«فاجعهی مدیریتی» جمعآوری زباله در گیلان
سایت گیل خبر نوشت: «مشکلات ریز و درشت استان گیلان که از سالهای دور تا کنون برجای مانده و در سالهای اخیر بر آن افزوده شده است، علاوه بر برنامهریزی و کار کارشناسی، نیاز به همت و اراده لازم و کافی برای حل و فصل دارند؛ مشکلاتی که میتوان امیدوار بود که با حضور استاندار جدید گیلان در کوتاه و یا میان مدت به آنها رسیدگی و حل شوند.
با این حال برخی از ابرمشکلات استان از جمله بحرانهای محیطزیستی همچون تالاب انزلی و سراوان، زیرساختهای بخش درمان و… نیاز به برنامهریزی و اقدامات بلندمدت دارد و با توجه به شعارهای دولت مسعود پزشکیان، انتظار میرود اعتبارات ویژهای در این خصوص در نظر گرفته شود؛ موضوعی که به وقت خود، بار دیگر به آن خواهیم پرداخت.
در سلسله گزارشاتی با عنوان «مطالبات از استاندار جدید گیلان»، قصد داریم به موضوعاتی بپردازیم که با دستور و پیگیری هادی حقشناس استاندار جدید گیلان، در کوتاهمدت و میانمدت تا حد قابل قبولی میتوانند به سرانجام برسند و رضایت گیلانیان را به همراه داشته باشد.
در نخستین گام به سراغ معضل مدیریت جمعآوری زبالهها در شهرها و روستاهای گیلان رفتهایم:
در سالهای اخیر، بحران زباله در استان گیلان به یکی از معضلات اساسی تبدیل شده است. معضلی که در سایه تصمیمات مدیریتی نادرست و غیر اصولی متعدد، اوضاع آن وخیمتر شده است. منظره کریه و زشت انباشت زباله در کنار جادهها و رودخانههای استان، اکنون به چهره ثابت طبیعت گیلان تبدیل شده است. به همین خاطر قصد داریم به بررسی یکی از ابعاد این مشکل بزرگ بپردازیم: فاجعه مدیریت جمعآوری زباله در گیلان! فاجعهای که تمامی بخشهای استان را درگیر خود کرده است؛ از مناطق بالانشین شهر رشت مانند گلسار گرفته تا مناطق دور دست روستایی گیلان.
بهطور کلی مشکلات مربوط به جمعآوری زباله در گیلان را میتوان در دو بخش بررسی کرد: جمعآوری زبالههای شهری و جمعآوری زبالههای روستایی.
مشکلات مربوط به جمعآوری زبالههای شهری به یکی از معضلات جدی در گیلان تبدیل شده است. گیل خبر تاکنون پیامهای شهروندی متعددی را منتشر کرده است که در آن شهروندان از کمبود سطلهای زباله و انباشت زباله در محلهها شکایت کردهاند. این کمبود نه تنها باعث نارضایتی عمومی میشود، بلکه به ترویج رفتارهای غیرمسئولانه در زمینه دفع زباله نیز منجر میگردد. در این شرایط، زبالهها به صورت غیرمجاز در خیابانها و معابر عمومی رها میشوند که علاوه بر ایجاد بوی نامطبوع، میتواند به مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی جدی منجر شود.
عوامل اصلی این مشکلات را میتوان در کمکاری پیمانکاران و نظارت ضعیف شهرداریها جستجو کرد. پیمانکارانی که وظیفه جمعآوری زبالهها را بر عهده دارند، گاهی به دلیل عدم تأمین منابع مالی یا مشکلات مدیریتی، قادر به انجام وظایف خود نیستند. این مسئله باعث میشود که زبالهها در سطح شهر انباشته شوند و در نهایت به سراوان منتقل شوند، که خود به یک بحران زیستمحیطی تبدیل شده است. سراوانی که حالا به نمادی از ناتوانی بزرگ مسئولان گیلان در مدیریت زبالهها در طول سالیان تبدیل شده است.
همچنین یکی از بزرگترین چالشهایی که مردم گیلان در جمعآوری زبالههای روستایی با آن مواجه بودند، انباشت زبالهها در اطراف سطلهای زباله بود. علت اصلی این معضل، ناتوانی نهادهای مربوطه، در جمعآوری و انتقال به موقع زبالهها بود. این تأخیرهای طولانی نه تنها نمای زیبای روستاهای گیلان را تحت تأثیر قرار میداد، بلکه موجبات تجمع موجودات موذی و شیوع انواع و اقسام بیماریها را فراهم میکرد.
