يك لشكر مقابل روحانی
روزنامه شرق نوشت: «تا پیش از این، دو احتمال برای رويكرد اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده وجود داشت: مدل انتخابات سال٨٠ یا سال ٨٤. سال ٨٠، ناامید از بردن با هدف كاستن از آراي رقیب به میدان آمدند كه نتیجه معكوس شد اما سال ٨٤ با یك چهره «نواصولگرا» و امیدوار با هدف بردن انتخابات به صحنه آمدند.»
«برخی اصولگرايان ميخواهند انتخابات را به سمت دوقطبيشدن پيش ببرند تا نامزد اصولگرايان باقي بماند و روحاني. تصور ميكنند در چنين شرايطي روحاني را شكست خواهند داد. اتفاقي كه شواهد حاكي از نامحتملبودن آن است. از قضا تجربه نشان داده كه در فضاي دوقطبي، بخت با اصولگرايان يار نيست. انتخابات ٧٦، مجلس ششم، شوراي شهر اول، رياستجمهوري ٩٢ و مجلس دهم (در تهران) اين را ميگويد. انتخابات سال ٨٤ هم در دور دوم، اگر به جاي هاشمي رقيب ديگري در برابر احمدينژاد نشسته بود يحتمل برنده هم او بود. اما با توجه به رأي شكننده روحاني در سال ٩٢ شايد اينجا تحليل حزب مؤتلفه درستتر باشد كه تعدد نامزدها اين بار به نفع اصولگرايان است. تحليل مؤتلفه اتفاقا برخاسته از همان شرايط سال ٨٤ است كه به علت تعدد نامزدهاي اصولگرا و اصلاحطلب كار به دور دوم كشيد و اصولگرايان در نهايت بردند. مصطفي ميرسليم، نامزد حزب مؤتلفه در انتخابات آينده گفته است: «هر چه تعداد نامزدها بیشتر باشد، مشارکت مردم بیشتر میشود که این موجب پراکندگی آرا هم میشود و ممکن است انتخابات را به دور دوم بکشاند سپس در مرحله دوم باید به فکر ائتلاف بود.»
كدام مدل؟
تا پیش از این، دو احتمال برای رويكرد اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده وجود داشت: مدل انتخابات سال٨٠ یا سال ٨٤. سال ٨٠، ناامید از بردن با هدف كاستن از آراي رقیب به میدان آمدند كه نتیجه معكوس شد اما سال ٨٤ با یك چهره «نواصولگرا» و امیدوار با هدف بردن انتخابات به صحنه آمدند. نامزدهای شاخص اصولگرایان در انتخابات سال ٨٠، احمد توكلی و عبداله جاسبی بودند. همچنین علی شمخانی- وزیر وقت دفاع – كه تا حدی به اصولگرایان نزدیك شمرده میشد، نامزد شده بود. هدف این بود كه هر یك از این نامزدها سهمی از كیك آراي خاتمی را بگیرند و او با رأی كمتری نسبت به ٧٦ رئیسجمهور شود. یكی از تحلیلگران اصولگرا پیشبینی كرده بود اگر آراي احمد توكلی بیشتر شود، یعنی اولویت مردم به سمت اقتصاد میل كرده است. اگر آراي جاسبی بیشتر شود، یعنی میل به مدیریت علمی بیشتر است و اگر شمخانی رأی بیشتری كسب كند، یعنی در حوزه امنیت مردم دغدغههایی دارند اما فاصله آراي مأخوذه مجموع نامزدهای اصولگرایان با رأی خاتمی آن قدر بود كه این تحلیلها را بیاثر كرد. در سال ٨٤ اصولگرایان، ظاهرا به علت نرسیدن به اجماع باز هم با تعدد نامزد آمدند اما در اصل آمده بودند بازی را ششدانگ ببرند. احمدینژاد نامزد چراغخاموش اصولگرایان بود. پيروزي او نشان داد حمایتهای بزرگان و رسانههای اصولگرا در مدت شهرداری او و حتی سخنان دو سال قبل باهنر مبنی بر این كه او را برای ریاستجمهوری در نظر گرفته بودند، بیراه نبود. همزمان با انتخاب شدن او به عنوان شهردار تهران، سایت اصلاحطلب رویداد در مطلبی به نقل از منابع نزدیک به شوراهای هماهنگی نیروهای انقلاب نوشت: «برخی… میکوشند نظر مقامات کشور را به کاندیداتوری احمدینژاد، شهردار تهران، جلب کنند و افرادی نظیر علی لاریجانی، علیاکبر ولایتی و حسن روحانی را از عرصه خارج کنند.» رویداد در ادامه نوشته بود: «طیف خاصی در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب درصدد است با اقدامات تبلیغی برای پیروزی احمدینژاد بر رقبای احتمالی [ریاستجمهوری] سرمایهگذاری کند.»
اما حالا مشخص است كه اصولگرایان نه براي كاستن از آرای روحانی بلكه براي شكست او ميآيند. برای نخستین بار برای یكدورهایكردن ریاستجمهوری، با هدف حذف او میآیند. براي همين هم ائتلاف جمنا را شكل دادند تا نامزد واحدي از درون آن بيرون بيايد اما جمنا در حالي اين هفته به ١٤ اسم رسيده است كه قرار بود به ١٠ نفر و سپس پنج نفر و نهايتا به يك اسم برسند. گفته میشود یکی از دلایل نرسيدن به ١٠ نفر، فشار طیف راست سنتی و بیش از همه مؤتلفه بوده است. سايت انتخاب در گزارشي نوشته بود كه «شنیده شده پس از پیگیریهای مستمر مؤتلفهایها، نهایتا یکی از شخصیتهای بانفوذ جریان اصولگرا، موافقت سران جمنا را برای اضافه کردن اسامی جدید از جمله مصطفی میرسلیم جلب میکند.» نکته درخور توجه این است که حتی بعد از اضافه شدن این اسامی همچنان مؤتلفه بر سر مواضع انتقادی خود نسبت به جمنا باقی مانده است. تا جايي كه محمدرضا باهنر هم تأييد كرده كه مؤتلفه هنوز تصميمي براي پيوستن به جمنا نگرفته است. ريشهدارترين حزب سنتي جناح راست مصمم است مصطفي ميرسليم را تا آخر رقابتهاي انتخاباتي حفظ كند. آنها تصور ميكنند جامعه يك پست رياستجمهوري به حزب مؤتلفه بدهكار است و احتمالا مصطفي ميرسليم تنها كسي است كه ميتواند آرزوي مؤتلفه را برآورده كند؛ چه نامزد نهايي جمنا بشود چه نشود. میرسلیم بر خلاف آنچه جمنا در پی آن است از حضور تعداد زیاد نامزدهای اصولگرایان استقبال کرده و گفته بود در این شرایط انتخابات به دور دوم خواهد رفت و اصولگرایان میتوانند با اجماع بر یک نفر، روحانی را شکست دهند.
اصولگرايان از يك سو ميخواهند از تجربههاي گذشته درس بگيرند تا بازي را ببرند اما در عمل دچار ناكارآمدياند. تصور آنها اين است كه شكستشان در انتخابات قبلي به علت تكنامزدنبودنشان بوده است. اصولگرايان در موقعيت سال٨٠ قرار دارند اما هدف انتخاباتيشان مانند سال٨٤ است. تصور هم ميكنند اگر شيوه كار را همانند اصلاحطلبان سال ٧٦ و٩٢ تنظيم كنند، بازي را بردهاند.
لشكر نامزد
تا جبهه مردمي نيروهاي انقلاب (جمنا) بخواهد نامزد نهايي خودش را اعلام كند، لشكر نامزدهاي اصولگرا، جبهه ائتلاف را پشت سر گذاشتهاند. عزتالله ضرغامي، رئيس اسبق سازمان صداوسيما كه نامش بين ١٤ نفر نهايي شده جمنا (تاكنون) هم هست، ديروز براي انتخابات سال ۹۶ رسما اعلام کانديداتوري کرد. او در صفحه شخصياش نوشت: «با انگيزه اصلاح مديريت کلان کشور و پاسخ به مطالبات شرافتمندانه مردم و حل مشکلات آنان، دعوت جبهه مردمي انقلاب، براي حضور در انتخابات رياستجمهوري ۹۶ را پذيرفتم و پايبندي به عقل و تصميم جمعي آنان را لازمه موفقيت ميدانم.»
