خرید تور تابستان

اسلام التقاطی یا التقاط اسلامی | ابوالفضل نجیب

ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

هیچکس خواهان ادامه جنگ نیست؟!

اظهارات و ادعاهای اخیر سیدمحمد میرباقری در خصوص هدف مقدسی که به خدا و از راه تمسک به مکتب انبیا و اهل بیت خدا نسبت می دهند و قرار است با هدر دادن جان نیمی از انسان ها محقق می شود، اگر چه با واکنش هایی از سوی برخی رسانه ها و شخصیت های دینی مواجه شد، اما این همه معطوف به روبنایی بود که چندان اهتمامی نسبت به مبانی و ریشه های آن مبذول نشده است.

ادعاهایی البته مسبوق به سابقه از همان روزهای اول انقلاب و امتداد خزنده آن تا دوران گفتمان امثال مصباح یزدی.  البته نه به صراحت و اختصاری که پدر معنوی پایداری ها و در این روزها مطرح کردند. در این مختصر تلاش می کنم از زاویه ای متفاوت و شاید غافلگیر کننده برای بسیاری اهل دین و اندیشه دینی، به این ادعا ورود و به حسب اهمیت این اظهارات مبانی این تفکر و چنین فهمی از مبانی دین را ردیابی کنم. در اینجا اصرار و ادعای حقیر  نه تنها شباهت اظهارات میرباقری با مبانی فکری و ایدئولوژیکی ‘مجاهدین’ و با تاکید بر آنچه رجوی از این مبانی در آموزش های تبیین جهان در سال 58 در دانشگاه شریف بیان و همچنان سال های بعد از آن و تا امروز تمامی مجاری رسانه ای و مجازی ‘مجاهدین’ بازنشر و بر آن برای نسل امروز تاکید دارند، بلکه فراتر از شباهت محتوایی، بر این همانی فهم آقای میرباقری با ‘مجاهدین’ و رجوی از خاستگاهی به عنوان هدف مقدس با تمامی مختصات و راهکارها و حتی استراتژی و تاکتیک رسیدن به این خاستگاه تاکید و اصرار دارم.

آنچه نگارنده ادعا و بر آن تاکید دارد، مبتنی بر مطالعه چند دهه از عمر واقعی برای فهم مبانی فکری و ابعاد سیاسی، استراتژیکی و تاکتیکی ‘مجاهدین’ به‌خصوص با تمرکز بر فهم آموزش های تبیین جهان به مثابه آنچه رجوی به آخرین دستاوردهای ایدئولوژیکی ‘مجاهدین’ از مشروطه به این سو تعبیر و در نهایت آن را کامل ترین و علمی ترین و مترقی ترین فهم از مبانی قرآن و خاستگاه تاریخی تشیع معرفی می کند مبتنی است.

طرح این بحث و ادعا و لاجرم اثبات مبانی آنچه آقای میرباقری در شباهت ها و به تعبیر درست تر این همانی آنچه ایشان با رجوی مطرح می کنند، به این مختصر مقدور و میسور نیست. حتی در حد اشارات کلی و موضوعی و تیتروار. دلایل این امر بر اهل اندیشه واضح و مبرهن است. تنها به این اندازه و مختصر اکتفا می کنم آنچه ایشان حداقل به مثابه استراتژی رسیدن به هدف موهومی که ادعا دارند از همه جهات با مبانی اخلاقی ‘مجاهدین’ همانندی می کنند. که صدالبته متاثر از مبانی مارکسیستی در فهم تکامل حیات و تاریخ است که در مبانی به ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی می شناسیم. همان مبانی که به تعبیر حنیف نژاد بدون لحاظ آنها فهم قرآن را غیر ممکن می کند. و دهه ها پیش به همین دلیل اسلام ‘مجاهدین’ به اسلام التقاطی تعبیر می شود.

اما جهت اطلاع آقای میرباقری از این شباهت ها و این همانی ایدئولوژیک عجالتن می توانم ایشان را به سلسله بحث های موجود و دسترس در فضای مجازی از جمله تلگرام ‘مجاهدین’ با  عنوان تبیین جهان، درس های ایدئولوژیک برادر مسعود رجوی ارجاع دهم. و حتم دارم با استماع این درس ها یا خوانش مکتوب آنها، دچار غافلگیری خواهند شد.

نگارنده البته این شباهت ها را در سخنرانی های برخی دیگر از همفکران ایشان دنبال و به ضرورت و وظیفه رسانه ای نموده و حتی در یک مورد آقای پناهیان را در موضوع اخلاق و بسط متغیرهای اخلاقی به مناظره در خصوص این همانندی ها دعوت کردم که متاسفانه پاسخی دریافت نشد. اما امیدوارم با توجه به اهمیت اظهارات آقای میرباقری و همچنین ادعایی که احتمالن هم از جانب همفکران و هم مخالفان ایشان غافلگیر کننده خواهد بود، حداقل از باب فهم مرزهای تفکر ایشان با آنچه طی سال های متمادی در مخالفت با اسلام ‘مجاهدین’ به التقاط تعبیر می شود، فرصتی برای فهم و تفاوت اسلام ناب مورد ادعای آقایان با اسلام التقاطی ‘مجاهدین’ فراهم شود. متاسفانه سنت بحث آزاد علیرغم همه تاکیدها و ادعاها سنت منسوخ شده، و شاید به همین دلیل است که اظهارات بی پایه و اساس به سنت مونولوگ و به محاق رفتن دیالوگ تبدیل شده است.

غافل از این که این روش با انبوه شدن سوالات و افزوده شدن ابهامات نسل های متوالی نتیجه ای جز دین گریزی و دین ستیزی حاصل نشده است. آنچه اما برای حقیر باعث تاسف و تعجب است سکوت عالمان دین در قبال چنین اظهاراتی است. تا جایی که آدم یک لاقبای چون حقیر به موضوعی ورود کند که حداقل با چنین بضاعت نداشته ناگزیر و چاره نداشته باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. به نظرم جناب آقای ابوالفضل نجیب مطلب آقای میرباقری را به صورت کامل متوجه نشده اند. مطالب آقای میرباقری را مرور میکنم.
    متاسفانه در سایت های خبری به گونه ای تیتر زده اند که گویی آقای میرباقری نظرشان این است که به جنگ عالم برویم و حتی اگر نیمی از مردم عالم کشته شدند ایرادی ندارد. در حالیکه ایشان در حال صحبت درباره مشکلات جنگ حق و باطل هستند و لزوم استقامت و صبر را بیان میکنند و میگویند “از دل سختی ها آسانی متولد میشود” مجری میگوید “آیا این سخنان شما توجیه تحمل سختی ها نیست؟” و اشاره به 42 هزار شهید از مردم مظلوم غزه میکند. بعد آقای میرباقری در پاسخ و توضیح اینکه سختی در راه خدا وجود دارد و باید تحمل شود و ارزشش را دارد میگویند اگر 42 هزار نفر هم کشته شوند (از نیروی اهل حق) و یا نیمی از عالم کشته شوند (از اهل حق) ارش دارد تا باطل و ظلم از میان رود (به این مضامین) و بعد هم از سخنان امام خمینی شاهد مثال می آورند که اگر ابرقدرتها همه ما بسیجیان را به دار بکشند و زنان ما را به اسارت ببرند می ارزد .
    ایشان دارند به ارزش داشتن تحمل سختی ها در راه خدا (حتی اگر کشته شدن نیم عالم-یعنی اهل حق) و اسارت رفتن زنان و … اشاره میکنند (مقاومت کردن به جای تسلیم شدن) و نه اینکه بگویند برویم نیم مردم دنیا را بکشیم. اصلا بحث کشتن نیست، بحث تحمل شدت سختی ها است (برعکس آنهایی که میگویند ایران تسلیم شود). ایشان در ادامه تاکید میکنند :” البته کشته شدن شکست نیست؛ بلکه احدی الحسنیین است و در هر حال، پیروزی است. به ویژه آن که کسانی که کشته شوند، نمی‌میرند؛ بلکه زنده‌اند.”

    چند روز بعد هم در توضیحاتی اشاره کردند که :” حتماً ما صلح‌طلبیم، اما صلح پایدار از بستر مقاومت می‌گذرد، نه از بستر تسلیم و ذلّت.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا