خرید تور نوروزی

چرا رشد اقتصادی در زندگی مردم دیده نمی‌شود؟ | محمدرضا یوسفی

محمدرضا یوسفی، استاد دروس خارج فقه حوزه‌ی علمیه‌ی قم در کانال تلگرامی خود نوشت: «مرکز آمار ایران گزارشی از رشد اقتصادی بهار امسال را منتشر کرده است. در این گزارش آمده است که در سه ماهه اول سال جاری، رشد تولید ناخالص داخلي با نفت 4.6 درصد و تولید ناخالص داخلي بدون نفت 2.8 درصد بوده است. در مورد رشد بخشهای اقتصادی آمده است، بخش كشاورزي 2.3، استخراج نفت خام و گاز طبيعي 10.2 ، ساير معادن 2.3، صنعت 1.8، توزيع گاز طبيعي 6، تامين آب و برق 4.4 ، ساختمان 2.2 و گروه خدمات نیز 3.1 درصد نسبت به سه ماهه اول 140۲ رشد داشته اند.

هر گاه آمارهای رشد اقتصادی اعلام می شود، این پرسش در اذهان عمومی مطرح می شود که چرا اثر این رشد اقتصادی در زندگی ما مردم احساس نمی شود. از این رو گروهی، این آمار را نادرست می دانند. جورج اورول نیز در کتاب قلعه حیوانات نقل می کند که اسکوئیار اعلام کرد که تولیدات مزرعه پانصد درصد رشد کرده است اما حیوانات این آمار را درک نمی کردند آنان احساس می کردند به غذا نیاز دارند نه به آمار.

با وجود این، از آنجا که علم اقتصاد یک علم داده محور است و در صورت کنار گذاردن داده های رسمی، مبنایی برای تحلیل و توصیف نخواهد داشت از این رو اقتصاددان بالاجبار به آمار اعتماد می کند. در این صورت، باید به این سوال پاسخ داد که چرا رشد اقتصادی اعلام شده در زندگی مردم احساس نمی شود.
از چند منظر می توان پاسخی به این پرسش داد.

اول، فرض کنیم فردی به چاهی به ارتفاع صد متر سقوط کرده است و مدت زمانی است که در این وضعیت به سر می برد، به مرور زمان چشمان او به تاریکی چاه و شرایط عادت می کند. حال اگر او یک متر بالا بیاید، آیا احساس رضایتمندی و تغییر خواهد کرد؟ به ویژه اینکه اگر نااطمینانی نسبت به تداوم خروج از چاه داشته باشد. هر چند تغییر در وضعیت او رخ داده ولی این میزان تغییر نمی تواند احساس خوشایندی را به وی منتقل کند و او هنوز خود را در چاه می‌بیند.

اقتصاد ایران نیز پس از تحریم سال 90، در طول یک دهه متوسط نرخ رشد نزدیک به صفر را تجربه کرده است و درآمد سرانه کشور نزدیک به سی درصد کاهش یافته است. طبیعی است کاهش شدید سطح زندگی و تداوم آن موجب شده است تا رشدهای کوچک، احساس تغییر را منتقل نکند.

منظر دوم به روند رشد اقتصادی بخشهای اقتصادی و مقایسه آن با سه ماهه پایانی سال 1402 توجه دارد. به عنوان مثال روند رشد اقتصادی بخش کشاورزی در سال 1402، رشد منفی با نرخ کاهنده را به ترتیب شش ماهه اول سال منفی 4.4 درصد بوده و در نه ماهه به منفی 2.9 درصد کاهش یافته و در پایان سال به منفی 2.4 درصد کاهش یافت.
حال طبیعی است که اقتصادی که رشدهای منفی را تجربه کرده، با رشد 2.3 درصدی، موجب احساس افزایش رفاه نمی شود.

منظر سوم، ترکیب رشد بخشهای اقتصادی است. بخش های کشاورزی 2.3 ، صنعت 1.8 و ساختمان2.2 و معادن غیرنفتی 2.3 درصد شد داشته اند که همگی از رشد کل کمتر بوده و همه این بخش ها که بیشترین ارتباط پیشین و پسین را دارند، رشد مناسبی نداشته اند. این در حالی است که بخش خصوصی عمدتا در بخش یادشده فعال هستند.

بنابراین چنانچه تسنیم گزارش می دهد، فرصت های شغلی ایجاد شده در سه ماهه نخست سال جاری کمتر از 25 هزار نفر بوده اند ( تسنیم، 27 / 6 / 1403). در واقع مهمترین عامل رشد اقتصادی به عامل نفت و گاز با 10.2 درصد تعلق دارد که عمدتا به دلیل خام فروشی است از این رو صادرات این بخش نیز بالاترین رشد در میان اجزاء تقاضای کل را داراست.

بنابراین چرایی عدم احساس بهبودی زندگی را می توان از این سه منظر توضیح داد. به نظر می رسد کاهش مخارج دولتی در سه ماهه نخست سال، افزایش نرخ بهره بین بانکی که اخیرا اتخاذ شد؛ سیاستی انقباظی بوده که به همراه روند کاهشی رشد بخش نفت، کاهش رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت و زندگی را برای مردم همچنان سخت می کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا