کمدینامیک: برگسون و سیالیت کمدی
امیرحسین رشنودی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «کمدی ذاتاً سیال است و تحت تأثیر برهمکنش هنجارهای اجتماعی، رفتارهای فردی و زمینههای فرهنگی شکل میگیرد. نگاه هانری برگسون در باب کمدی در اثر مهم خود، «خنده»، بینشهای عمیقی دربارۀ ماهیت سیال کمدی ارائه میدهد. او استدلال میکند که کمدی اغلب از جنبههای مکانیکی رفتار انسانی ناشی میشود و نشان میدهد که سختی و انتظارات اجتماعی میتوانند موجب ایجاد شوخی شوند. این کیفیت دینامیک تنها بازتابی از جوکها یا اجراهای فردی نیست، بلکه نظری کلی دربارۀ تعاملات انسانی و ساختارهای اجتماعی است.
برگسون تأکید میکند که “خنده یک رفتار اجتماعی است” (خنده، ص. ۹) و بر این نکته انگشت میگذارد که کمدی در یک بافتار جمعی عمل میکند. مخاطبان نقش مهمی در شکلگیری تجربۀ کمدی ایفا میکنند، زیرا واکنشهای آنها میتواند بر نحوۀ ارائه و دریافت شوخی تأثیر بگذارد. این برهمکنش میان اجراکننده و مخاطب محیطی سیال ایجاد میکند که در آن کمدی در لحظه تحقق مییابد. خندهای که از یک شوخی ناشی میشود، تنها پاسخی به محتوا نیست، بلکه همچنین به درک مشترک و پیوندهای اجتماعی میان مخاطبان وابسته است.
علاوه بر این، برگسون اهمیت بافتار را در شکلگیری آنچه که به عنوان شوخی در نظر گرفته میشود، مورد تأکید قرار میدهد. او مینویسد: “عنصر کمدی نتیجهای از یک صلبیت مکانیکی خاص است” (خنده، ص. ۱۴) و نشان میدهد که شوخی اغلب زمانی ظهور میکند که افراد در موقعیتهای غیرمنتظره رفتارهای پیشبینیپذیر و مکانیکی از خود نشان میدهند (تضاد رفتار/کلام استاتیک با ماهیت دینامیک زمان/تاریخ). این سختی میتواند در مقابل سیالیت تعاملات انسانی واقعی قرار گیرد و نشان دهد که کمدی میتواند به عنوان نقدی بر هنجارهای اجتماعی عمل کند. با تغییر زمینهها -از طریق تغییرات فرهنگی، فناوری یا دینامیکهای اجتماعی- ماهیت کمدی نیز سازگار میشود و جوهرۀ سیال آن را آشکار میسازد.
تکامل سبکهای کمدی نیز منعکسکنندۀ ماهیت سیال شوخی است. برگسون اشاره میکند که “عنصر کمدی همیشه بر دورۀ تاریخی ابتنا دارد” (خنده، ص. ۳۶) و نشان میدهد که آنچه خندهدار است میتواند به طور قابل توجهی در زمانها و فرهنگهای مختلف متفاوت باشد. این ایده، یادآوری این مهم است که کمدی استاتیک نیست؛ بلکه به صورت مداوم تغییر میکند و به چشماندازهای در حال تغییر ارزشهای اجتماعی و تجربیات جمعی پاسخ میدهد. با ظهور مراجع فرهنگی جدید و تکامل هنجارهای اجتماعی، همچنین منظر کمدی دستخوش تغییر میشود و آن را به یک فرم هنری زنده و پویا تبدیل میکند.
علاوه بر این، نقش زمانبندی و ارائه در کمدی، ماهیت سیال آن را بیشتر نشان میدهد. برگسون اشاره میکند که “تاثیر کمدی به غیرمنتظرهبودن آن وابسته است.” (خنده، ص. ۵۰) و تأکید میکند که عنصر شگفتی در ایجاد خنده بسیار مهم است. کمدینها اغلب بر اساس واکنشهای مخاطب زمانبندی و محتوای خود را تنظیم میکنند و این امر یک حلقه بازخورد ایجاد میکند که تجربۀ کمدی را تقویت میکند. این سازگاری، سیالیت کمدی را نشان میدهد، زیرا اجراکنندگان در برهمکنش دائم با رفتار غیرقابلپیشبینی مخاطبان و بافتارهای مختلف هستند.
در پایان، ماهیت سیال کمدی بازتابی از ارتباط عمیق آن با رفتار انسانی و ساختارهای اجتماعی است. برگسون در “خنده”، نشان میدهد که کمدی یک موجود ثابت نیست، بلکه پدیدهای زنده و در حال تکامل است. این هنر در تعاملات میان افراد، هنجارهای اجتماعی که با آنها مواجه میشوند و زمینههای فرهنگی که تجربیات آنها را شکل میدهد، شکوفا میشود. هنگامی که ما با کمدی درگیر میشویم، در یک گفتوگوی دینامیک شرکت میکنیم که پیچیدگیهای زندگی انسانی را منعکس میکند و خنده را به جنبهای اساسی از هستیِ مشترک ما تبدیل میکند.
ایدۀ «کمدینامیک» از مشاهدۀ بازی و پشت صحنۀ بازی متیو پری، بازیگر سریال کمدی “دوستان”، ناشی میشود. تغییر دیالوگها و خلق شوخیهای لحظهای براساس واکنشهای مخاطبان، مهمترین مهارت یک کمدین است.
این متن به روان بلند متیو پری تقدیم میشود.»
انتهای پیام