خرید تور تابستان

آدمِ بعد از مشغولیت

محمود مقدسی، دانش‌آموخته‌ی فلسفه در کانال تلگرامی خود نوشت: «همیشه برای من جالب است که آدم‌ها وقتی مشغولیت‌ها و اضطراب‌های روزمرّه رهایشان می‌‌کند، دغدغه‌ بعدیشان چیست؟ این دغدغه بعدی، خیلی چیزها در مورد آدم‌ می‌گوید.

بگذارید کمی دقیق‌تر بگویم. تقریباً همه ما بخش زیادی از زندگیمان را گرفتارِ مشغولیتیم؛ درس می‌خوانیم، کار می‌کنیم، پروژه تحویل می‌دهیم، به ددلاین‌ها می‌رسیم، از بچه‌ها مراقبت می‌کنیم، خرابی‌ها را تعمیر می‌کنیم، برای به مشکل نخوردن در آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم، با آدم‌ها در ارتباطیم و مسائل مربوط به این ارتباطات را حل و فصل می‌کنیم، رقابت می‌کنیم و… خب، این مشغولیت‌ها، اضطراب‌های زیادی را هم بوجود می‌آورند و بخش زیادی از وقت ما صرفِ کاری کردن برای این اضطراب‌ها می‌شود. خلاصه اینکه همیشه کلی کار و اضطراب و مسئله داریم که از پیش برنامه روزهایمان‌ را پُر می‌کنند.

امّا گاهی این بین خالی می‌شویم و فراغتی پیدا می‌کنیم. یعنی مشغولیت خاصی نداریم و اضطرابِ گل‌درشتی هم درگیرمان نکرده است. آن دغدغه‌ای که می‌گویم، منظورم اینجاست. برای من معمولاً این دغدغه بیش از همه، حیرت کردن است. یعنی خالی که می‌شوم، یک هو یادم می‌افتد که چقدر همه‌چیز عجیب است؛ تک‌تک چیزهای دنیا، بودنِ آدم، آگاهی انسان، مرگ، پیچیدگی چیزها و خلاصه تقریباً همه چیز.

یکی هم ممکن است دغدغه بعدی‌اش، رفاه بیشتر باشد، یکی کاری کردن برای درد و رنج آدم‌ها، یکی بازی کردن (منظورم بازی کردن از سرِ اضطراب نیست؛ بازی کردنِ رها)، یکی دغدغه‌ای ندارد و می‌افتد توی یک خالی و گُم می‌شود، یکی ممکن است مضطرب‌تر بشود و مشغولیتی برای خودش بتراشد، یکی ممکن است یاد رنجهایش بیفتد، یکی برود سراغ خاطراتش و مدام آن‌ها را مرور کند، یکی هم ممکن است غرق خیال بشود و دنیایی خواستنی‌تر برای خودش بسازد.

هرچه هست، این دغدغه بعدی، انگار کلیدی است برای فهمِ عمیق‌ترِ دنیای یک آدم. برای شما چطور است؟ خالی که می‌شوید (هرقدر کوتاه)، ظرفِ درونتان از چه چیزی پُر می‌شود؟»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا