جیب خالی مدارس اصفهان
کمتر از دو ماه از فصل مدارس گذشته، ولی هنوز مشکلات با مدارس بی مهری می کند و دولتی ها رها شده و بی پناه هستند.
به گزارش سایت عصر اصفهان، «کلاس هایی چاق و شلوغ و جیب خالی مدارس دولتی، موضوعی نخ نما شده است که هر سال خودش را نشان می دهد.فقرامکانات، نبود فضای ورزشی، کمبود تجهیزات و بی انگیزگی معلمان از جمله مسائلی است که هر ساله مراکز آموزشی را رنج می دهد و چالش بزرگی است برای مدارس دولتی. موضوعی که در ابتدای سال تحصیلی از زبان مسئولان گفته می شود اما این مشکلات تا سال بعد همچنان باقی می ماند.
«مدارس دولتی» دیگر واژه ای جاافتاده است، برای کسانی که فرزند مدرسه رو دارند؛ افرادی که معتقدند این مدارس به قدری دچار ضعف هستند که اگر ناچار باشند دانش آموزشان را به این مدارس می فرستند.
آنطور که جا افتاده دانش آموزانی که در این مدارس درس می خوانند معمولاً کمتر در کنکور موفق هستند یا کمتر میتوانند آنطور که باید و شاید پیشرفت کنند.
مطالباتی که به سرانجام نمی رسد
طبقه متوسط به پایین جامعه از این مساله ناراحتند، «اصغرهمتی» از جمله والدین سه دانش آموز است که در مقاطع مختلف درس می خوانند. به گفته خودش وقتی حداقل حقوق را می گیرد و مجبور است برای هزینه های زندگیش در اسنپ هم کار کند دیگر جایی برای فرستادن بچه هایش به مدارس بهتر و خصوصی نمی ماند.
افراد دیگری هم مثل او هستند که همین اعتقاد را دارند؛ به گفته این خانواده ها مطالبه هایی که دارند هیچوقت به سرانجام نرسیده و آنها سالیان سال است که با بی اعتنایی آموزش و پرورش روبرو شده اند که حاصلش هیچ بوده است؛ چراکه اگر غیر از این بود مدارس دولتی عادی (نه مدارس خاص دولتی) این همه بهانه مرثیهخوانی نمیشدند.
مدیران مدارس، معلمان و کارشناسان، تحلیلهایی چنان بحرانی از وضعیت بسیاری از مدارس دولتی دارند که شنونده برای نسلی که معلوم نیست در این شرایط چه از آب در خواهد آمد، احساس خطر میکند. مدارس دولتی بسیار بیرمق شدهاند و انباشت سالها بیتوجهی، آنها را بیرمقتر از هر زمان دیگری نیز کرده است. شنیدن این مشکلات از زبان کسانی که در مقابل گفته هایشان اتفاق خاصی نمی افتد، ناامید کننده است.
آنچه که مشخص است، مدارس دولتی شلوغند آنقدر که همیشه با اعداد استاندارد تعریفشده ملی هم فاصله دارند. طبق این استانداردها حداکثر جمعیتی که میتواند در یک کلاس بنشیند مربوط به دوره متوسطه با ۳۶ دانشآموز و حداکثر جمعیت دانشآموزی در هر کلاس هنرستان ۲۸ نفر است که این اعداد در اکثر مدارس دولتی رعایت نمیشود.
چرخه معیوب کیفیت آموزشی
تراکم کلاسها به حدی رسیده که خود به خود کیفیت آموزشی را پایین می آورد و حتی اگر تک و توک دانش آموزی بتواند در این چرخه معیوب سری در سرها دربیاورد اما این کمبودها چیزی نیست که بتوان در شهری مثل اصفهان که یک کلان شهر مهاجرپذیر و دارای جمعیت دانش آموزی زیادی است نادیده گرفت.
این در حالی است که تراکم کلاسهای درس در مدارس دولتی بهویژه در مناطق محروم آموزشی بیشتر دیده میشود که این مشکل به کمبود شدید فضای آموزشی در کشورمان برمیگردد.
در تازهترین آماری که به نقل از ناصر فتحی، رئیس سازمان نوسازی مدارس در دست داریم نزدیک به ۳۳ درصد از فضای آموزشی استان اصفهان غیراستاندارد است که باید تخریب و نوسازی شود.
او با اعلام اینکه تأمین ۱۰۰ درصد اعتبارات تخریب و بازسازی مدارس برعهده دولت است،اظهار کرده: طی سالهای ۸۷ تا ۹۰ تاکنون این موضوع رهاسازی شده و هیچگونه بودجهای برای بازسازی مدارس واریز نشده است، البته در برنامه هفتم توسعه ردیف بودجهای پیشبینی شده است، اما این امر منابع و اعتبارات بسیاری را میطلبد و تا هنگامی که اعتبارات و بودجه مورد نیاز تزریق نشود، هیچگونه اقدام و برنامه ویژهای نمیتوانیم انجام دهیم، تنها اقدامات برای این مدارس تخریب و ساخت است.
همان آش و همان کاسه!
مدیرکل نوسازی مدارس استان اصفهان پیرامون اینکه تخریب و احداث مدارس نیازمند اعتبارات و بودجه هنگفتی است، چرا که با وجود اعتبارات و ساخت و ساز میتوانیم برای مدت یک تا دو سال بعضی از مدارس را دو نوبته برگزار کنیم، اعلام کرده: با تأمین اعتبارات قول میدهیم احداث یک مدرسه در اصفهان طی یک سال اجرایی شود، اما چنانچه منابع مالی وجود نداشته باشد، همان آش است و همان کاسه!
اینها همه در حالی است که بر اساس گفته های مدیرکل نوسازی مدارس استان اصفهان، تاکنون هیچگونه دستوری مبنی بر تأمین بودجه مدارس برای استان براساس برنامه توسعه هفتم اعلام نشده است.
کمبود معلم و روزمرگی های مداوم
البته این تمام ماجرا نیست؛ در بحث معلمان هم مدارس دولتی با کمبود مواجه هستند و با این که کمبود معلم در آموزشوپرورش با این که هنوز صاحب عدد دقیقی نشده و رصدهای ناقص در این حوزه همچنان ادامه دارد ولی به قدری ملموس است که حتی نیاز به آمار ندارد.
امسال بسیاری از کلاسهای درس تا هفتهها پس از آغاز سال تحصیلی بدون معلم بودند یا دانشآموزان طی یک ماه مجبور بودند تغییر چندین معلم را تحمل کنند چراکه معلمان میآمدند و وقتی شرایط مدرسه را میدیدند، رفتن را به ماندن ترجیح میدادند. نتیجه این شد که آموزشوپرورش بسیاری از معلمان بازنشسته را دوباره به کار گرفت یا مانع از بازنشستگی نیروها شد یا دانشجومعلمان را به کلاسهای درس فرستاد که نتیجه چنین نسخهپیچیهایی نیز ناگفته پیداست.
این اتفاقها جزو چالشهای اصلی مدارس دولتی است مخصوصا اینکه مدیران مدارس ناچارند معلمانی را که تخصصی در درسهای مورد نظر ندارند به کار بگیرند تا فقط کلاس خالی نماند. این را باید اضافه کرد به دیگر دغدغه وی که نبود امکانات کافی و نرسیدن سرانههای آموزشی به مدارس است که باعث شده هیچ یک از برنامههای تحولی قابلیت اجرا نداشته باشد و مدارس دولتی مشغول روزمرگی شوند.»
انتهای پیام