خرید تور تابستان

بحث روز در مدارس | از یکی ساندویچ کندیم! | مغلطه‌های همدیگر را گوشزد می‌کنیم

نگار فیض‌آبادی، انصاف نیوز: تعدادی از معلمان و دانش‌آموزان دخترشان، می‌گویند این روزها در مدارس بیشتر درباره‌ی درس و کنکور، کتاب، بازی‌های فوتبال و فیلم حرف می‌زنند. بحث در برخی از مدارس پسرانه هم بیشتر به شرط‌بندی و شوخی‌های فیزیکی اختصاص دارد. متن گزارش میدانی انصاف نیوز را در ادامه بخوانید.

دو پسر که کلاس دهم هستند، اصلا رویشان نمی‌شود که بگویند در مدرسه با دوستانشان درباره‌ی چه چیزهایی حرف می‌زنند. خلاصه‌ی کلامش این بود: بحثای خوبی نیست، فحشه!

البته آنها اینطور تقسیم‌بندی می‌کنند که ۹۵درصد حرف‌هایشان به فحش‌ها اختصاص دارند و پنج درصد بقیه به بحث‌هایی درباره‌ی فوتبال و بازی اختصاص دارد.

از شرط‌بندی تا سوال‌های احکام!

معمولا اهل شرط‌بندی هستند و سوال‌هایی مثل «اگه کسی فحش بده، وضوش باطل می‌شه یا نه» را با معلمشان در میان می‌گذارند و آخرش هم به جواب «خدا می‌دونه!» می‌رسند. آنها که برای جواب این سوال سرِ معجون شرط بسته بودند، می‌گویند بسته به اینکه موضوع چیست، نوع شرط هم فرق می‌کند! مثلا به قول خودشان امروز از یکی «ساندویچ کندیم!»

یک معلم خانم بازنشسته هم می‌گوید زمان ما فرصت نمی‌شد با بچه‌ها درددل کنیم اما اگر صحبتی هم بود، گله و شکایت از مدیر، معاون و همکارها بود. یادم می‌آید بچه‌ها درباره‌ی فشار زیاد درس و امتحانات هم حرف می‌زدند.

شناسایی مغلطه و بحث درباره‌ی گربه‌‌ی خانگی

پنج دختر دبیرستانی که در یکی از مدارس سمپاد علوم انسانی می‌خوانند، زنگ‌های تفریح باهم راجع به مباحث کلاس قبلی‌شان صحبت می‌کنند. مثلا بعد از کلاس فلسفه، درباره‌ی مغالطه‌های همدیگر نظر می‌دهند یا بعد از کلاس ادبیات، روی تخته شعر می‌نویسند و وزن آن را تشخیص می‌دهند!

یکی‌شان می‌گوید یک‌بار معلم تاریخمان درباره‌ی گربه‌ی خانگی‌اش می‌گفت. دوستش با خنده گفت گاهی هم پیش می‌آید که راجع به آدم‌های مدرسه غیبت می‌کنیم.

آنها به‌جز زمان مدرسه‌شان پنج شش ساعت درس می‌خوانند و به قول خودشان وقت زیادی برای حرف زدن با همدیگر ندارند! البته خوش‌وبش‌هایشان درطول مسیر، نشان می‌داد اگر وقت داشته باشند، باهم صحبت می‌کنند.

یکی از دختران دبیرستانی که مقنعه‌اش افتاده است، طوری مشغول کار با گوشی‌اش است که فرصت نمی‌شود با او حرف زد.

وقت برای حرف زدن کم است

دو معلم مدرسه فرزانگان، موضوع بحث‌هایشان را در جمله‌ی «کاری است» می‌گنجانند و می‌گویند تازه مهر است و چون کادر مدرسه عوض شده، خیلی فرصت نکردیم با همدیگر صحبت کنیم. بیشترِ بحث‌ها در مدرسه‌ی ما که سمپاد است، مربوط به درس است.

آنها که معلم ورزش هستند، زمان کمی برای حرف زدن با همدیگر و دانش‌آموزان دارند؛ چون وقتشان را برای برنامه‌ریزی، صحبت درباره‌ی امکانات و استعدادیابی صرف می‌کنند.

دو دانش‌آموز پایه دهم و یازدهم هم وقت آزادشان را با تشکیل «حلقه‌ی فرزانگان» سپری می‌کنند و شعرهایی که برای سرود نوشته‌اند را می‌خوانند، درددل می‌کنند و درس می‌خوانند!

یکی از معلمان آقا که دروس ادبیات فارسی و علوم و فنون ادبی را در متوسطه‌ی دوم تدریس می‌کند، گفت: بحث روز در مدارس جدا از بحث در مدارس نیست. اصولا معلم‌ها در طول روز زیاد همدیگر را نمی‌بینند و نهایتا شاید روزی سه بازه‌ی زمانی ۱۵ دقیقه‌ای درباره‌ی مسائل مدرسه و دانش‌آموزان، نظام آموزشی و مسائل سیاسی، اجتماعی و ورزشی صحبت کنند. بحث‌ها وابسته‌ به موقعیت‌های زمانی است. 

او می‌گوید: به‌طورکلی حساسیت نسبت به دولت جدید در مدارس کم است و الآن موضع‌گیری خاصی نیست و حرف‌ها نه خیلی موافق و نه ضد دولت است.

مسائلی مثل امتحانات نهایی و کنکور در دو سه سال اخیر، بیشتر از گذشته است و نگاه‌های انتقادی مختلفی در این زمینه وجود دارد.

دختران و بحث‌های فوتبالی در زنگ تفریح

دختری که دانش‌آموز کلاس دوازهم است گفت: اول درباره‌ی درس، کنکور، آزمون‌ها و معلم‌ها حرف می‌زنیم اما از آن‌جایی‌که خیلی‌هایمان فوتبالی و بارسلونایی هستیم، درباره‌ی فوتبال حرف می‌زنیم. البته بعضی از دوستانمان طرفدار رئال و لیورپول و چلسی هستند.

صحبت او و دوستانش درباره‌ی ترندهای اینترنتی هم است و وقتی می‌خواهد درباره‌ی مطالعه بگوید «کتاب‌های کالین هوور خیلی سطحی و اورریتد (Overrated تعریف مبالغه‌آمیز از یک فیلم و سریال)، موراکامی و کافکا و کتاب‌های کلاسیک را هم دوست داریم و درباره‌شان حرف می‌زنیم. کتاب‌های ورزشی مثل زندگی‌نامه‌ی فوتبالیست‌ها یا تو مایه‌های ترس و نفرت در لالیگا و بعضی‌هایمان هم مانگا می‌خوانیم.»

بحث معلم‌ها درباره‌ی کارهای زیبایی و آشپزی

یک معلم خانم که در دو دبیرستان دولتی و غیرانتفاعی (مناطق ۱۸ و ۶) تدریس می‌کند، می‌گوید: «بحث روز مدیران با معلم‌ها فرق دارد. بحث‌ها در دفتر معلم‌ها حاشیه‌ای است و مربوط به مسائل شخصی، آشپزی و کارهای زیبایی می‌شود.

صحبتی درباره‌ی ریشه‌یابی مشکلات مدرسه نیست و دغدغه‌ای درباره‌ی دانش‌آموزان ندارند و بیشترین صحبت در مدارس مربوط به گلایه‌هایی درباره‌ی حقوق و مزایا است. حتی بعضی معلم‌ها به دلیل حقوق پایین می‌گویند که دیوانه‌ایم که معلم شدیم!

ذهنیت معلم‌ها اینطور است که به کسی که تازه استخدام شده و انرژی زیادی برای تدریس می‌گذارد، می‌گویند: تازه اول راه هستی، این‌قدر انرژی نگذار، باید تا سی سال دیگر هم کار کنی.

اگر جو متشنج شود، درباره‌ی مدیر هم غیبت‌هایی مطرح می‌شود و چرا مدیر به سود خودش کار می‌کند؛ البته گاهی هم اعتراض‌های پوچی دارند و پای حرفشان نمی‌ایستند.»

این معلم تیزهوشان، از صحبت‌های بچه‌ها می‌گوید که گاهی از معلم‌هایی که رفتار خوبی ندارند گله می‌کنند. معمولا درباره‌ی فیلم‌هایی که می‌بینند، حرف می‌زنند. بچه‌های نسل جدید نسبت به گذشته طرز فکر پخته‌ای ندارند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. من هم یک معلم تازه‌وارد هستم که حدود دو سه سال سابقه دارم. چقدر نویسنده‌ی این مطلب آدم حسابی است که بدون موضع‌گیری و نکوهش و تخریب هیچ‌کدام از افراد این متن فقط خلاصه رویدادها و صحبت‌ها رو روایت کرده. خیلی از نویسنده‌های دیگر اگر بودند یا از دانش‌آموزان بابت طرز پوشش و صحبت‌های اونها درباره‌ی کتاب‌ها و فیلم‌های غربی و… انتقاد می‌کردند یا از معلمان و مدیران بابت غر زدن درباره‌ی حقوق کم و ناامید کردن بقیه معلمان و عدم رسیدگی به وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان. همین که بی‌کم و کاست فقط نظر و حرف‌های دانش‌آموزان و معلمان و مدیران رو روایت کردید ثابت شد که شما یکی از ژن‌های خوب نویسنده هستید. بهتون تبریک میگم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا