به نام دانشگاه مازندران، به کام مسئولین چالوس و نوشهر!
/ بررسی وضعیت نابسامان خوابگاههای دانشکده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری /
یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی وضعیت خوابگاههای دانشکده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دانشگاه مازندران را میتوانید در ادامه بخوانید:
ایده راهاندازی «دانشکده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» در سفر سال ۱۳۸۹ هیئت دولت به استان مازندران مطرح شد. اهالی غرب مازندران که همیشه گلایهمند بودند چرا در این بخش از استان هیچ دانشگاه یا مرکز آموزش عالی دولتیای وجود ندارد، دوباره به بیان انتقاد و درخواست خود پرداختند.
در آن زمان اسفندیار رحیممشائی که مدتی رئیس سازمان میراث فرهنگی بود، چون خود از اهالی غرب استان به شمار میرفت، پیگیر راهاندازی دانشکده میراث فرهنگی شد؛ بهویژه اینکه چالوس و نوشهر مرکز اصلی حضور گردشگران داخلی به شمار میرود و چنین دانشکدهای میتواند توجیه بیشتر و بهتری داشته باشد. قرار بر این بود که این دانشکده در همکاری میان سازمان میراث فرهنگی با دانشگاه مازندران راهاندازی شود.
نهایتا در سال ۱۳۹۲ این دانشکده با پذیرش دانشجو در دو رشته مردمشناسی و گردشگری راهاندازی شد. مکان این دانشکده، خانهای استیجاری و قدیمی در نوشهر بود که هر دانشجو با ورود به آن، تمام تصوراتش از دانشگاه مازندران و بهطور کلی دانشگاه دولتی فرو میریخت. نبود امکانات اولیهای همچون خوابگاه نیز بر اوضاع نابسامان میافزود.
پذیرفتهشدگان بارها اعتراض و تحصن کردند؛ که البته به هیچ نتیجهای نرسیدند. با این همه مسئولین هر دو شهرستان نوشهر و چالوس، از این رویداد خوشحال بودند. این مسئولین بارها قول همکاری و اهدای زمین برای ساخت دانشکده یا خوابگاه را دادند؛ اما هر بار به بهانهای زیر قول خود زدند.
در سال ۱۳۹۹ بود که موسسه غیرانتفاعی طبرستان (که دیگر دانشجو پذیرش نمیکرد)، ساختمان این موسسه را (در زمینی به مساحت پنج هزار متر و ساختمان چهار طبقه با همه امکانات کافی) به دانشگاه مازندران اهدا کرد. این فرصت مناسبی بود تا دانشکده میراث فرهنگی از آن ساختمان شبهویرانه رهایی یابد. ریاست موسسه آموزشی طبرستان، دکتر مصلینژاد بود. به دیگر سخن، هشت سال پس از انواع وعده و وعید مسئولان غرب مازندران، نهایتا یک فرد غیربومی بخشی از این تعهدات را اجرا کرد. کافی است بدانیم ارزش زمین و ساختمان این مجموعه اکنون بالای هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
اما همچنان مشکل خوابگاه پا بر جا بود. به خاطر نبود خوابگاه، در کنار نبود هر نوع امکانات فراغتی و… دیگر، همهساله بخشی از پذیرفتهشدگان رشتههای مختلف، انصراف داده و عطای تحصیل در این دانشکده را به لقایش میبخشیدند. مسئولان دانشگاه مازندران تصویب کردهاند که مبلغ بیست میلیارد تومان برای ساخت خوابگاه به دانشکده میراث فرهنگی کمک کنند؛ مشروط بر آنکه زمین این خوابگاه توسط خیرین یا نهادهای این دو شهرستان تامین شود.
پس از عملی نشدن این پیشنهاد، بارها مسئولان دانشگاه مازندران پیشنهاد انتقال دانشکده را به بابلسر مطرح کردند؛ اما هر بار با واکنش تند مسئولان نوشهر و چالوس روبرو شدند. آخرین بار، مهرماه سال پیش (۱۴۰۲) بود که ریاست دانشگاه با حضور در دانشکده و با توجه به مشکلات فراوانی که این دانشکده به علت دوری از دانشگاه مرکزی بابلسر (۱۱۰ کیلومتر و دو ساعت راه) روبرو است، پیشنهاد انتقال آن را به بابلسر مطرح کرد که دوباره با واکنش تند مسئولان این دو شهرستان که حضور داشتند، روبرو شد. به عبارت دیگر، مسئولان این دو شهرستان فقط میخواهند وجود این دانشکده در رزومههایشان ثبت باشد؛ دیگر مهم نیست به چه بهایی. هیچیک از نهادها و مسئولان این دو شهرستان تاکنون کمترین یاریای -تاکید میشود: کمترین یاریای- به این دانشکده نکردهاند.
برای نمونه کافی است بدانیم چسبیده به این دانشکده، باغی ۲۰ هزار متری قرار دارد که صاحب آن درخواست تغییر کاربری داده بود. شهرداری چالوس به شرط دریافت بخشی از زمین این باغ، با این تغییر کاربری موافقت کرد. با پیگیری رئیس دانشکده، شهرداری پذیرفت که یک قطعه هشتصد متری از این باغ را برای احداث خوابگاه دخترانه به دانشکده واگذار کند. اما شهرداری بدون اطلاع دانشکده، همه قطعات خودش را فروخت و با این فریبکاری و دور زدن، این فرصت تاریخی را از دانشکده دریغ کرد تا خوابگاهی نزدیک به محوطه دانشکده داشته باشد. پس از آن نیز بارها مسئولان قول اهدای زمین دیگری را به دانشکده دادند و حتی در این زمینه مصوبهای هم در شورای تامین شهرستان چالوس تصویب کردند؛ اما همچنان خبری نیست که نیست.
نهایتا سال پیش با تدبیر رئیس دانشکده و برای پیشگیری از ریزش شدید دانشجویان، بخشی از محوطه دانشکده تبدیل به خوابگاه دخترانه شد.
اما در این زمینه چند مشکل وجود دارد:
نخست اینکه فضای دانشکده بسیار کوچک است و دانشجویان در ساعات غیرکلاسی خود فضای بسیار اندکی برای قدم زدن یا نشستن در محوطه حیاط داشتند. با راهاندازی این خوابگاه، بخش اصلی فضای قدم زدن و نشستن دانشجویان تصرف شد و اکنون بسیاری از دانشجویان در ساعات بین کلاسی خود عملا در پیادهروها و کوچههای اطراف دانشکده قدم میزنند که بعضا باعث ایجاد تنش با همسایگان و مغازهداران شده است.
دوم، خوابگاه تنها ظرفیت پذیرش ۵۰ دانشجوی دختر را دارد که این تعداد حتی برای همه دانشجویان ورودی یک سال هم کافی نیست. بنابراین تنها بخشی از پذیرفتهشدگان دختر هر سال موفق به دریافت این خوابگاه میشوند و سال دوم مانند دیگر دانشجویان، باید آنجا را ترک کرده و ساکن پانسیونها یا خانههای اجارهای و… در سطح شهر شوند.
سوم، از انجا که این بخش از دانشکده برای کتابخانه و سالن غذاخوری و فضای باز درست شده بود، ساختار مناسبی برای خوابگاه (حتی با وجود پارتیشنبندی و…) ندارد و طی این مدت، مشکلات زیادی در زمینه دفع فاضلاب، استفاده از حمام و سرویس بهداشتی که با اتاقها فاصله دارد و… به وجود آمده است.
چهارم، با اختصاص این فضا به خوابگاه، برخی بخشها همچون کتابخانه، سالن مطالعه، غذاخوری و بوفه دانشکده به ساختمان اصلی (محل تشکیل کلاسها) منتقل شد که خودش دارای محدودیت فضایی بود و اکنون این محدودیت نیز تشدید شده است.
در پایان لازم است مسئولان این دو شهرستان یکبار دستکم با خود تصمیم قطعی بگیرند که آیا میخواهند این دانشکده در منطقهشان باشد یا نه؟ اگر آری، بنابراین باید آستین بالا بزنند و در گام نخست با اهدای زمین برای ساخت خوابگاه و در گامهای بعدی با ارائه تسهیلات رفاهی و فراغتی به دانشجویان، کارمندان و استادان این دانشکده، نقش و وظیفه خود را در این زمینه ایفا نمایند. اگر هم خود را در زمینه مشکلات و مسائل این دانشکده مسئول نمیدانند، پس دیگر در برابر طرح انتقال دانشکده به بابلسر واکنش تند نشان ندهند.
پینوشت: لازم به یادآوری است که این دانشکده اکنون با ۱۹ عضو هیئت علمی در پنج رشته کارشناسی (مردمشناسی، گردشگری، باستانشناسی، مترجمی زبان انگلیسی و هنرهای صناعی) و سه رشته کارشناسی ارشد (هنر اسلامی، مطالعات معماری ایران و مدیریت میراث فرهنگی) دانشجو میپذیرد. چنانچه مسئولین غرب استان با این دانشکده همکاری بیشتری داشته باشند، امکان توسعه کمی و کیفی رشتهها و گسترش فضای آموزش عالی در این منطقه را دارد.
انتهای پیام