دارد و از طرفی مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی نسبت به امکان تحقق غرامت از طریق خارجی و یا تامین آن از داخل تهیه نموده و نسبت به گزینه‌های موجود امکان سنجی کرده بود. در آن گزارش بیشتر روی قانونگذاری در مجلس و تامین حقوق آسیب‌دیدگان از داخل و منابع داخلی تاکید شده بود زیرا چندین کشور این راه را رفته و از این طریق نسبت به جبران خسارت افراد اقدام کرده بودند.

واگذاری شرکت‌ها به بنیاد مستضعفان چه سودی برای بنیاد شهید داشت؟

در حال حاضر انتقال شرکت‌های بخش اقتصادی به بنیاد مستضعفان اتفاق افتاده و معلوم نیست در قبال این واگذاری چه امتیازاتی برای ایثارگران در نظر گرفته شده. به هرحال این شرکت‌ها به نام ایثارگران است و وجه منطقی آن این است که صاحب سهام آن هم خود ایثارگران باشند و یا پرداخت سود سهام به آن‌ها صورت گیرد.

حرف دوستان در اینکه غرامت از حقوق آسیب دیدگان است صحیح است اما سازوکار و راه تحقق آن را باید در بستر کار کارشناسی توسط حقوقدانان رشته حقوق بین‌الملل جستجو کرد. این موضوع وجه حقوقی و وجه سیاسی دارد که باید هر دوی آن در نظر گرفته شود.

«تحصن سال 1401 جواب داد»

محمدحسین یارمحمدی که او هم از موافقین پیگیری غرامت جنگی‌ست گفت: بعد توافق قطعنامه 598 و برگشتن به نقطه‌ی صفر مرزی و تبادل اسرای جنگی رسیدیم به پرداخت غرامت. براساس نظر کارشناسان سازمان ملل دبیرکل اعلام کرد عراق متجاوز جنگی بوده و در سازمان ملل هم ثبت و ضبط شده است. سال 1401 هم طی تحصنی که انجام دادیم این موضوع را تا سازمان ملل رساندیم. آنجا هم گفتند عراق به عنوان متجاوز جنگی در سازمان ملل ثبت و ضبط شده است. اراده‌ای از جانب جمهوری اسلامی نبوده که این کار اینطور مانده است.

«پزشکیان هم پیش از انتخابات به ما قول همکاری داد»

یارمحمدی خدا را شکر می کرد که پزشکیان سر کار آمده است و به گفته های او در 3 تیرماه در گردهمایی ایثارگران با پزشکیان پیش از انتخابات اشاره می‌کرد که گفته است «در موضوع غرامت کارگروه تشکیل دهید و پیگیری کنید من هم به شما کمک می کنم».

یارمحمدی و دوستانش برای پیگیری غرامت جنگی کارگروهی تشکیل داده‌اند که تیمسار فریدون علی مازندرانی عهده دار مسئولیت این کارگروه شده است. آقای مازندرانی کسی‌ست که اساسنامه‌ی بنیاد شهید را هم او نوشته است.

محمدحسین یارمحمدی می‌گفت با اوحدی هم گفت‌وگوهایی داشته‌اند و قرار شده موضوع را به دولت و شورای عالی امنیت ملی ارجاع دهند.

محمدحسین یارمحمدی

این جانباز که یک گروه پرجمعیت تلگرامی هم با همین موضوع دارد گفت: هدف ما این است که جانبازان مانند سال‌های قبل به کف خیابان نیایند و اتفاقاتی که سال‌های گذشته می‌افتاد دیگر تکرار نشود. موضوع در قالب قانون مطالبات جانبازان پیگیری شود نه اینکه جانباز به کف خیابان بیاید و او را کتک بزنند خدایی نکرده! گاز اشک آور بزنند! زندان بروند! 

«سال گذشته با شکایت رئیس بنیاد شهید به زندان اوین رفتیم!»

سال گذشته ما با شکایت رئیس بنیاد شهید اعزام به زندان اوین داشتیم! نمی‌شود با جانبازی که مطالبه‌ای دارد محترمانه صحبت کرد؟! آیا باید نیروی انتظامی سراغشان فرستاد و یقه‌شان را گرفت؟! فیلمش موجود است که چطور با شخص من برخورد کردند! 

17 تیر 1402 در خیابان دفتر یک مسئول ما را بازداشت کردند! ما اسمش را گذاشتیم شنبه سیاه ایثارگران! با زبان تملق آمیزی در باره‌ی آن مسئول، به ما می‌گفتند شما می‌خواهید به سمت دفتر او بروید! گفتیم چی میگید؟! این اسم‌های عجیب و غریب دیگر چیست؟! شان و کرامت جانباز را حفظ کنید. ما خجالت زده‌ی خانواده‌‎هایمان هستیم.

تجمع جانبازان در 17 شهریور 1402 در خیابان طالقانی

ما، عراق و ایران، دو برادریم اما ممکن است دو برادر هم با هم دعوا کنند. امیدواریم که آقای اوحدی صدای ما را بشنوند. در محیطی آرام امیدواریم که بتوانیم به ایشان راهکار بدهیم. راهکار هم داریم که خدایی نکرده مشکلی به وجود نیاید. یک بخش بسیار کوچکی از مشکلات جانبازاران به این وسیله حل می‌شود.

برای گرفتن غرامت باید از راه درست و قانونی اقدام کنید

حجت نظری تلاش کرد بحث غرامت را پایان دهد و گفت: اگر ما حقی را قانونی می‌دانیم برای استیفای آن حق باید از مسیر قانونی‌اش ورود کنیم. بدیهی‌ست که شورای امنیت و سازمان ملل شخص حقیقی را به رسمیت نمی شناسند و اشخاص حقوقی‌ای که به رسمیت می‌شناسد یا دولت‌ها هستند یا سازمان‌های بین‌المللی. در حال حاضر هم هیچ سازمان بین‌المللی یا کشوری پیگیر مسئله‌ی غرامت به هر دلیلی نیست.

ببینید اگر ما بگوییم ما تشکلی یا شرکتی برای پیگیری غرامت جنگی راه می‌اندازیم و شما اینقدر پول به ما پرداخت کنید و به ما وکالت دهید و چه و چه این‌ها به نظر من همه به نوعی کلاهبرداری‌ست. این پیمودن یک راه قانونی غیرمشروع برای استیفای یک حق قانونی و مشروع است. باید از راهش بروند تا تلاششان نتیجه دهد. اگر از راه درست به بحث غرامت ورود نکنید به نتیجه نمی‌رسید.

«جانبازان دیگر گول مطالبه‌ی غرامت را نمی‌خورند»

علی گل محمدی اجازه نمی‌داد که بحث پایان پیدا کند: جانبازان خیلی از این موضوع آسیب دیده‌اند. دیگر گول نمی‌خورند. ما ایثارگران که تشکل هم داریم اجازه نمی‌دهیم در هرجا گروهی سر برآورند و بگویند غرامت می‌خواهیم. بحران بس است. غرامت نوعی توهین به شعور جامعه ایثارگری‌ست.

بحث باز هم بالا گرفت. یک طرف بحث را به رهبری ربط می‌داد و می‌گفت که این چنین پیگیری‌ها باعث به زندان رفتن و هزینه‌ی بی دلیل برای جانبازان می‌شود و بهانه‌ی کلاهبرداری از آنان می‌شود و گروه دیگر می‌گفتند این حرف‌ها بی ربط است؛ این موضوع حق آنها و قابل پیگیری‌ست.

چهار اولویت مسکن، درمان، معیشت، فرهنگ

سوال اصلی میزگرد در این بخش مطرح شد: به نظر شما امروز مهم‌ترین اولویت‌های جانبازان و ایثارگران چیست؟ در ادامه پاسخ‌ها به این سوال را می‌خوانید.

سید تقی علوی در مقدمه‌ی پاسخش گفت: در دنیا برای پشتیبانی از نیروهای نظامی که دچار مجروحیت یا معلولیت می‌شوند تمهیداتی در نظر گرفته می‌شود اما در جنگ ما کسانی بودند که سازمانی برای حمایت از آن‌ها پیش‌بینی نشده بود. بسیاری کسان بودند که موظف نبودند و داوطلبانه آمده بودند.

تصور می‌کردند با اموال بنیاد مستضعفان می‌شود نیازهای این تعداد از مجروح و جانباز را تامین کرد. سال 83 فهمیدند نمی‌شود! احمدی‌نژاد گفت اگر این سه تشکیلات را ادغام کنید من بودجه‌شان را تامین می‌کنم. ادغام شدند.

سیدتقی علوی

حجت نظری این بین نکته‌ای را اضافه کرد که این کارها از زمان سیدمحمد خاتمی شروع و در زمان احمدی‌نژاد عملی شده است.

آقای علوی ادامه داد: چهار اولویت داریم؛ معیشت، مسکن، فرهنگ و درمان. ما به بنیاد پیشنهاد دادیم که بخشی از کارهایتان از جمله کارهای روزمره را برون‌سپاری کنید. با یک سوم نیروهای بنیاد شهید هم می‌شود کارهای روزمره را انجام داد. دو سوم دیگر این نیروها با ساختاری چابک‌تر به این چهار اولویت برسند. کارهای روزمره به مدیران ما اجازه نمی‌دهد بسیاری از کارها را انجام دهند کارها را باید برون‌سپاری کنند.

می‌شود خدمتی به جانباز ارائه نداد اما کرامتش را هم حفظ کرد

ارتباط بین جامعه ایثارگران و بنیاد شهید مساعد نیست. کرامت ایثارگران گاها حفظ نمی‌شود. می‌شود خدمتی را ارائه نداد اما کرامت شخص را هم حفظ کرد. اینکه در بنیاد را به روی جانباز و ایثارگر ببندیم که نمی‌شود. به قاضی‌زاده هم گفتم وقتی در بنیاد را می‌بندید خب شکایات چطور قرار است به شما برسد؟!

سیدتقی علوی در مورد اولویت فرهنگی پیشنهاد یک رسانه‌ی کابلی یا یک شبکه‌ی تلویزیونی برای ایثارگران را می‌داد. او می‌گفت ظرفیت کافی در خود جامعه‌ی ایثارگری برای مدیریت آن هم وجود دارد.

«بعضی جانبازان اعصاب و روان کارتن‌خوابند»

جواد اسکویی مدیر تشکل جانبازان اعصاب و روان به مشکلات سلامت جانبازان اعصاب و روان اشاره کرد. به گفته‌ی آقای اسکویی اصلا اصطلاح جانباز اعصاب و روان معنی را کامل نمی‌رساند و اصل آسیب این‌ها مربوط به جسمشان است.

او نسبت به درصدهای آسیبی که برای این گروه از جانبازان معین کرده‌اند نیز گلایه داشت. اسکویی با تاثر می‌گفت: اکثر جانبازان اعصاب و روان ما یا کارتن خوابند یا در پست‌ترین جا دارند زندگی می‌کنند. نمی‌توانند از حق خودشان دفاع کنند. اصلا در هیچ جای دنیا درصدی وجود ندارد.

خانواده‌های ما در تحولات اقتصادی دولت‌ها نابود می‌شوند

اسکویی می‌گفت بسیاری از مدیران این جانبازان را به دلیل پرخاشگری در خیابان رها کرده‌اند و همین باعث شده بر اثر سرما و عوامل دیگر فوت کنند. او تاکید می‌کرد بین این همه مشکل غرامت نمی‌تواند اولویت باشد و ادامه می‌داد: جانباز اعصاب و روان را در آسایشگاه‌ها پشت دوربین می‌زنند! حقوق این‌ها معمولا معیشتی‌ست. در تخصیص منابع و پول به جانبازان عدالت وجود ندارد یک سری نمی‌دانند چطور پولشان را خرج کنند یکسری نمی‌دانند از کجا پول بگیرند! خانواده‌های ما در تحولات اقتصادی دولت‌ها نابود می‌شوند. حراست بنیاد شهید مرا بخاطر گفتن همین حرف‌ها کتک زد!

جانبازان اعصاب و روان به یک کارت شناسایی خاص نیاز دارند

او در مورد منع قانونی و شکایتی که از او بابت صدور کارت برای اعضای تشکلش شده بود نیز گلایه داشت. استدلالش این بود جانباز اعصاب و روان نیاز به چنین کارتی برای توضیح شرایطش به مردم عادی دارد.

جواد اسکویی ادامه داد: الان جانبازهای اعصاب و روان ما نیاز دارند در هر شرایطی که هستند حداقل 25 درصد را بگیرند. باید قانون شود. می‌گویند بودجه نیست مهم نیست شما فقط این حق را تایید کنید.

مسکن بچه‌های جانباز و ایثارگر را بیچاره کرده. معسر شدن جانبازان تقصیر جانباز نیست تقصیر آن مدیر نالایق است.

حرف هم که می‌زنم می‌گویند تو حالت خوب نیست! بله، حالم خوب نیست!

نوری: از این آقایان بپرسید کدامشان روزی 40تا قرص می‌خورد؟! کدامشان دماغ پدرشان را شکانده؟! کدامشان تن خود را گاز گرفته؟! هیچکس من را درک نمی‌کند! من سردار بوده‌ام. الان بنیاد به من خدمات نمی‌دهد! چرا؟!

قرص‌هایم را از ناصرخسرو می‌گیرم. بنیاد آمده تمام وسایلش را از خانه‌ی من برده. می‌گویند هر بار حالت بد شد زنگ بزن اورژانس! خب اورژانس تا بیاید خانه‌ی من خفه شدم! مشکل من یکی، دوتا نیست!

هیچکدام از این تشکل‌ها و حتی بنیاد به فکر من نیست! زمان کروبی تنها زمانی بود که یکبار آمدند در خانه‌ی من را زدند و لاغیر! هیچکس نیامده به من بگوید تو داری در خونه چکار می‌کنی؟! زن و بچه‌ات را میزنی؟! می‌توانی زندگی کنی؟! کلی پلاتین در بدن من است. جانباز شیمیایی هم هستم.

حرف هم که می‌زنم می‌گویند تو حالت خوب نیست! بله، حالم خوب نیست. شما زن و بچه‌ات را کتک نمی‌زنی بعد بری یک گوشه بنشینی گریه کنی!

اصلا نمی‌گویند این کار را برای جانباز کردیم. هیچکدام از افعال اخبارشان ماضی نیست! همه‌اش قرار است انجام شود. هنوز آن ماشینی که قرار بود به ما بدهند را ندادند. مسکن هم نداده‌اند به من.

من تنها بازمانده‌ی حلبچه هستم

علی گل محمدی: من تنها بازمانده‌ی حلبچه هستم. بدترین دوران را گذرانده‌ام. بیشتر عمرم را در آسایشگاه‌ها گذرانده‌ام و افتخار می‌کنم به این موضوع. بچه‌های اعصاب و روان مظلوم‌ترین‌ها هستند.

من وقتی به آسایشگاه می‌روم که بستری شوم به من می‌گویند وکیل بند! تا سال 85 بخاطر قرص‌هایی که می‌خوردم بدتر از معتادین متجاهر بودم. حالا هم که قدری سر پا شده‌ام لطف اهل بیت بوده است. گفتم که بگویم بچه‌های موج انفجاری هم تا حدی می‌توانند خود را کنترل کنند.

بنیاد را از حضور مدیران نالایق پاک کنید

آقای اوحدی بهترین دوران زندگی‌اش را در اسارت گذرانده. افتخار می‌کنیم که ایشان به خانه‌ی خود برگشته ولی انتظار هم از ایشان داریم. یکسری مدیران نالایق در بنیاد پوست انداخته‌اند. آقای اوحدی خواهش می‌کنیم این مدیران نالایق را خارج کنید تا بنیاد پاک شود و اولویت خدمت‌رسانی به خانواده‌ی شهدا و ایثارگران شوند.

جانباز در سه سال قاضی‌زاده بازیچه‌ی دولت بود

جانباز در سه سال قاضی‌زاده بازیچه‌ی دولت بود. شما می‌دانید جانبازان 50 تا 70 درصد می‌توانند خودرو وارد کنند. می‌دانید این خبرها چه ضربه‌ای به جامعه‌ی ایثارگری زده؟! مردم می‌گویند «کشور را خورده‌اند!» در صورتی که جانباز وقتی در نان شب خود مانده نمی‌تواند خودرو وارد کند. این‌ها برای خودشان است. کدام جانباز مطابق قانون هم تراز خود مسکن گرفت است؟!

پر کردن کپسول ده کیلویی می‌دانستید چه هزینه‌ای برای من جانباز دارد؟! بخاطر مشکلات تنفسی گاها بین مرگ و زندگی هستیم! یک دستگاه اکسیژن‌ساز را دارید از من دریغ می‌کنید! مگر قیمتش چقدر است؟! اسپری‌های هندی به ما می‌دهند. دو بار که استفاده می‌کنم بار سوم ریه‌ام خونریزی می‌کند. به چه‌کسی بگویم اینها را؟! بازار آزاد راحت‌تر می‌توانم مایحتاجم را پیدا کنم.

علی گل‌محمدی

مادر سه شهید مرده. زنگ زدم معاون فرهنگی که نماینده‌ای از بنیاد زمان قاضی‌زاده بیاید. گفتند توقع ایجاد می‌شود ما نمی‌توانیم بیاییم!

تفرجگاه‌ها برای شما مدیران است و آسایشگاه‌ها برای ما جانبازان

همه چیز به نام مایِ جانباز است و به کام شما مدیران! هتل‌ها به نام جانباز است و به کام شما مدیران. تفرجگاه‌ها برای شماست و آسایشگاه‌ها برای ما. چکار کردید برای تسهیلات؟! درد زیاد است؛ آقای اوحدی! شما از جنس ما هستید به داد ما برسید.

مالکان واقعی بنیاد شهید ما هستیم نه شما | بنیاد شهید یک بنیاد امنیتی شده

یارمحمدی: امام گفت نگذارید پیشکسوتان جانبازی و شهادت در پیچ‌ و‌خم‌های زندگی به فراموشی سپرده شوند. آیا این اتفاق افتاد؟ آیا کرامت ایثارگرانی که با جعل شناسنامه برای دفاع از کشور به جبهه‌ها رفتند حفظ شد؟ این جانبازان الآن باید صدقه بگیر دولت باشند؟!

ما مالکان واقعی بنیاد شهید هستیم. مستاجر نیستیم که دو ساعت جلو در بایستیم! متاسفانه بنیاد شهید تبدیل به یک سازمان شبه‌امنیتی شده. ما هم مثل سایر نهادها مطالباتی داریم. صدقه بگیر بنیاد شهید که نیستیم.

این بود عدالت؟! در جنگ از جانمان بگذریم و حالا در خیابان کتک بخوریم؟!

این بود عدالت؟! که آنجا از جانمان بگذریم و حالا در خیابان هم کتک بخوریم؟! ما به هیچ عنوان نمی‌خواهیم در خیابان مطالبه‌گری کنیم.

آقای یارمحمدی هم از آمدن پزشکیان و اوحدی ابراز خوشحالی کرد و ادامه داد: باید خط کشی بین ایثارگران برداشته شود. جانبازان 5 درصد و 70 درصد تنها تفاوتشان در رسیدگی به مسائل درمانی‌ست. این زن و بچه دارد و آن هم دارد. 

من جانباز موج انفجاری‌ام و درصدم پایین است. حوادثی در خانواده‌ی من افتاده که شما اصلا طاقت شنیدنش را ندارید! خواهش ما این است که آقای اوحدی این خط کشی‌ها را بردارد. این مطالبات ایثارگران را امیدواریم پیگیری کنند.

محمدحسین یارمحمدی

ما از طرف خانه سرباز صلح ایران فقط انتظار داریم پاسخ ما را بدهند. در قالب کارگروه غرامت جنگی بیایند ما را به رئیس جمهور وصل کنند. ما مشکل دیگری نداریم.

ما آفتاب لب بامیم! به فکر خانواده‌هایمان باشید

گل‌محمدی: از آقای اوحدی خواهش می‌کنم به حرمت روزهایی که در اسارت گذراندید از ما که گذشت به فکر خانواده‌هایمان باشید. به فکر زن و بچه‌ی ما باشید. مجروحان واقعی الآن آن‌ها هستند. ما آفتاب لب بامیم.

دیگر نیازی به سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران نداریم

حجت نظری: به نظر من امروز دیگر ما خیلی نیازی به سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران نداشته باشیم. خیلی از کارهایی که قانون در حق ایثارگران روا دانسته بدون حضور بنیاد شهید هم ممکن است.

مثلا در مورد درمان، چالش‌مان این نیست که با کدام داروخانه قرارداد بستیم یا با کدام بیمارستان، چالش‌مان این است که الان بنیاد به تعهدات مالی خود عمل نمی‌کند.

