مهریه رو کی داده، کی گرفته؟ اما خب اشتباه میکنید!
سایت برترینها: “همسر سابق من همیشه میگفت ما خواستیم جدا شیم هرچی به دست آوردیم مثل اروپاییها نصف نصف میکنیم. روزی که دیگه دکتر قطعی گفت شما باید جدا شید و پنج سال پیش اصلا باید جدا میشدید و جدی شد تا اینکه خونه، ماشین، کارگاه و پول نقد ازم گرفت و تازه گفت بهت رحم کردم.”
این توئیت کاربریست که دار و ندارش را بابت مهریه به همسرش واگذار کرده. البته که این قسم روایتها کم نیست. مهریه به هر حال توافقیست بین طرفین که درون سند ازدواج قرار میگیرد و خب شاید با شنیدن همین واژه ناخودآگاه شمایل طلا و سکه به ذهنتان متبادر شود. البته که امیدواریم روابط انسانها به جایی نرسد که پای مهریه وسط کشیده شود اما خب طی چندسال اخیر برخی با همین اعداد و ارقام و سکههای طلا صاحب زندگی مستقل شدند و برخی هم مهریه را ترفندی برای رسیدن به سعادت اقتصادی قلمداد میکنند و به اطرافیانشان هم پیشنهاد میدهند که مهریه را به اجرا بگذارند.
مطلبی که در ادامه میخوانید، خردهروایاتیست از کاربرانی که به مرحله پرداخت مهریه رسیدند یا تجربهای مشابه دارند. با ما همراه باشید.
سهیل: این روزها من دارم مثل بنز کار میکنم، بعد توصیه بقیه: ازدواج کن، طلاق بگیر و بعد مهریه بگیر از الانت بیشتر درمیاری و متاسفانه درسته!
حسنک معترض است: هیچ وقت یادم نمیره، سرکلاس مدنی ۵ صدای خانوما درمیومد که چرا قانون گفته: “مرد رییس خانوادهست!” یه مشت گزارههای بیضمانتِ اجرا رو چقدر سرش بحث میکردن. اونچه ضمانت اجرا داره مهریه و نفقهست دوستان! قوانین ما علیرغم ظاهر مردسالارانهش، به شدت به نفع خانوماست!
نرگس از مهریه خودش نوشت: مهریه قسطی ماهی 300 هزار تومن. اونقدر مسخرهست که نمیرم دنبالش و تازه همین رو هم شوهر سابقم برام واریز نمیکنه. حضانت بچه رو حتی با لایحه اعتراضی هم هر دو بار به پدرش دادن و با وجودی که میدونستن ایران نیست حتی یک ریال نفقهش رو به حساب دادگاه نریخته. ولی یه پدر واقعی چجوری میتونه 14سال بچهش رو نبینه؟
وحید هم جالب گفته: خیلی جالبه. بعد که اول کاری میخوای اینها رو ثبت محضری و قانونی کنی، خانوادهها میگن از طلاق حرف نزنین همین اول. هر چی توافق کردین و ثبت کنین دوستان به این حرفها هم بها ندید.
روانشناس توئیتر: شماها رو نمیدونم ولی وقتی بحث ازدواج و مهریه میشه همیشه گفتم قرار نیست جوری شرایط بذاریم که اگه فردای ازدواج و وقتی ۱۰ سال هنوز زیر یک سقف نبودیم و تصمیم به جدایی باشه، همسرم زندگی من رو برداره با خودش ببره و یه آب هم روش.
یک روایت متفاوت: من خانمی رو از نزدیک میشناسم که به خاطر این که بتونه جدا بشه و دوتا دخترش رو هم بگیره نه تنها از مهریه، جهیزیه و… گذشت بلکه یه مِلکی هم به نام آقا زدن که راضی بشه. چون برای اذیت، چند هفته نوزاد شیرخوار رو از مادرش جدا کرده بود و خانم داشت دق میکرد!
بهروز با مهریه کاملا مخالف است: باز میگم وقتی دو نفر میخوان از هم جدا بشن چرا باید یکی از اون دو نفر به اون یکی پول بده؟ نتونستن و نمیخوان با هم باشن، جدا میشن دیگه… هیچ دلیل منطقی پشت این قضیه نیست واقعا، حالا هر کی هر چی میخواد بگه.
روایت آرمین هم عجیب است: وقتی من ۱۳ سالم بود پدر و مادرم از هم جدا شدن. بابام ۱۰۰ تا سکه مهریه مامانم رو داد ولی همه وسایل خونه رو که طی ۱۵ سال زندگیشون خریده بودن رو باخودش برد و فقط جهازی که بعد ۱۵ سال استفاده تیکه پاره شده بود رو برامون گذاشت. چون اعتقاد داشت مبل و میز نهار خوری هم لاکچریه بهمون فروختش!
روایت تلخ مهشید: اون مرد همیشه میگفت همه چیز این زندگی مال توئه، جدا از مهریهای که تمام و کمال بخشیدم، هرچی هم که خودم داشتم و جز اموال خودم بود رو هم ازم گرفت، اصلا فرصت نشد قیمت بگیره سکه چنده ولی به جاش طلاهای من رو احتمالا به قیمت خوبی فروخته…
عارف هم نوشت: دوستان، این توافقها برای زمان صلحه. هر موقع به چنین تصمیماتی رسیدید، تشریف ببرید دفترخونه، سند بزنید. چه حق اشتغال و تحصیل و مسکن و طلاق، چه مهریه و نفقه و داستانهای دیگه.
و مهسا: من داشتم چتهای زمان جدایی رو میخوندم، ۵۰۰ تا سکه بخشیدم. هر آن چه سهم از خونه داشتم (نصف خونه رو من خریدم ولی چیزی به اسمم نشد) و تمام وسایل خونه که خودم و خانوادهام خریده بودیم رو گذاشتم و اومدم و آخرش بهم گفت باید هم، همه رو میدادی بهم چون تو طلاق خواستی!
انتهای پیام