اسدالله عباسی، استاندار سابق گیلان نیز برای حل این مشکل، مطابق معمول با یک دستور و پاک کردن صورت مسئله، تمامی سطلهای آشغال را از مناطق روستایی جمعآوری کرد. توجیه این تصمیم عجیب، جلوگیری از تجمع زبالهها و انجام تفکیک از مبدا در مناطق روستایی بود.
حال ما فرض را بر این بگذاریم که تفکیک زبالهها در مناطق روستایی تا حد قابل قبولی انجام شود (که نمیشود؛ چرا که بر اساس آمارهای غیررسمی میزان تفکیک زباله در استان گیلان زیر 0.5 درصد است!) و مردم روستایی زبالههای تر خود را به شکل اصولی دفن کنند؛ سوال بزرگ این است که تکلیف زبالههای گردشگران پرشمار استان چه میشود؟
نکند آقایان انتظار داشتند گردشگرانی که با هزار منت و خواهش زبالههای خود را در سطلهای زباله میانداختند، از این به بعد زبالههای تر و خشک را تفکیک، زبالههای تر را دفن و زبالههای خشک را با خود به داخل شهر حمل کرده و تحویل مراکز مخصوص بدهند؟ آقایان در کدام فکر و خیالی سیر میکردند که در آن، این پروسه انجام میشد؟
نتیجه این طرح این شد که حال، هر یک از مناطق روستایی گیلان، به سراوانی جدید تبدیل شدهاند؛ به گونهای که چندی پیش، ویدئویی از سرازیر شدن زبالهها در یکی از رودخانههای منطقه گردشگری قلعه رودخان منتشر شد.
نکته جالب این است که حالا مسئولیت مدیریت این زبالهها به دهیاریها و بخشداریها واگذار شده است، در حالی که این نهادها امکانات لازم برای دفع صحیح زبالهها را ندارند. نتیجه این وضعیت این میشود که ظاهرا برخی زبالهها با کامیون در رودخانهها تخلیه میشوند و به نظر میرسد شیرابههای این زبالهها در مسیر رودخانه به تالاب انزلی ریخته میشوند که این امر میتواند به یک فاجعه زیستمحیطی جدید منجر شود.
مشکل این تصمیم غلط این بود که به اصطلاح یک نسخه برای همه پیچیده شد. در این طرح، اصلا روستاهای گردشگر پذیر و روستاهایی که ماهیت شهری دارند، مد نظر قرار داده نشد. برای مثال در روستاهایی مانند سراوان یا آقا سید شریف که بیش از 5000 نفر جمعیت دارند، مدیریت زباله بدون سطل زباله غیر ممکن است؛ مدیریت زباله در مناطق پر گردشگر نیز در عمل غیر ممکن است.
برای مدیریت صحیح این معضل، باید در وهله اول این نوع از روستاها را شناسایی و سطلهای زباله آنها به حال خود گذاشته میشد. همچنین در مناطق روستایی که گردشگرپذیر نیستند و جمعیت کمی دارند میبایست اصول تفکیک زباله، آموزش داده میشد. حتی شنیده میشود تعدادی از سازمانهای مردم نهاد (NGO) آمادگی خود را برای آموزش رایگان اصول تفکیک زباله به مردم روستایی اعلام کردند؛ اما این پروژه نیز ظاهرا با اختلاف مضحک میان ادارهکل امور روستایی و معاونت عمرانی، هرگز به مرحله اجرا نرسید.
در این میان نقش اداره کل محیط زیست گیلان نیز نامعلوم است. سازمانی که به واسطه ارتباط عمیق میان ماهیت استان گیلان با محیط زیست باید از سایر نهادها پر کارتر باشد، در هیچ مشکل محیط زیستی نشانی از اقدامات و مشاورههای آنها دیده نمیشود.
همچنین استان گیلان به واسطه حجم زیاد گردشگران، بارها شاهد انفجار و انباشت زباله بوده است که مدیریت آن با بودجه معمول سایر استانها قابل مدیریت نیست؛ به همین خاطر گیلان نیازمند بودجه و توجه ویژه وزارت کشور است که تاکنون از ساکنین این استان دریغ شده است.
شاید یکی از بزرگترین خواستههای گیلانیان از هادی حق شناس، استاندار جدید گیلان رسیدگی به معضل جمعآوری زبالهها باشد. مردم روستاها خواستار بازگشت سطلهای زباله در مناطق پرجمعیت و گردشگرپذیر هستند. مردم شهرها خواستار نظارت بیشتر و قویتر بر مدیریت زبالههای شهری هستند. سراوان خواستار رهایی از انگل کوه زباله است و در نهایت طبیعت زیبا و بکر گیلان، خواستار اندکی استراحت و تنفس هوای تازه است.»
انتهای پیام