کشورهای کمدرآمدی که زمانی بسیار ثروتمند بودند
کشورها همواره تحت تأثیر عوامل تاریخی و اقتصادی مختلفی قرار دارند که میتواند به تغییرات چشمگیری در شرایط کلی منجر شود.
به گزارش سایت ایمنا، «تغییرات چشمگیر در وضعیت اقتصادی یک کشور میتواند در طول قرنها یا حتی یک دهه رخ دهد.
کشورها در طول تاریخ، دستخوش تغییرات قابل توجهی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بودهاند که بر جوامع و وضعیت زندگی مردمشان نیز تأثیر گذاشته است. بعضی از کشورهای کم درآمد امروزی زمانی ثروتمندترین کشورهای جهان بودند و طی داستانی منحصربهفرد دچار سقوط و افت ثروت شدهاند. در ادامه بعضی از این کشورها و دلایل افت ثروت آنها بیان میشود.
تایلند
با وجود رشد اقتصادی و تلاشهای تحسینانگیز برای کاهش فقر، درآمد سرانه تایلند تنها ۷۳۰۰ دلار است که بهمیزان قابلتوجهی کمتر از کشورهای پیشرفته است، همچنین نواحی فقیرنشین بهویژه در مناطق روستایی شمال شرق و جنوب این کشور به چشم میخورد. در قرنهای شانزدهم و هفدهم پادشاهی آیوتایا که بیشتر مناطق تایلند کنونی را در بر میگرفت، ثروتمندتر از بسیاری از کشورهای اروپایی بود. این پادشاهی مرکز تجارت جهانی بود و موقعیت جزیرهای آنکه با رودخانهها محاصره شده و به دریا متصل است، از کشتیهای جنگی تهاجمی محافظت میکرد.
برخلاف کشورهای دیگر منطقه، پادشاهی آیوتایا با آغوش باز از بازرگانان خارجی استقبال میکرد و مبادلات کالا را با بازرگانان چین، ژاپن، همچنین کشورهایی دوردست همچون فرانسه و پرتغال انجام میداد؛ اما دوران رونق پایدار نبود و در اوایل قرن هجدهم تجارت کاهش یافت و آسیب جدی به اقتصاد وارد کرد. جنگ داخلی میان وارثان حکومت سلطنت را بیثبات کرد و ارتش برمه در سال ۱۷۶۵ به پایتخت حمله کرد و پس از دو سال آیوتایا سقوط کرد. در نهایت این کشور بهعنوان پادشاهی ثونبوری که قدرت کمتری داشت، دوباره ظهور کرد و به تایلند تبدیل شد.
مالی
مالی با درآمد سرانه تنها ۹۵۷ دلار یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. این کشور آفریقایی در فهرست ۴۵ کشور کمتر توسعهیافته سازمان ملل قرار دارد و معیشت بخش عمدهای از جمعیت آن به کشاورزی وابسته است. صدها سال پیش این کشور در مرکز امپراتوری مالی، یکی از بزرگترین و ثروتمندترین امپراتوریهای آفریقا قرار داشت که سراسر قاره را تا اقیانوس اطلس در بر میگرفت و جمعیتی نزدیک به ۵۰ میلیون نفر داشت. امپراتوری مالی بین سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۳۷ در اوج خود تحت حکمرانی مانسا موسی اول قرار داشت و مالی یکی از تولیدکنندگان اصلی طلا بود و نیمی از ذخایر جهانی طلا را در اختیار داشت که با بازرگانان مصر، پارس و ونیز مبادله میشد.
مانسا موسی یکی از ثروتمندترین افراد تاریخ بهشمار میرود و در دوره ۲۵ ساله سلطنتش، معادل صدها میلیارد دلار به پول امروزی به دست آورد. پس از سلطنت او، ثروت و قدرت امپراتوری مالی کاهش یافت، مسیرهای تجاری بهتدریج کم شد و در نهایت با حمله مراکش در اواخر قرن شانزدهم شکست خورد و از آن زمان تاکنون در فقر باقی مانده است.
هند
در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی به منظور حذف فقر شدید در این کشور حاصل شده است اما درآمد سرانه هند حدود ۲۸۵۰ دلار باقی مانده است و صدها میلیون نفر در شرایط معیشتی دشواری به سر میبرند. حدود ۶۰ درصد از جمعیت هند با کمتر از ۳.۱۰ دلار در روز زندگی میکنند که خط فقر میانه بانک جهانی است. پیش از این، زمانی که امپراتوری مغول در سال ۱۵۲۶ تأسیس شد و در اوج خود در قرن هفدهم بهشدت ثروتمند بود. ابتدای قرن هجدهم، هند از چین سبقت گرفت و بهعنوان قدرت اقتصادی برتر دنیا شناخته شد که حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میداد. این کشور یکی از کشورهای پیشرو در زمینه تولید بود و یکچهارم تولیدات صنعتی جهان را در بر میگرفت.
دستمزدها و سطح زندگی در هند مغولی حتی از انگلستان بالاتر بود که در آن زمان بهترین استانداردهای زندگی در اروپا را داشت. تعارضات داخلی موجب تجزیه امپراتوری در اواخر قرن هجدهم شد و در نهایت در سال ۱۸۵۸ به سلطه بریتانیا درآمد. پس از آن صنایع هند ویران شد و بخش زیادی از قدرت و ثروت خود را از دست داد.
کوبا
دههها حکومت کمونیستی و تحریمهای مخرب ایالات متحده آمریکا، کوبا را بهشدت فقیر کرده است. این کشور کارائیبی دارای درآمد سرانهای کمتر از ۱۰ هزار دلار است و دولت در ارائه مسکن مناسب، حملونقل و سایر نیازهای اساسی با مشکل مواجه است و خانوارها بهطور میانگین با درآمد ماهانه بین ۱۶ تا ۲۳ دلار زندگی میکنند.
پیش از آنکه فیدل کاسترو انقلاب کوبایی را رهبری کند و در سال ۱۹۵۹ به قدرت برسد، این کشور یکی از بالاترین درآمدهای سرانه در قاره آمریکا را بهواسطه صنایع شکر و گردشگری داشت و پایتخت آن، هاوانا، دومین میزان مالکیت خودرو و تلفن را بهازای هر نفر در جهان داشت. نابرابری ثروت در دهه ۱۹۵۰ بسیار افراطی بود که منجر به وقوع انقلاب کوبا شد. اقتصاد در اوایل دهه ۱۹۹۰ به کمترین رونق خود رسید و از آن زمان به هیچ طریقی بهبود نیافت. پاندمی کووید -۱۹ بحران اقتصادی جدیدی برای این کشور ایجاد کرد و موجب افزایش تاریخی مهاجرت شد. تعداد کوباییهایی که از کشور خود خارج میشوند در سال ۲۰۲۲ به طرز چشمگیری افزایش یافت و از اوایل دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بیشتر شد.
عراق
عراق پس از دههها جنگ، در حال تلاش برای بهبود است، درآمد سرانه در حال حاضر حدود شش هزار دلار است و طبق گزارش سازمان ملل، یکسوم جمعیت در فقر به سر میبرند. کمبود زیرساختهای عملکردی، خدمات عمومی و کمبود آب به شرایط بد این کشور دامن زده است. با این حال عراق زمانی یکی از بالاترین استانداردهای زندگی در منطقه را داشت، بهلطف ذخایر نفتی خود تا دهه ۱۹۸۰ درآمد سرانه بهشدت افزایش یافته بود و کشور دارای زیرساختهای پیشرفته، خدمات اجتماعی و بهداشت و درمان بود.
با قدرت گرفتن صدام حسین در سال ۱۹۷۹ این کشور به جنگی ویرانگر با ایران وارد شد که اقتصادش را ویران کرد و فساد داخلی و کاهش قیمت نفت وضعیت مالی عراقیها را وخیمتر کرد. حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰ و جنگهای خلیجفارس در دو دهه بعدی نیز به اقتصاد این کشور آسیب بیشتری وارد کرد و مشمول تحریمهایی وسیع و ویرانگر شد.
زیمبابوه
بر اساس تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۲۱، اکثریت جمعیت این کشور بهعنوان افرادی آسیبپذیر و بهشدت فقیر شناخته میشوند. درآمد سرانه زیمبابوه ۲۸۶۰ دلار است که کمتر از نیمی از درآمد سرانه یک اقتصاد نوظهور است. با این حال، در گذشتهای دور زیمبابوه یکی از پیشرفتهترین اقتصادهای آفریقا بود. پس از استقلال از بریتانیا در سال ۱۹۸۰، اقتصاد زیمبابوه بهدلیل منابع طبیعی فراوان و صنعت کشاورزی سودآور، در شرایط خوبی قرار داشت و دسترسی به خدمات آموزشی، سلامت و امنیت غذایی در سراسر کشور تضمین شده بود.
در زمان رهبری رئیسجمهور روبرت موگابه، نشانههای مشکلات آغاز شد و در سال ۲۰۰۰ دولت آغاز به تصرف مزارع تولیدی متعلق به سفیدپوستان کرد که پیامدهای فاجعهآمیزی داشت. مالکان جدید این مزارع از مهارت و تجربه کشاورزی برخوردار نبودند و به همین دلیل تولید کاهش یافت و اقتصاد را تحت تأثیر تورم بسیار بالا قرار داد.
ونزوئلا
در میان بدترین بحرانهای مالی تاریخ، اقتصاد ونزوئلا بیش از آنچه که در دوران رکود بزرگ ایالات متحده با آن مواجه شد، کاهش یافته است. درآمد سرانه این کشور اکنون ۳۶۹۰ دلار است و برآورد میشود که ۸۲ درصد از جمعیت در فقر زندگی میکنند. درآمد حدود ۵۳ درصد از مردم به قدری ناکافی است که نمیتوانند کالاهای اساسی بخرند. با گسترش گرسنگی در کشوری که زمانی ثروتمند محسوب میشد، جرم و جنایت به شدت افزایش یافته و تنشهای اجتماعی نیز بالا گرفته است.
کشف ذخایر عظیم نفت ونزوئلا در اوایل قرن بیستم اقتصاد این کشور را به یکی از ثروتمندترین اقتصادهای منطقه در دهه ۱۹۷۰ تبدیل کرد و چندین کشور اروپایی از جمله یونان و اسپانیا را پشت سر گذاشت تا جایی که درآمد سرانه آن به ۸۰ درصد درآمد سرانه ایالات متحده آمریکا رسید. این رشد چشمگیر بهسرعت محو شد زیرا اقتصاد بهشدت به نفت وابسته شده بود. تولید نفت خام از دهه ۷۰ شروع به کاهش کرد که منجر به از بین رفتن مشاغل شد و در سال ۲۰۱۵ قیمت نفت ۵۰ درصد کاهش یافت و اوضاع بهتدریج بدتر شد.»
انتهای پیام