چرا ‘کیک محبوب من’ فیلم بدی است؟
‘کیک محبوب من’ نام فیلمی به کارگردانی بهتاش صناعیها و مریم مقدم است که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده است.
در این فیلم سینمایی اسماعیل محرابی و لیلی فرهادپور نقشآفرینی کردهاند.
‘کیک محبوب من’ محصول مشترک ایران، فرانسه، سوئد و آلمان است و در هفتاد و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد.
غلامرضا موسوی، تهیهکنندهی این فیلم در واکنش به حاشیهها پیرامون حضور بازیگر بدون حجاب مرسوم در کیک محبوب من گفته بود: با توجه به سن شخصیت زن فیلم که هفتاد ساله است و در فیلم نیز عنوان می شود، از ظرفیت های که برای خانمهای مسن در احکام وجود دارد، استفاده کردیم. با این همه برای احتیاط بیشتر در این صحنه ها، برای خانم بازیگر از کلاه گیس هم استفاده شد. بنابراین موضوع حجاب در فیلم بسیار جدی تلقی شده و اما، از ظرفیت هایی که در این زمینه برای بانوان مسن وجود دارد، استفاده کرده ایم.
اما چرا فیلم کیک محبوب من فیلم بدی است؟
- شعارزدگی: یکی از انتقادات اصلی به این فیلم، وجود شعارهای اجتماعی و سیاسی در دیالوگهای گلدرشت در صحنههای مختلف آن است. برخی بینندگان احساس میکنند که فیلم به جای تمرکز بر داستان و شخصیتها، به تبلیغ پیامهای خاص سیاسی و اجتماعی پرداخته و این موضوع میتواند ارتباط عاطفی تماشاگران را با داستان کاهش دهد.
- کنایههای سیاسی: به نظر میرسد که فیلم بهطور غیرمستقیم به مسائل سیاسی و اجتماعی روز ایران اشاره میکند. این کنایهها ممکن است برای برخی بینندگان جالب باشد، اما برای دیگران میتواند باعث حواسپرتی و دور شدن از خط اصلی داستان شود. این نوع اشارهها ممکن است به تعارضات و تنشهای اجتماعی دامن بزند و به جای ایجاد حس همدلی، به ایجاد فاصله بین تماشاگران و شخصیتها منجر شود.
- تصویرسازی از زنان: نمایش زنان با حجاب و بیحجاب در فیلم، موضوعی بحثبرانگیز است. برخی منتقدان معتقدند که این نوع نمایش میتواند به نوعی به ترویج آزادیهای فردی و حقوق زنان اشاره داشته باشد، اما در عین حال، ممکن است به دیگران این احساس را بدهد که فیلم به دنبال تحریک احساسات و نظرات خاصی درباره حجاب و آزادیهای اجتماعی است. این موضوع میتواند نمود تصویری شعاری شدن فیلم باشد.
- نقص در روایت: برخی از منتقدان به نقصهای روایی اشاره کردهاند. بهنظر میرسد که فیلم در تلاش برای گنجاندن پیامهای سیاسی و اجتماعی، از عمق داستان و توسعه شخصیتها فاصله گرفته است. این موضوع میتواند باعث شود که تماشاگران نتوانند با شخصیتها ارتباط برقرار کنند و در نتیجه تجربه تماشای فیلم کمتر جذاب شود.
نتیجهگیری:
“کیک محبوب من” با وجود داشتن لحظات خاص و کمتر دیده شده در سینمای پس از انقلاب به دلیل وجود شعارهای سیاسی و کنایههای اجتماعی، ممکن است برای برخی تماشاگران به عنوان یک اثر هنری موفق تلقی نشود. این فیلم میتواند به چالشهای اجتماعی و فرهنگی پرداخته و نظرات متفاوتی را برانگیزد، اما در عین حال، ممکن است نتواند به طور کامل با تماشاگران ارتباط برقرار کند.
انتهای پیام
ما که با این فیلم کاملا ارتباط پیدا کردیم و اصلا نقطه ضعفی از مواردی که فرمودید ندیدیم و البته بشما حق میدهم اینگونه ببینید و قضاوت کنید, نبایست انتظار داشت که خالق آثار فاخری مثل قلاده های طلا یا اخراجی ها با شما، من و آقای بهرام بیضایی متفاوت باشد
عالی بود این فیلم
فیلم قصه اش خوب است . اسماعیل محرابی را بسیار دوست می دارم . گرچه سالها دور از پرده ی تلویزیون و…بود.حتی سوءتفاهم را هم هرگز تا آخر تماشا نکردم برایم دردناک بود. اما کاش یک جور دیگر می شد. هرگز خانمهای موقر و خانواده دار ایرانی هرچقدر هم تنها یک مرد را مانند روسپی ها به خانه شأن نمی آورند و از مردها تقاضای همخوابگی نمی کنند. این فیلم می خواهد قبح و زشتی این کار را از بین ببرد. در ضمن خانم ایرانی و این همه شراب؟ کدام خانواده ی اصیل زن شراب خوار است؟ تازه یک بشکه شراب را به یک مرد بیمار هفتاد ساله می خورند.جوان سالم را این همه شراب از پا می اندازد چه رسد به یک مرد پیر.به عنوان یک زن که به چیزی اعتقاد ندارم رفتار خانم را نه تنها درست نمی دانم بلکه بسیار هم زشت می دانم. می دانم تنهایی چیست و طعم آن را هم دارم می چشم . من عاشق پدرم بودم ولی وقتی تنهایی مادرم را دیدم خودم به مادرم پیشنهاد دادم که ازدواج کند مگر هدف فقط برآوردن تمایلات جنسی است . داشتن همدم و هم صحبت و از تنهایی بیرون آمدن مهم است. ولی مادرم به من جواب داد . چه غلطهای اضافی. خل شده ای. شاید ته دلش از حرفم هم خوشش آمده بود. اشکال ندارد عاشق شوند و با هم ازدواج کنند ولی زندگی کولی وار همان برازنده ای خانواده های زنان و مادران روسپی است اما نه یک زن شرافتمند و اصیل و خانواده دار. شاید برای هنرمندان و کارگردان ها و فیلمبردار ها و…آبرو و شرافت مهم نباشد اما برای یک خانمی که فرزندان دکتر و مهندس دارد و…بسیار بسیار وقیحانه و بی شرمانه باشد.این فیلم را می پسندیدم اگر آقایی پا پیش می گذاشت . در هر حال و همیشه اگر خانمی پیشقدم شود به جز فساد اخلاقی از دید کل جامعه و حتی آن آقا و شاید خود خانم چیزی دیگری نیست.
یکی از هدفهای این فیلم هم همینه دیگه که دید جامعه خیلی غلطه
احسنتتتتتتتت خیلی لذت بردم از بردداشتتون و نقطه نظرتون.واقعا حق مطلب رو ادا کردید.این فیلم فرهنگ حتی پنج درصد از زنان پیر جامعه ما رو هم پوشش نمیداد! کجا جامعه ما ولو بآدمهای پیر غیر مذهبیش اینجوریه؟!!!
بیا پایین بابا سرمون درد گرفت
مزخرف ترین فیلمی که دیدم حیف وقتی که برا دیدنش گذاشتم
فیلم خوبی بود روایتی از زندگی ادم تنها و تنهایی بین ادمایی که بخاطر یه خوش گذرونی کوچیک قضاوتت میکنن روایتی از حسرت هاو کمبودها
و دیدن خودت تو پیری که هیچ کاری نکردی
من این فیلم رو ک دیدم خودمو حس کردم تو پیری و حس تلخی بود
مطمئنی مزخرف ترین فیلم بود؟یا همین طوری چیزی گفتی.
مطمئنم تو فیلم رو ندیدی یا از فیلم چیزی نمیفهمی
یک فیلم فوق العاده عالی ”’درجه یک مگه میشه با این فیلم ارتباط برقرار نکرد یا ازش بدت بیاد
فیلم واقعی و قشنگی بود
ولی بنظرم ، دفن فرامرز در حیاط خانه منطقی نبود .
فردای روز مرگ فرامرز ، وقتی که مهین با فرامرز ورداع کرد ، باید به اورژانس زنگ میزد .و اینجا فیلم باید تمام میشد و بقیه اش را میذاشت به عهده تماشاگر که چجوری ببینه .
شما خیلی رئال به فیلم نگاه میکنید در حالیکه در بخش آخر اون دفن کردن نبود بلکه به نظر من حاکی از کاشتن عشقی بود که برای آیندگان هم جوانه خواهد زد
ریسک ساخت همچین فیلمی هنجار شکن و خارج از قواعد ارشاد و نظام باید مطالبی ارزشمند و اموزنده میداشت..تنهایی صرفا مسایل اروتیک نیست….همدلی صادقانه و ساختن دوستی که در گذشت زمان همدلی ببار آورد و دردهای گروه سنی ۷۰ را به جامعه وحتی فرزندان دور از پدر ومادر تلنگر بزند..که وظایفی دارند و سازمانهایی و حتی گروههایی در همین سن که دردهای مشترک دارند میتوانند تسکین تنهایی هم باشند..حرف و انتقاد بسیار دارم از خرید قرص تا اسپری زدن و زیر دوش آب نشستن و تا شب کنار خیابان به انتظار ایستادن ان خانم…..تا دفن شبانه ان ابزار رفع تنهایی و نمای پشت سر طولانی این بانو..که چه؟
فیلم خیلی عالی بود و عجب دغدغه ای رو مطرح کرده بود….
به نظرم این ایراداتی که گفتین اصلا به فیلم وارد نبود…
فیلم مزخرفی بود حقیقتا. میتونه یک فیلم تابوشکنی بکنه ولی بسیار حرفه ای عمل کنه. این فیلم رو یک عده آماتور نساختند بلکه افراد حرفه ای سینما ساختند پس انتظار خیلی زیادی ازش وجود داره . حتی نحوه ارتباط پیرزن با پیرمرد هم بی معنا بود. اخه یک ارتباطی شروع میشه کجا دیدی همون اول طرف رو برداره ببره خونه اش یک مقدمه جینی داره . واقعا که مسخره بود. ابن میرزن انگاری که براش برقی نداشت و به عر پیرمردی میخواست بچسبه. اصلا بحث عشق و ارتباط عاطفی وجود نداشت
فیلم احساسی و مهمی که به زندگی افراد مسن و تنها می پردازد.
برش هایی از زندگی خیلی از اطرافیان تو این سن و سال رو تو این فیلم دیدم و حس کردم …
هنرمندانه بود
دست مریزاد به عوامل فیلم
نگران تخریب ها نباشید؛ سینمای ایران رو یه گام برد جلو
هیچ نکته خلاف شرعی هم نداشت
من یه بازیگر مبتدی هستم و کاملا با فیلم و شخصیت های اون هم ذات پنداری کردم و فیلم کاملا به دلم نشست.
سالها بود که نتونسته بودم با فیلمی اینطور ارتباط برقرار کنم.
باید تشکر کرد از سازندگان فیلم…
لطفا کارشناسان توضیح دهند… تا یک جایی از فیلم خوب پیش می رود و در برخی از لحظه ها ابتذال پر رنگ شده و به صورت مخاطب می کوبد و تلنگری که این فیلم هدفش ابراز آزادی و رهایی در هر سنی و بدون خجالت و واهمه است و یا به لجن کشیده شدن… اتفاقا چه خوب که فرامرز در پایان می میرد چرا که در صورت نمردن فرامرز، ابتذال و به لجن کشیده شدن فیلم به وضوح دیده می شد… برای مثال اینکه زنی تصمیم می گیرد از تنهایی دربیاید و به دنبال روشن کردن و برافروخته کردن عشقی که سالها خاموش شده برود و در این مسیر مردی را به خانه اش دعوت می کند، با هم شام می خورند ، با هم می رقصند با هم می خندند خوب است ولی در جایی فیلم رنگ و بوی ابتذال به خود می گیرد که به جای یک پیک یا دو لیوان مشروب ، شروع به زیاده روی کردن در خوردن مشروب و به عبارتی پاتیل شدن دو طرف به خصوص فرامرز می رود و در نقطه ای کاملا و صد درصد فیلم بوی ابتذال به خود می گیرد که زن قصه قبل از رفتن روی تخت ، به نقطه خصوصی بدنش عطر می زند، این اگر ابتذال نیست پس اسمش چیست؟ لطفا کارشناسان غیر متعصب جواب دهند…
از نگاه شما ابتذاله. چون ذهنیتتون اینجور پرورش یافته. از نگاه انسانی این نیازها و احساسات یک زن در این سن هست که امثال شما با همین فکر منجمد جز سرکوب و سرزنش چیزی بلد نیستید. کی گفته معیار ابتذال باورهای اخلاقی شماست؟
خیلی ها با این فیلم مخالف هستند زیرا مخالفت اونها از جهت مذهب هست و چون که اون بازیگر حجاب نداره و یا چرا اون بازیگر زن این دیالوگ رو گفته و غیره با این فیلم مخالف هستند و فیلم رو بد میدوند.