حالا مانده كه از آن ١٣ نفر باقيمانده، يعني مهرداد بذرپاش، سعید جلیلی، حمیدرضا حاجیبابایی، محمد خوشچهره، محسن رضایی، سیدابراهیم رئیسی، علیرضا زاکانی، محمدمهدی زاهدی، پرویز فتاح، رستم قاسمی، محمدباقر قالیباف، مصطفی میرسلیم و علی نیکزاد هم يكبهيك اعلام حضور قطعي كنند. تا اينجاي كار مشخص شده كه سعيد جليلي و مصطفي ميرسليم هم خواهند آمد؛ چه نامزد نهايي جمنا بشوند چه نشوند. جليلي نامزد اصلح جبهه پايداري در سال ٩٢، با وجود اين كه نامش در بين گزينههاي جمنا قرار گرفته، اما اعلام شده كه نه جمنا را پذيرفته و نه سازوكارشان، جبهه پايداري هم همينطور. آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري، اخيرا گفته است: «بعد از پنج ماه تماس گرفتند، ما هم گفتیم بروید کار خود را بکنید. اینهایی که ایراد دارند و چند بار آمدند و مردم هم رأی ندادند، باز میرویم همانها را میآوریم، پس تجربه چه میشود، مگر نگفتند که مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نميشود، ما ١٠ بار انگشت در سوراخ میکنیم دستمان گزیده میشود و دوباره همان کار را تکرار میکنیم، چرا این گونه عمل میشود و کجای آن درست است؟»
احتمالا كنايه او به قاليباف و رضايي، دو گزينه امتحان پسداده جمناست. البته آقاتهراني اشارهاي به جليلي كه او هم امتحان خود را سال ٩٢ پس داده، نكرده است. آنچه مشخص است اين است كه جبهه پایداری که از همان ابتدا ساز جدایی کوک کرده بود، راهی جدا از جمنا را میرود و البته نامزد اختصاصی خود را هم خواهد داشت؛ سعيد جليلي يا فردي ديگر. بذرپاش هم يكي ديگر از گزينههاي محتمل جمناست. در مقطعي اصولگرايان تلاش كردند تا با چهرهسازي از بذرپاش حتي دل جبهه پايداري و آيتالله مصباح يزدي را هم به دست آورند شايد آنها هم به ائتلاف بپيوندند. حتي ديداري دو ساعته بين بذرپاش و مصباحيزدي ترتيب دادند كه كارگر نيفتاد. آيتالله مصباحيزدي در آخرين ديدار خود با اعضاي حزب مؤتلفه ثابت كرد كه از ايده انتخاب اصلح كوتاه نميآيد.
محسن رضايي گزينه ديگر جمناست كه تكليفش مشخص نيست. از يكسو ميگويد اگر از من دعوت شود، ميروم اما زماني ديگر ميگويد كه روز كنگره جمنا به عنوان ميهمان حضور داشته و قصد نامزدي ندارد! ابراهيم رئيسي هم ظاهرا اعلام كرده كه ماندن در توليت آستان قدس را به رياستجمهوري ترجيح ميدهد. با اين حال حضور رسانهاي و پوشش اخبار مرتبط با او در هفتههاي اخير به طرز چشمگيري افزايش يافته است.
رستم قاسمي هم ديروز در تبريز سخنراني داشت. در حاشيه سخنراني، خبرنگاران از او پرسيدند آيا درست است كه او قبلا گفته اگر نامزد نهايي اصولگرايان نباشد به صورت مستقل در انتخابات شركت ميكند؟ رستم قاسمي اين گفته را تكذيب كرد. خبرنگاران باز از او سؤال كردند الان چطور؟ او پاسخ روشني نداد و باز تكرار كرد: «قبلا چنين چيزي نگفتهام!»
قاليباف كه تا پيش از ماجراي پلاسكو، املاك نجومي و استخدامها ميرفت كه به گزينه برتر اصولگرايان بدل شود، به نظر ميرسد كه شانسش براي بدلشدن به گزينه نهايي جمنا بسيار افت كرده باشد اما خودش در گفتوگو با سالنامه همشهري گفته كه ميتوان يارانه را سه برابر كرد. اين يعني ميتوان عزم قاليباف را براي آمدن جدي تعبير كرد؛ اگر چه حسين قربانزاده، سردبير همشهري و دبير كل نزديكترين حزب به قاليباف، گفته كه او تمايلي براي نامزدي ندارد. قاليباف پيش از اين شرط كرده بود در صورتي وارد بازي انتخابات ميشود كه اصولگرايان بر سر او به اجماع برسند.
از آن سو جمعي از اصولگرايان حامي احمدينژاد هم با حمايت از بقايي وارد كارزار انتخابات شدهاند به اين اميد كه با تأييد صلاحيت بقايي راه احمدينژاد را ادامه دهند. با حمايت پرشور احمدينژاد و مشايي از بقايي و خطكشيهاي سفتوسخت آنها با نامزدهاي اصولگرا، اگر بقايي ردصلاحيت شود، بعيد است آرايي كه آماده ورود به سبد رأي او بودند وارد سبد رأي اصولگراي ديگري شود. به نظر ميرسد اصولگرايي در كلاف سردرگمي گير كرده كه نميداند تعدد نامزد به حالش مفيد واقع خواهد شد يا تكنامزد داشتن.»
انتهای پیام
بهتر است بگوئیم ؛ یک لشکر شکست خورده مقابل روحانی .
این لشکر شکست خورده هم خوب میدانند که هیچ گونه شانسی در مقابل روحانی ندارند ، هدفشان فقط جلو گیری از آرای بالای روحانی ست