ساختمان‌های اضافی بنیاد را بفروشید و بدهی‌ها را تسویه کنید

الآن فرض کنید همه‌ی ساختمان‌های بنیاد را بفروشند و همان یک ساختمان هفت تیر بماند. بیایند بدهی‌هایشان را تسویه کنند. اینطوری میزان رضایت جامعه ایثارگری افزایش خواهد یافت. یا باید دولت این کسری را تامین کند یا بنیاد از مایملک خود این بدهی‌ها را پرداخت کند.

کارکنان بنیاد هم به بخش امور ایثارگران در دانشگاه‌‌ها و وزارتخانه‌ها و… بفرستید

هیچ هم نگران کارکنان بنیاد نباشید. بالاخره این‌ها کارمند دولتند. در هر سازمان و وزارتخانه‌ای بخشی یه عنوان امور ایثارگران دارند که معمولا هم اطلاع چندانی از موضوع ندارند. کارکنان خود بنیاد تسلط بهتری دارند به همین خاطر اگر منتقل شوند به وزارتخانه‌ها بخش امور ایثارگری‌شان حتما بهتر است. میزان رضایتمندی افزایش می‌یابد.

در مقام دفاع از پرسنل عادی بنیاد شهید

می‌خواهم دفاعی از پرسنل بنیاد کنم. بعضی مدیران حسابشان را جدا کنید. پرسنلی که کمترین حقوق را دریافت می‌کند در بین پرسنل دولت، شرایط کارش را هم که دیده‌اید. بالای سر من است جانباز موج انفجاری که کنترلش را از دست می‌دهد، اما همه‌مان می‌دانیم که تمام این داد و بیدادها حاصل از دست رفتن کنترل نیست. شما خود را جای این پرسنل بگذارید. چه انگیزه ای برای او می‌ماند با این شرایطی که دارد؟

من یک جمع بندی کنم. درمان، مسکن، تسهیلات و رفاهیات و اشتغال هم در نسل بعدی ایثارگران چالش جدی دارند. 

اجازه دهید بنیاد شهید دیگر وارد کار فرهنگی نشود

یک چیزی هم در دلم مانده باید بگویم. خیلی در مورد کار فرهنگی در بنیاد می‌گویند، ولی من می‌خواهم بگویم شما را به خدا همین یک جا را بگذارید اصلا وارد کار فرهنگی نشود. ما شاید ده‌ها سازمان بودجه بگیر فرهنگی در کشور داریم و این وضع فرهنگی کشور است. مقطعی از زمان خدمتم هم در بخش فرهنگی بنیاد بوده‌ام. یک جای کاملا روزمره‌ست و هیچ برنامه‌ی بلند مدتی ندارد. حرفم را با جمله‌ای از امام موسی صدر پایان می‌دهم؛ شما برای شکمی که گرسنه‌ است نمی‌توانید از فرهنگ بگویید! 

جانبازان را دسته‌بندی نکنید | کوچک‌سازی بنیاد شهید اولویت است

من هم قبول دارم نباید جانبازان را دسته‌بندی کرد. در دنیا اینطور نیست. به نظرم همان کوچک‌سازی بنیاد بسیار کمک کننده خواهد بود.

سوال بعدی که مطرح شد درباره‌ی نارضایتی مردم عادی از سهمیه‌هایی بود که فرزندان ایثارگران و جانبازان در کنکور دارند و هر چند وقت یک بار موضوع می‌شود. خبرنگار انصاف نیوز از آقای علوی پرسید که آیا او راه جایگزینی برای این موضع می‌داند یا به عنوان یک جانباز چه پاسخی در این رابطه دارد؟

سهمیه‌ی فرزندان ایثارگران و جانبازان را بهانه کرده‌اند

سیدتقی علوی: آن زمان که قانون گفت برای بخشی از فرزندان ایثارگران سهمیه‌ای قائل می‌شویم زمانی بود که اساسا امکان قبولی برای سایرین هم بسیار کم بود.الآن که دیگر تعداد صندلی‌ها بیشتر از شرکت‌کنندگان است. تعداد زیادی از دانشگاه‌ها بدون کنکور حاضرند شما را بپذیرند.

ببینید مثلا در وکالت شما 70 درصد نمره‌ی نفر اول را باید بیاورید. با این نمره بدون ایثارگری هم شما می‌توانید وکالت قبول شوید. یا در مورد اشتغال به صورت طبیعی دولت موظف است تعدادی شغل برای فارغ‌التحصیلان ایجاد کند بعد کاهش میزان شغل را به گردن سهمیه‌ی ایثارگران می‌اندازند!

بحثی با نماینده‌ی ملایر پیش آمد. من گفتم حاضرم با ایشان مناظره هم بگذارم که آیا سهمیه ایثارگران قدری هست که برای اشتغال سایرین مشکلی ایجاد کند یا نه؟! این‌ها بهانه‌ست.

کل 70 درصدی‌های ما که شامل سهمیه‌ی بی‌چون و چرای اشتغالند 9000 نفرند. بسیاری از این‌ها تعداد فرزندانشان کم است. اگر بنا را بر آنچه گفته‌اند بگذاریم می‌شود 12000 پست دولتی. آیا این عدد در برابر 700 هزار پست دولتی جای دیگران را تنگ خواهد کرد؟!

خبرنگار انصاف نیوز مجدد پرسید: بالاخره یک بچه‌ای سهمیه دارد و دیگری ندارد. آن که دارد می‌تواند دانشگاه بهتری برود و دیگری نه!

چرا هیچوقت از سهمیه‌ی هیئت علمی‌ها یا دیگر اقشار نمی‌گویید؟

حجت نظری پاسخ داد: شما چرا هیچوقت در مورد سهمیه‌ی هیئت علمی‌ها یا بقیه‌ی اقشار آسیب پذیر یا تحت پوشش کمیته امداد حرف نمی‌زنید؟! یا سهمیه مناطق محروم؟! فقط در مورد سهمیه‌ی ایثارگران گفته می‌شود. این در راستای تکریم کسانی که هزینه داده‌اند است؟!

عضو هیئت علمی ممکن است هیچ هزینه‌ی به خصوصی هم برای این کشور نداده باشد اما فرزندش را از یک دانشگاه سطح پایین به یک دانشگاه خوب در تهران می‌آورد. هیچکس از این نمی‌گوید اما در مورد ایثارگر می‌گوید.

من خودم معتقدم سهمیه بچه‌ها را تنبل می‌کند. این را می‌پذیرم اما فقط درباره‌ی یک نوع سهمیه حرف زدن منطقی نیست!

علی گل محمدی نیز اضافه کرد: من فکر می‌کنم نفوذی در سیستم وجود دارد که این سهمیه‌ی ایثارگران را اینقدر پررنگ می‌کند. می‌خواهند بنیاد شهید و احترام مردم به خانواده‌ی شهدا را از بین ببرند. باید مسئولان بنیاد شهید جلوی این نفوذ را بگیرند. کسانی علاقه‌مندند که این سهمیه‌ها پررنگ‌تر شوند.

بسیاری از امتیازات ایثارگران روی کاغذ است | مابقی به اسم جانبازان و به کام چه کسانی‌ست؟

سیدتقی علوی توضیحاتش را ادامه داد: بسیاری از  امتیازات ایثارگران روی کاغذ است. مرکز پژوهش‌های مجلس گفته فقط 20 درصد از قوانین مربوط به جامعه‌ی ایثارگری انجام شده. این 20 درصد هم ناچار به اجرا هستند مثلا در حوزه‌ی درمان.

گفتند 30 درصد خانه‌های اجاره به شرط تملیک برای ایثارگران است. دولت بیاید سی تا از این‌ها را مثال بزند که عملی شدند! نیش و کنایه‌اش را فقط ما می‌خوریم.

در بحث وکلا ما بررسی کردیم کمتر از 3 درصد سهمیه‌ها به ایثارگران تعلق گرفته. از آن‌ها باید بپرسیم که این سهمیه را به چه کسانی اختصاص می‌دهید به اسم ایثارگران؟! در همین جایگاه هیئت علمی ما 15 درصد سهمیه داریم. بپرسید ببینید این را به چه کسی می‌دهند؟! جانباز فلانی که با بالاترین نمره دانش‌نامه‌ی اقتصادش را خارج از ایران گرفته چرا هنوز نتوانسته هیئت علمی شود؟! منظورم این است که در این موارد مصداق داریم.

حجت نظری: حتی در حوزه‌ی درمان هم اجرا نمی‌شود. درمان شما که کاملا تحت پوشش نیست؟!

گل محمدی: خیر. دکتر که می‌رویم می‌گویند فلان مورد جزو بیمه هست و دیگری نیست.

جلوی تبلیغات رسانه‌ای بی‌رویه‌ی خدماتی که به جانبازان نمی‌دهید را بگیرید | هر روز از من می‌پرسند ماشینت را گرفتی؟

یارمحمدی در پایان نکته‌ای را اضافه کرد: جلوی تبلیغات رسانه‌ای بی رویه را بگیرید. صفحه گوگل را که باز می‌کنیم؛ ثبت‌نام ماشین برای ایثارگران و جانبازان، ثبت‌نام فلان برای جانبازان و ایثارگران و… آقای اوحدی ببندید این رسانه‌ها را! هر روز که از در خانه می‌آیم بیرون «آقای یارمحمدی ماشینت رو گرفتی؟!» اصلا بر فرض اینکه ردیف بودجه هم تعیین شده وقتی هنوز به وزارت صمت ابلاغ نشده چرا مدام این خبر را می‌گویید؟!

کلاهبرداری‌هایی که در حوزه‌ی گرفتن غرامت شده را پیگیری کنید

موضوع دیگری که یارمحمدی بیان کرد درباره‌ی کلاهبرداری‌هایی بود که در مورد پیگیری غرامت صورت می‌گیرد هرچند که خود از طرفداران پیگیری این موضوع بود: جانبازان همه اطلاعات حقوقی ندارند طرف می‌گوید «ما می‌خواهیم غرامت بگیریم برای شما، 150 تومان برای ما بریز!» طرف خوشحال می‌شود. 150 تومان پول چندتا پفک است! خب آقایِ فلانی که مسئول کمپین غرامت جنگی‌ست آقای حاکمیت چرا ایشان را آزاد گذاشته‌ای؟! این‌ها از چندین نفر از جانبازان وکالت دریافت کرده‌اند، متاسفانه قوه قضائیه هم به این موضوع ورود نکرده است.

اصلا مسیری به نام لاهه برای گرفتن غرامت جنگی نداریم

اگر آقای اوحدی ورود نکند چه بسا همین ایثارگران که سرشان کلاه رفته به خیابان بیایند و اعتراض کنند که چرا قوه قضائیه ورود نکرده است. چرا جلوی این آقا را نگرفتید؟! اصلا مسیری به نام لاهه برای گرفتن غرامت جنگی نداریم! سازمان ملل تنها نهاد آن هم از طریق دولت است.

اسکویی در پایان بحث مجددا از اوحدی، رئیس بنیاد شهید خواست که تشکل‌شان مجددا باز شود و اجازه‌ی فعالیت بگیرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. عزیزان
    پنج روز در مقابل بنیاد شهید کشور اعتصاب غذا کردم و همانجا روبروی ساختمان در پیاده رو شبها می خوابیدم .برای یک ملاقات ….. یک نفر حتی خبری ازمن نگرفت و بی اعتنا و بی تفاوت فقط نگاهم میکردند واز کنارم رفت و امد میکردندکه گویی اصلا وجود خارجی ندارم .حتی از اب و سرویس بهداشتی و نماز هم جلوگیری می کردند .
    کجای کاریت .ما فقط نردبان ترقی و تزیین مجالس و مراسم و…..یک عدده ای هستیم
    شاید روزی خاطرات این پنج روز را نوشتم ولی احتمالا به بهانه …………..

  2. درود بر جانباز عزبز حسین آقا یار محمدی حیف این افراد که اگر در هر کشور بودند با افتخار و احترام با آنها بر خورد می شد البته در اینجا هم استقبال میشه اما فرق داره دیگه شاید فکر کردند اینها از عراقی ها کتک خوردن اونهم از نوع شیمیایی و موج انفجار حالا از خودی هم ….
    یاد منصور حشم دار هم بخیر تا وقتی بود که از در های مختلف و خصوصا در توهین های مقاماتی که از دفترشون بیرون انداختند و…. اما وقتی شهید شد همونها از شهید شدن ایشون برای خود پله های بیشتری ساختند مخصوصا اون مسئولی که سر خاک منصور عربده می کشید منصور بلند شو …

  3. گذشت آن زمانی که آن سان گذشت، ما وسیله بودیم تااینهابه جاه ومقام ومکنت برسند،کاش میشدسرنوشت راازسرنوشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا