خرید تور تابستان

گشتالت پزشکیان

هجیر تشکری در یادداشتی نوشت:

گشتالت (Gestalt) به اختصار به معنای ارگانیزم و کلیت است. این دانش‌واژه نام مکتبی آلمانی در حوزه‌ی روان‌شناسی‌ست. نظریه‌ای که با هر دو نظریه‌ی بدیل یعنی «رفتارگرایی» و «شناخت‌گرایی» مرزبندی دارد و مدعی‌ست برای درک خود، دیگری و جهان باید به «ذهن و رفتار» انسان به عنوان «کل» نگریست. مراد از این مفهوم، درنظرداشتِ «کلیت»، «هیئت» و «ساختار» چیزهاست. بدین‌معنا که کلیت یک ترکیب، ورا و فرای جمع جبری اعضای آن است.

مثال معروف آن ارکستر موسیقی‌‌ست. انسان با شنیدن سازهای منفرد و مجزا در یک ارکستر سمفونی، نمی‌تواند کلیت موسیقی را درک‌ کند. نوای ارکستر تجربه‌ای افزون بر جمع سازهای متنوع و سازه‌های متفرق شنیداری‌ست.‌ صدای ارکستر فراتر از نت‌ها و سازها معنا می‌یابد و کمپوزیسیونی‌ست که مساوی و معادل جمع جبری سازها، آوازها و نوازندگان نیست؛ و اگر چه هر قسمی خود نیز واجد معنا و مدلول خاصی‌ست، امّا این «ساختار کل» است که «معنای کامل» را بروز می‌دهد.

در این مکتب، «پدیده‌ی فی/phi» توسط «مکس ورتایمر» مشاهده، و تئوری آن متعاقباً برساخته شد. او مدعی‌ بود که این پدیده با عناصر سازنده‌ی آن «رابطه‌ی تساوی» ندارد و میان این دو فرق است. لذا، ترکیب عناصر و‌ کلیت اجزا و اعضا واجد معنای نهایی‌ست. بر این مبنا، فروکاستن یک‌کلان‌روایت به خرده‌روایت‌های اتمیستیک خطای تحلیلی‌ست.

این روزها به چشم سر می‌بینیم که گاهی برخی از هواداران پزشکیان و رأی‌دهندگان به این «راه»، تنها پس از چند ماه از اظهار نظر و ابراز کنش خود انگشت ندامت و حسرت به دندان می‌گیرند و می‌گزند و وامصیبت‌گویان سخن از پایان پزشکیان می‌‌رانند! حتی برخی از خواص ما نیز به این بلیه دچار و در این قضیه گرفتار‌ اند! دلیل چنین نظری شاید یکی دخالت دادن موضوعات شخصی خود در تحلیل و داوری‌ باشد و دیگری نگاه مینیاتوری به برخی از انتخاب‌ها و انتصاب‌ها و عدم عنایت به مبانی فکری، کلیت دولت و روندها، آرمان‌ها و افق مطلوب آن.

بگذریم که دولت پزشکیان از آغاز با تروریسم دولتی «قصابان و غاصبان» صهیونیست مواجه شد. امری که عصا به دست دولت داد و فضا را تا حدّی از ید او ستاند! لذا، دولت مستقر را می‌توان و باید یک «کل معنی‌دار» دید. یک پیکربندی (configuration) مبتنی بر سازه‌های ذهنی توسعه‌طلبی و مفاهیم انسانی-اسلامی که در صورت‌بندی شیعی خود را به شکل الگوی حق‌مدارانه‌ی نهج‌البلاغه ترسیم کرد.

به حتم نواقص و نقایص بسیار است. امّا اینکه بر اثر لابیگری، توصیه یا نفوذ برخی، بعضی از قائلان و حاملان گفتمان رقیب در این دولت حضور دارند، به هیچ وجه ضعف پزشکیان نیست؛ برعکس، این نقطه قوت او و شاید ضعف رقیب باشد! رقیبی که اساساً این گفتمان و مبانی معرفتی و افق‌های فکری آن را قبول ندارد، امّا با تصنع‌کاری حاضر است منصب و مکسبی برای خود دست و پیدا کند! لذا ماجرا اساساً متوجه پزشکیان نیست.

شلختگی گفتمانی و فقدان پرنسیپ معرفتی و رفتاری برخی از ما نسبتی با نجابت سیاسی و هاضمه و فاهمه‌ی پزشکیان ندارد. تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!

فراموش نکنیم که یکی از سطوح اجماع‌سازی، «مشارکت» شایستگان (و البتّه نه کاسبان) گروه‌های مختلف در تصمیمات برای سرشکن کردن هزینه‌ها و خلق امکان‌های جدید و سرانجام راه‌گشایی‌ست. بر بنیاد این نگاه، به «گشتالت پزشکیان» باید نگریست و «گشتالت‌داوری» کرد! نه این‌که با میکروسکوپ دنبال ریزذرات معلق سیاسی گشت! به تعبیر مولانا از سر ربوه (ارتفاع) نظر کن در دمشق. و ایضاً از هسته‌ها و حلقه‌های پنهان و پر زور سیاست نیز در تحلیل نهایی نباید غفلت کرد.

«قرائت جزئی‌نگرانه» از گفتمان، بازی زبانی و عمل سیاسی پزشکیان به «قضاوت جزئی‌نگرانه» از دولت او می‌انجامد و این رویکرد رهزن است و فریبا. و اگر چنین کنیم با یک ایماگولوژی (تصویر جعل‌شده) مواجه خواهیم شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا