خرید تور نوروزی

رفع فیلترینگ و وفاق ملی | ابوالفضل نجیب

ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

عباس عبدی اخیرن رفع فیلترینگ را مهمترین رکن تحقق وفاق ملی تعبیر و معنی کرده است. شاید به زعم بسیاری این خاستگاه ناشی از شکم سیری و بی دغدغگی ایشان از مشکلات اساسی و فلاکتی باشد که سالیان درازی است توده های مردم با آن دست به گریبان هستند. فقر و بیکاری و یاس و ناامیدی از آینده و پریشانی های ناشی از وضع موجود و بدتر از آن نبودن و نداشتن چشم انداز امیدوار کننده. اینها مشکلات و واقعیت های تلخ جامعه است. نه قابل کتمان است و نه کسی می تواند اهمیت و اولویت آن را از صدر مطالبات مردم نادیده بگیرد. تا آنجا که عبدی تاکید دارد پزشکیان آخرین نقطه امید برای حفظ نظام است.

اما چرا به زعم عبدی رفع فیلترینگ می تواند به مهمترین چالش برای تحقق وفاق ملی تبدیل شود. به گمان من عبدی برای تاکید بر ضرورت رفع سانسور و محاق بردن رسالت رسانه و ایضن تاکید بر آزادی های سیاسی و میدان دادن به تکثر گفتمانی به زبان ساده به ریسمان یکی از وعده های پزشکیان که همانا رفع فیلترینگ بود، متوسل شده است. باریکه راهی که به زعم ایشان در صورت تحقق قادر به حل همه نابسامانی ها و کج فهمی ها و خودبزرگ بینی ها و جزمیت گرایی و در نهایت حل تمامی معضلات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی خواهد برد. این همه در گرو به رسمیت شناختن حق و حقوق مشروع جامعه هم در شنیدن مشکلات و هم در انتخاب راه حل های آن است که فضای مجازی می تواند بستر چنین ارتباط و تعاملی را فراهم کند.

آنچه فضای مجازی امکان می دهد در واقع به رسمیت شناختن جامعه متکثر است. در تقابل با ساختارهای سیاسی که اساسن جز خودگفتمانی محض را بر نمی تابند. در تصور این جماعت فضای مجازی جز تولید دردسر و بر هم زدن نظم موجود کاربرد دیگری ندارد. به این ساده اندیشی اضافه کنید نگرانی های ناشی از تبعات اخلاقی و امنیتی و… تا مثلن بهانه هنجارشکنی و تهدید نهادهای اجتماعی و خانوادگی و الخ. طرح این ادعاها و در واقع بهانه ها شاید به این معنی تلقی شود که ما در جامعه ای کاملن یکدست و عاری از تناقضات فکری و سیاسی و اخلاقی و ایضن مصون از ابتلائات و ناهنجاری های اخلاقی و… زندگی می کنیم. در حالی که در عالم واقع چنین نیست. و این هم دخلی به بود و نبود فیلترینگ و انسداد و آزاد بودن فضای مجازی ندارد.

در واقعيت امر فضای مجازی، فضای موازی جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم. به تعبیر کلی تر فضای موازی جامعه انسانی است با تمامی معضلات ریز و درشت و چالش های حل شده و ناشده و ابتلائات ناشی از دنیای امروز. به تعبیر ساده تر آینه تمام نمای جامعه است. تلفیق و ترکیبی است از همه زیبایی ها و زشتی ها و مشکلات و چالش های پیش رو. تاکید بر این است نادیده گرفتن چنین جامعه موازی در فضای مجازی در حقیقت نادیده گرفتن واقعیت جاری در زندگی است.

این که ادعا می شود این فضا مخاطبین خود را تحت تاثیر و از هر جهت سمت و سو می دهد، به این معنی است که لاجرم آدم ها از شرایط واقعی جامعه تاثیر نمی گیرند. و شرایط زیست واقعی در مقایسه با زیست مجازی حتمن تاثیر کمتری دارد. گذشت زمان اما به مرور ثابت کرد این نگرانی ها اغلب بهانه است برای سرپوش گذاشتن بر دلایل و نگرانی های واقعی. و البته خیلی وقت است مسئولین از ابراز نگرانی ها و دلایل واقعی فیلترینگ و دفاع از آن ابایی ندارند.

درست در چنین بزنگاهی است که تعبیر و تلقی و فهم عباس عبدی از رفع فیلترینگ به مثابه حداقل یکی از ارکان وفاق ملی قابل تامل می شود. و خلف چنین وعده ای را تلویحن به اتمام حجت جامعه با مسئولان تعبیر می کند. بدیهی است چنین تلقی از اهمیت رفع فیلترینگ بیش از هر چیز معطوف به رفع انسداد و محدودیت های حاکم بر فضای رسانه ای است که اصرار بر گل و بلبل نشان دادن وضع موجود دارند. تلاشی که طی سه سال از عمر دولت قبلی به شهادت آمار و ارقام واقعی و حتی اذعان و تاکید دولتمردان خلاف آن ثابت شد.

گذر از این انسداد و محدودیت ها بی شک راه بر رسمیت شناختن جامعه متکثر و جایگذین کردن دیالوگ بر مونولوگ باز خواهد کرد. مخلص کلام این که عبدی راه حل برون رفت از وضع موجود را منوط و معطوف به توسعه سیاسی می داند و ایضن توسعه سیاسی را معطوف به گفتمان سازی و تکثر گفتمانی برای تشریح چالش های واقعی پیش روی نظام و ارائه راه حل های واقعی در تقابل و رقابت با توهماتی که دنبال کردن آن ها نتیجه ای جز ادامه وضع موجود نخواهد داشت. برای عبدی رفع فیلترینگ می تواند به مثابه راه حل موازی برای غلبه گفتمان سازی با گفتمان غالب باشد. راه حلی به ظاهر ساده برای تحقق وفاق ملی.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مشکل اینه که ما بفرموده پایداریها و البته هسته سخت قدرت و تندروها و حسین شریعت : هم بایدبجنگیم . هم مذاکره نکنیم . هم اف ای تی اف را قبول نکنیم . هم فیلترینگ باقی بمونه . هم به گروههای مختلف از بودجه تقدیم کنیم . هم به طالبان و عراق و فقرای جهان کمک بکنیم . و البته در کنار همه اینها دلار و تورم رو کنترل کنیم و برای مردم رفاه بیاریم . یه نفرم پیدا نمیشه توی یه مصاحبه این مسائل رو شفاف بیان بکنه که جمع این اضداد ممکن نیست.

  2. مشکل عباس عبدی ، همان مشکل قدیمی در بین بخشی از روشنفکران و نیز اصلاح طلبان است. این مشکل ، کانالیزه کردن آزادی در مسیر سیاسی ست.
    اصلاح طلبان تصور میکردند که آزادی سیاسی و آزادی اقتصادی و آزادی های دیگر ، مقوله هایی جدا از همدیگر هستند و باید بصورت مجزا و پلکانی مورد بررسی قرار بگیرند.
    آنها نمیتوانند به این سوال پاسخ دهند: چرا بعد از آزادی های سیاسی در خرداد 76 ، تمام سنگرهای فتح شده ، به تصرف پایداری چی ها درآمد؟ و نیز چرا خود اصلاح طلبان در روی کار آمدن احمدی نژاد ، با سیستم همکاری کردند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا