خرید تور تابستان

من همسر توام و نه متعلقه!

مجتبی لشکربلوکی، محقق حوزه‌ی استراتژی، در یادداشتی تلگرامی نوشت: «دکتر مهراب صادقی نیا، متخصص جامعه شناسی فرهنگی مطلبی دارد که محل تامل است: به دنبال درگذشت همسر یکی از مراجع تقلید، پیام‌های تسلیتی از طرف شخصیت‌های مذهبی و سیاسی صادر شد. تعبیرهای متفاوتی در مورد ایشان به کار رفته؛
بانوی مکرمه، همسر گرامی
کریمه‌ بیت مرجع عالیقدر
همسر مکرّمه
با این حال، در شماری از پیام‌های تسلیت، از مفهوم «متعلقه» استفاده شده است. برای نمونه، امروز نیز چندین پیامک رسمی از طرف حوزه‌ علمیه برای دعوت به مشارکت در آیین تدفین آن بانوی پرهیزکار منتشر شد که در آن‌ها از کلمه‌ «متعلّقه» که وجه مؤنث «متعلّق» است، استفاده شده بود. کلمه‌ای که برای جهان امروز می‌تواند آزاردهنده باشد. 
زبان پدیده‌ فرهنگی پیچیده‌ای است. آینه‌ای‌ست که حیات فرهنگی ما را آشکار می‌کند و نظام ارزشی‌مان را برملا. ما در زبان‌مان زندگی می‌کنیم و شخصیت فرهنگی و نیز جهان‌معنای ما در زیر زبان‌مان پنهان است. کلمه‌ها نظام فکری ما هستند. کلمه‌ها را باید جدی گرفت. (منبع: کانال تلگرامی دکتر مهراب صادقی نیا)

تحلیل و تجویز شخصی:

دو گونه می توان نگاه کرد:

اول اینکه کلمات بازتاب نظام فکری ما هستند. فرض کنید که اگر من در هنگام رانندگی از راننده بغلی عصبانی می شوم و از الفاظ یابو و گاو استفاده می کنم. این نشان می دهد که من نظام فکری خشنی دارم و این خشونت خود را در کلمات نشان می دهد.
مثلا به زنان می گفتیم ضعیفه، یا کلمه سوسمارخور برای عرب ها یا کاکاسیاه برای سیاه پوستان و …

دوم اینکه می توان گفت که کلمات، عبارات، ضرب المثل ها به نظام فکری و رفتاری ما را شکل می دهند. فرض کنید که نسل های قبلی ما عبارت ضعیفه را در مورد زنان به کار می گرفته اند. این کلمات باعث چه می شد؟
• تقویت ساختارهای قدرت: این واژه به تقویت مردسالاری کمک می‌کرد و زنان را در موقعیت فرودست قرار می‌داد با استفاده از این عبارات، مردان می‌توانستند زنان را کنترل کنند و آن‌ها را به اطاعت از خود وادار کنند.
• توجیه نابرابری: این عبارات برای توجیه نابرابری‌های موجود بین زنان و مردان استفاده می‌شوند.
• کاهش اعتماد به نفس به خاطر تلقین و تکرار: خودتان را بگذارید جای دختری نوجوان در 300 سال گذشته وقتی از کودکی شما با چنین الفاظی بزرگ شوید چیزی از اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری در شما باقی می ماند؟

یا فرض کنید یک نفر بگوید از این ستون به آن ستون فرجه و دیگری بگوید که آب از آب تکون نمی خوره! یا سگ زرد برادر شغاله یا در بر همین پاشنه می چرخه. این ها همه شان کلمات اند. اما دو گونه جهان ما را معنا می بخشند. دو گونه اقدام و کنش را برمی انگیزند. دو گونه انسان را می سازند.

کلمات سمی، جوک های سمی، ضرب المثل های سمی حتی اگر بر خود ما تاثیر نگذارد (با این دلیل که اصلا این کلمات را بر اساس نظام فکری ام می گویم و نه برعکس) بر دیگران که تاثیر می گذارند. ما در قبال تک تک کلماتی که می گوییم و بر منش و کنش دیگران تاثیر می گذاریم مسوولیم. کلماتی که به کار می بریم بعد از مدتی تبدیل می شود به پیش فرض های ما.

البته می دانیم که رابطه ذهن و زبان بسیار پیچیده است و در این مورد در رشته ها و نظریه های روان‌زبان‌شناسی، نسبی‌گرایی زبانی و زبان‌شناسی شناختی، بحث و بررسی های زیادی در این زمینه مطرح است.

جمله معروفی هست از وینستون چرچیل که می گوید ما ساختمان ها را می سازیم و بعدش آن ها ما را. فکر می کنم این رابطه بین خیلی چیزها هست از جمله اینکه می توان گفت: ما کلمات را می سازیم و کلمات ما را.
کلمات همراه با خود بار معنایی و ارزشی خاصی می آورند. به همین خاطر است که برخی کشورها، اسامی برخی مکان ها و برخی کلمات را تغییر داده اند چون حامل ارزش های قوم ستیزانه بوده است.
کلمات را جدی بگیریم، چرا که چه ما آن ها را جدی بگیریم یا نه، آن ها ما را جدی می گیرند!
آنقدری که کلمات آدم کشته اند، تفنگ ها نکشته اند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا