گزارشی از «وضعیت بد» نیروهای اورژانس اصفهان
لیلا مقیمی در سایت اصفهان زیبا نوشت: «کارکنان اورژانس از وضعیت معیشتی و کاری خود ناراضی هستند؛ خیلیهایشان میگویند حجم کار زیاد و ناامنی و حقوق اندک، شرایط زندگی را برای آنها سخت کرده و جانشان را به ستوه آورده است؛ موضوعی که باعث شده برخیهایشان عطای ماندن را بر لقایش ببخشند و ترجیح دهند شغل خود را ترک کنند.
همین چند وقت پیش بود که این شرایط باعث شد تا پای این افراد به خیابان باز شود و با تجمع مقابل استانداری نسبت به وضعیت کاری خود اعتراض کنند؛ صدایی که اما به جایی نرسید و تا به این لحظه نتوانسته راهی به جایی ببرد. کارمندان اورژانس میگویند حین عملیات با خطرات زیادی مواجه هستند و بارها برایشان پیش آمده که موقع کار اتفاقات ناگواری آنها را تهدید کرده است.
محمد فرهنگ یکی از همین افراد است؛ کارمند اورژانسی که 12 سال است در این حوزه فعالیت میکند و در روزهای گذشته و در زمان عملیات برایش حادثهای رخ داد: «ساعت 2:25 تصادفی در خیابان کاوه رخ داد. به محل حادثه اعزام شدیم. خیلی شلوغ بود و همکارانم مصدوم بدحالی را از پراید خارج و آن را به بیمارستان اعزام کردند. من و دیگر همکارم هم رسیدگی به دو مصدوم دیگر را آغاز کردیم.» فرهنگ و همکارانش در آن شب مشغول به امدادرسانی بودند که ناگهان صدای دادوهوار و کوبیدن بر شیشه آمبولانس در خیابان پیچید: «در را باز کردیم، دیدیم چند پسر جوان دنبال دوستشان که به بیمارستان اعزام شده بود و حال خوبی نداشت، میگشتند. شروع به فحاشی کردند و با مشت به در آمبولانس میزدند و البته مشروبات الکلی مصرف کرده بودند.» درگیری جوانان مست با نیروهای امدادگر آغاز شد: «حتی یکی از آنها میخواست با خودرویش از روی من عبور کند که مردم جلویش را گرفتند. اما به هرحال صورت و دستانم آسیب دید.»
این اتفاقات برای فرهنگ و همکارانش جدید نیست؛ بلکه به تعداد روزها و شبهایی که در عملیات حضور یافتهاند، شاهد چنین مواردی بودهاند: «یکبار توی آمبولانس، حدود 20 دقیقه تیغ زیر گلویم گذاشتند؛ چون فکر میکنند علت رسیدگی دیرهنگام به بیماران تقصیر نیروهای اورژانس است. این درحالی است که نیروهای امدادی بهمحض دریافت گزارش، به محل حادثه اعزام میشوند. حجم مأموریتها بالاست؛ به خاطر این هم در مواقعی که تعداد حوادث زیاد است باید از مناطق دیگر آمبولانس اعزام شود و همین هم زمان امدادرسانی را کند میکند. زمانی هم که بیمار به بیمارستان منتقل میشود، اما جا یا برانکارد خالی برای پذیرش وجود ندارد.» او میگوید که آخر هفتهها مصرف مشروبات الکلی افزایش مییابد و به همین خاطر سختی کار نیروهای اورژانس نیز بیشتر میشود: «رسیدگی به مصرفکنندگان مشروبات الکلی خیلی سخت و خطرناک است؛ چون حالت عادی ندارد و هوشیار نیستند و ممکن است آسیب بزنند.»
میگوید سختیهای کارش و حقوق اندک باعث شده تا به فکر مهاجرت باشد: «اضافهکاری من، اکنون ساعتی 20 هزار تومان است؛ یعنی 24 ساعت آن برابر با 280 هزار تومان میشود. یا با 12 سال سابقه کار، 15 میلیون حقوق دریافت میکنم. هزینه ایاب و ذهاب هم از سال 92 تا به الان، پرداخت نشده است. درحالیکه لحظهبهلحظه کارم آغشته به استرس است و اگر کوچکترین اتفاقی برای فرد مصدوم بیفتد، باید دیه پرداخت کنم.» مشکلات نیروهای امدادی اورژانس یکی دو تا نیست.
کمبود نیرو و تجهیزات در اورژانس
کمبود نیرو و تجهیزات باعث شده تا آنها مجبور به اضافهکاری اجباری شوند و جور این مسئله را بر دوش بکشند. همین چند وقت پیش بود که محسن زمانی، رئیس اورژانس پیشبیمارستانی و مدیر حوادث دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به کمبود نیروی انسانی و تحمیل کار به نیروهای اورژانس برای جبران کمبود اشاره کرد: «در حال حاضر هزار و 240 پرسنل در اورژانس پیشبیمارستانی خدمات میدهند که با توجه به آمایش سرزمین و جمعیت، با کمبود 554 نفر نیرو در استان مواجه هستیم.»
او میگوید: «تلاش کردهایم با اضافهکار این کمبود را جبران کنیم و نیروها باید 157 ساعت اضافهکاری اجباری داشته باشند. با درخواستی که از سازمان اورژانس کشور داشتهایم تلاش میکنیم تا دو ماه آینده یکسوم کمبود نیرو را جبران کنیم.» به گزارش «اصفهان زیبا» و به گفته او، «متأسفانه سختی کار در فوریتها لحاظ نشده و همین مسئله برای پرداخت حقوق و دستمزد عادلانه مشکلساز شده است. یکی دیگر از مشکلات کادر اورژانس پیشبیمارستانی نیز تعریف نشدن بسته خدماتی متناسب با شغل فوریتهاست. متأسفانه شرایط این نیروها و مشکلات آنها در حوادث در نظر گرفته نشده و باعث مشکلات این قشر و دلسردی نیروها شده است. اضافهکاری این نیروها زیاد است؛ اما پرداختی ساعات اضافهکاری با توجه به پایین بودن پایه کار قابلتوجه نیست.» سختی کار و فرسودگی بالا، امان نیروهای اورژانس را بریده.
احمدرضا عابدان یکی دیگر از نیروهای اورژانس که 21 سال سابقه کار دارد، نیز دراینباره میگوید علاوه بر سختیها و حجم کار بالایی که روزانه تحمل میکند در همه این سالها شاهد اتفاقات تلخی بوده است که هیچوقت از گوشه ذهنش پاک نشده و هنوز بعد از مدتها وقتی آنها را به یاد میآورد، متأثر میشود؛ مثلا: «وقتی جوانی جلوی چشمت جان میدهد، اما احیای قلبی آن جواب نمیدهد و سختترین صحنه را رقم میزند.» نظیر این صحنهها برای او بسیار رخ داده است: «نهایتا 20 تا 30 درصد از افرادی که احیای قلبی میشوند، نجات پیدا میکنند، چون دیر با اورژانس تماس گرفته میشود. احیای قلبی هم بسیار سخت است و باید توسط شش نفر انجام شود؛ اما به دلیل کمبود نیرو دو نفره آن را انجام میدهیم.»
یکی از بدترین صحنههایی را که در سالهای خدمتش دیده است به یاد میآورد: «یکی از سختترین حوادثی که دیدهام، مربوط به حلقآویز شدن زنی بود که فرزند کوچک داشت. هنوز هم یادش میافتم، بسیار ناراحت میشوم.» برای او هم بارها پیش آمده است که حین عملیات مورد هجوم دوست و آشنایان بیماران قرار گیرد: «برخیها فحش میدهند و بعضی دیگر هم درگیر میشوند. برای مثال، یکبار مردی وسط پارک ایست قلبی کرده بود، او را به داخل آمبولانس بردیم تا عملیات احیا را انجام دهیم. چنددقیقهای که گذشت، متوجه شدم کسی به شیشه ضربه میزند.
در را باز کردم، دختر جوانی ناگهان به صورتم سیلی زد. گفتم پدرت ایست قلبی کرده و داریم احیایش میکنیم، اما دوباره سیلی دیگری به من زد. یک شب دیگر هم حین عملیات پسر جوانی به من حمله کرد که شیشه مصرف کرده بود و با قمه میخواست به من و همکارانم حمله کند. مجبور شدیم فرار کنیم و بالاخره با کمک مردم، خودمان را نجات دادیم.»
در میان این همه سختی، اما شیرینیهایی هم وجود دارد: «زایمانهایی که با مشارکت نیروهای اورژانس انجام میشود، بسیار شیرین و دلکش است.» با این حال او هم مثل خیلی از همکارانش از وضیعت معیشتی خود گلایه دارد: «نیروهای اورژانس از نظر روانی تحتفشار بسیاری قرار دارند؛ بدون اینکه حقوق درستوحسابی یا اضافهکار خوبی دریافت کنند. اکنون یک نیروی اورژانس برای هر ساعت اضافهکاری فقط 20 هزار تومان دریافتی دارد! درحالیکه هم حجم کارش زیاد است و هم روزانه استرس بسیاری را تحمل کند.»
انتهای پیام