بسیار فیلم عالی و میشه گفت نشون دهنده نابودی زندگی ها بخاطر انقلاب بود
با سلام
بنظر من توی این فیلم سعی شده که با سوءاستفاده از فضای کنونی جامعه که انتقاداتی از طرف مردم بهش هست، رفتارهای نامعقول این دو نفر، معصومانه و رمانتیک نشون داده بشه، درحالیکه در هیچ کجای دنیا، نه توی آلمان، نه سوئد و نه فرانسه(که توی ساخت این فیلم سرمایه گذاری کرده اند) اینکه دو نفر آدم، ندیده و نشناخته چنین مناسباتی رو باهم داشته باشند، محترمانه نیست.
در واقع یک رابطه خصوصی عاشقانه تعاریفی داره که با چیزی که توی این فیلم اتفاق میوفته، هیچ سنخیتی نداره.
اشاراتی هم که راجع به حمام یا مسائل خصوصی اونها میشه، نمایش متهورانه ای از واقعیت روابط انسانی نیست، بلکه نشون دادن بی پرده این مسائل، خیلی هم زننده و شرم آوره.اصلا شاید فیلم بعدی که باید بسازند هم راجع به حقایقی هست که توی توالت اتفاق میوفته!
نويسنده محترم یعنی فقط بدی دیدی؟اخه این چه مدل نقدیه؟
میگن اگرمیخواهی چیزی رو نابود کنی ازش بد دفاع کن… الان معنای آزادی واقعی با یه مشت هنجارشکنی افراطی نابود شد،که حتی خارج از مذهب، در ذات هیچ زن واقعی نیست که مردی رو دعوت به همچین مسائلی کنه، اتفاقا دیدیم که زنان تنها قوی تر و باغیرت تر رفتار می کنند و اهمیت زندگی رو بالاتر از برخی حسرت هایی که در فیلم نمایش داد میدانند، حسرت رقص و بی حجابی و پاهای برهنه و رابطه نامشروع در برابر عزت و شرف ذاتی یک زن ایرانی هیچ ارزشی نداره
تازه اخرشم که آزادی ناهنجار و افراطی منجر به جدایی از نوع مرگ و خوخواهی شد
سوژه قسمت دومش كه زنه سوار تاكسي شد و باب صحبت رو با رانندهه باز كرد تا آخر ماجرا عالي بود اما سوژه قسمت اولش كه زنه از رستوران رانندهه رو تعقيب كرد و دنبالش راه افتاد و سراغشو گرفت خيلي مسخره و غيرمهيج بود. بايد اينطور شروع ميشد كه زنه بعد از اينكه تو رستوران متوجه مجرد بودن رانندهه شد بعدها مثلا چند روز بعد خيلي اتفاقي و غيرمنتظره كه زنه به منظور رفتن به خونه آژانس گرفت و به پست رانندهه خورد و اونو شناخت اونوقت باب صحبت رو باز ميكرد. به نظر من فيلمنامه نويس قسمت اولش رو ناشيانه نوشت.
به نظر من فيلم قشنگي بود. تنهايي افراد مسن رو نشون مي داد كه ميتونه آينده خيلي از ماها باشه. و داشت نشون ميداد افراد مسن ميتونن تنها نباشن و از تنهايي در بيان. اما اينكه يه نفر رو با يه بار ديدن بياري خونه ت عجيب بود و اينكه فرامرز مرد خيلي بد تموم شد و افرادمسن تنهايي كه اين فيلم رو تماشا مي كردن نااميدتر از قبل كرد.
فیلم بسیار پر محتوایی بود که خیلیامون رو آگاه میکنه
لطفأ برای یکبارم که شده مثبت اندیش باشید و مثبت ببینید.دیروز این فیلم را دیدم و با احترام به سازنده فیلم و هنرمندان عزیزمان خسته نباشید میگم
امیدوارم خیلیا به مفهوم این فیلم برسن چون دهه ما خیلی سخت تر میشه