«ارتباط مستقیم» مهاجرانی «بدون اجازه»ی هاشمی
بیست و سه سال پیش در سال 1369، برای اولین بار یک مقام دولتی با برشمردن دلایلی خواستار مذاکرهی مستقیم ایران و آمریکا شد؛ یادداشت معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور وقت در روزنامهی اطلاعات حاشیههایی را در پی داشت؛ یادداشتی که یا «بی موقع» بود و یا آن موضوع طور دیگری باید طرح میشد.
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت در خاطرات سال 1369، به بخشی از حواشی آن اشاره میکند؛ از جمله واکنش تند مسیح مهاجری، مشاور رییس جمهور که در قالب سرمقالهی روزنامهی جمهوری اسلامی، به مهاجرانی اعتراض کرده بود.
هاشمی در خاطراتش ضمن اشاره به اینکه مقالهی مهاجرانی «بدون اجازه»ی او نوشته شده، میگوید که در جلسهی هیات دولت پیشنهاد شد بحث آزاد بین مخالف و موافق موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا [در سطح رسانهها] انجام شود. هر چند بنا بر مصلحت آن روز، پس از سخنرانی رهبری در این باره، بحث در این باره مختومه شد. فضای آن سال های ایران و اختلافاتی با آمریکا که در جای جای خاطرات هاشمی نیز به چشم می خورد، در تیره ماندن رابطه ی دو کشور تاثیرگذار بوده است و قاعدتا نمی توان آن مقطع تاریخ را با شرایط امروز که مذاکراتی شکل گرفته، مقایسه کرد.
بخشهایی مربوط به موضوع مقالهی مهاجرانی در خاطرات هاشمی سال 69 هاشمی رفسنجانی در پی میآید:
یکشنبه 9 اردیبهشت 1369
آقای مسیح مهاجری [مشاور اجتماعی رییس جمهور و مدیر روزنامهی جمهوری اسلامی] آمد … دربارهی مقالهاش علیه آقای [عطاالله] مهاجرانی [معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور] صحبت شد.
(آقای مسیح مهاجری در سرمقالهی 10 اردیبهشت روزنامهی جمهوری اسلامی، با عنوان «مغالطه»، پیشنهاد آقای مهاجرانی در مورد مذاکرهی مستقیم با ایالات متحده و دلایل وی را زیر سوال برده بود و نگارش آن را مخالف با دیدگاههای آقای هاشمی تلقی کرده و نوشته بود: در سه روز گذشته، سه نفر از همکاران نزدیک جناب آقای رییس جمهور، از ایشان دربارهی مقالهی مذاکرهی مستقیم سوال کردند. پاسخ ایشان به هر سه نفر، ضمن ابراز ناراحتی از انتشار این مقاله، این بود که محتوای این مقاله هیچ ارتباطی با من ندارد).
آقای [سید حسین] موسویان از وزارت امورخارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس، [حافظ منافع ایالات متحده]، دربارهی گروگانها را داد و گفت سوال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگانها انجام شود؛ پیشنهادهایی ارایه دادم.
عصر در جلسهی هیات دولت شرکت کردم. دربارهی مقالهی [ارتباط مستقیم] آقای [عطالله] مهاجرانی [در روزنامهی اطلاعات] و عکس العمل مخالفان مذاکره شد؛ بی اجازهی من نوشته است. پیشنهاد شد بحث آزاد بین مخالف و موافق موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا [در سطح رسانهها] انجام شود. دربارهی پاسخ به نامهی صدام هم مذاکره شد.
(این مقاله در ستون نقد حال صفحهی 2 روزنامهی اطلاعات روز پنج شنبه 6 اردیبهشت 1369 به چاپ رسید. در این مقاله، آقای مهاجرانی که سمت معاونت حقوقی و پارلمانی رییس جمهور را داشت، پیشنهاد کرده بود گفتوگوهای میان ایران و ایالات متحده، بلاواسطه انجام شود. در بخشی از این مقاله آمده است: جیمز بیکر، وزیر خارجهی آمریکا در روز یکشنبهی گذشته (30 فروردین 1369) اعلام کرد که آمریکا آماده است با مقامات ایرانی مستقیماً مذاکره نماید. ممکن است بگوییم به همین دلیل، فتنهای در کار و توطئهای برپاست والا چگونه است که «بیکر» پیشنهاد مذاکره مستقیم را داده است. در هر حال این خود شیوهای است که صرف نظر از سنجش سخن و موضوع، صرفاً به همین اعتبار که گوینده چه کسی است، میتوان به سخن خط بطلان کشید و در پس هر حرفی، توطئهای را کشف کرد. به گمانم میتوان از زاویهای دیگر نیز، مذاکره مستقیم را سنجید و بین مذاکره مستقیم و غیرمستقیم طرف بهتر و یا لااقل آن که شرش کمتر است را برگزینیم. [… به گمانم اگر در شرایط ویژهای که هستیم، مصلحتهای کشور و انقلاب را بر سایر امور ترجیح ندهیم، بهرهاش از دست رفتن فرصت ها برای انقلاب و کشور و ملتی خواهد بود که دشمنانش میخواهند فرصتهای او را بگیرند و سال ها پس از سال ها بگذرد و ما در وادی بازی با شعار، مثل بازی با یخ متوقف بمانیم]. نویسنده 5 دلیل را برای درستی دیدگاه خود بیان کرده است).
دوشنبه 10 اردیبهشت 1369
شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA] گوش میدادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان میدهد، دولت آمریکا میخواهد تا پایان آزادی همهی گروگانهایش، امتیازی ندهد. به نظر میرسد، اگر چنین باشد، لبنانیها آزادی گروگانها را متوقف میکنند و آمریکا پشیمان میشود.
سه شنبه 11 اردیبهشت 1369
آقای مهاجرانی آمد. از هتاکیهای مخالفان مقالهاش شکایت کرد و برای جواب گفتن اجازه خواست. صفحه قرآن خطی جالب را دادم که تحقیق و بررسی کنند.
(آقای مهاجرانی در روز 11 اردیبهشت، به سرمقالهی روزنامهی جمهوری اسلامی جواب داده و نوشته بود: اینجانب صبح امروز به حضور رییس جمهور عزیز خودم رسیدم و مقالهی «مغالطه» را به ایشان نشان دادم. ایشان ابراز ناراحتی از طرف خودشان را تکذیب فرمودند. علاوه بر آن در جلسات دولت در روز یکشنبهی گذشته، همهی اعضای دولت شاهد بودند که نظر ریاست جمهوری، این است که افراد اهل نظر بتوانند نظر خود را در جامعه مطرح کنند).
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1369
رهبری در سخنرانی خود، به سختی به آمریکا حمله کردند و فکر مذاکره با آمریکا را محکوم نمودند.
(آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود گفتند: بنده معتقدم، آن كساني كه فكر مي كنند ما بايد با رأس استكبار -يعني آمريكا- مذاكره كنيم، يا دچار ساده لوحي هستند، يا مرعوبند… ما معتقد به دیپلماسی فعال هستیم و معتقدیم که وزارت خارجهی ما باید در سطح جهان، منهای چند مورد مشغول فعالیت باشد. بروند و با همهی دولتها اراباط داشته باشند. سیستمهای مختلف و عقاید و روشهای گوناگون مانعی ندارد و لیکن منطقهی ممنوعهای وجود دارد که از آن منطقهی ممنوعه، نباید تجاوز کنند… ما هیچ احتیاجی نداریم به اینکه دشمنان سوگند خوردهی ما مثل آمریکا، برای ما دل بسوزانند و ما هیچ به دنبال مذاکره با آمریکا نیستیم … من با مذاکره با آمریما مخالفم و دولت جمهوری اسلامی بدون اجازهی من، امکان ندارد چنین کاری بکند. منبع: پایگاه اطلاع رسانه دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای، آرشیو بیانات).
تلفنی به آیت الله خامنهای گفتم، در صحبتها به آقای مهاجرانی اهانت شده است؛ قرار شد جبران شود.
(آیت الله خامنه ای در نامه ای، چنین نوشتند: «برادر گرامی آقای عطاءالله مهاجرانی؛ شنیدم بعضی از حرف های امروز من، قصد طعن و توهینی نسبت به جنابعالی استنباط کرده اند و شاید بعضی خواسته اند یا بخواهند آن را مستمسکی برای اهانت به شما بسازند. اعلام می کنم که این استنباط غلط است . من یک فکر را تخطئه کرده ام و نیت و توهین به کسی نداشته ام و اگر بدون اراده من به شما توهین شده است، از شما عذر می خواهم. من شما را ده سال است به صدق و صفا و طهارت می شناسم و مطمئنم جز دلسوزی و خیرخواهی نظری نداشته اید. شما همچنان برادر خوب من هستید و حداکثر آن است که به توصیه شما در مقالة «مذاکره مستقیم» عمل نخواهیم کرد.» در پی این نامه، آقای مهاجرانی تشکر کرد و نوشت: «اینجانب کلام و موضع مقام معظم ولایت را فصل الخطاب همه سخنان و مواضع دانسته و می دانم. اللّهُم وَفّقنا لِما تُحبُّ و تَرضی.» منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای، آرشیو پیام ها و نامه ها).
انتهای پیام