آیا با آمدن ترامپ برجام در آستانه حیات دوباره قرار میگیرد؟
اقتصادنیوز نوشت : ترامپ و مشاورانش لزوماً بر این باور نیستند که راهحل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین سنگ بنای امنیت منطقه است.
به گزارش اقتصادنیوز، روابط بینالملل بهندرت تعیین میکند که آمریکاییها در انتخابات ریاستجمهوری چگونه رأی میدهند، اما در انتخابات روز گذشته پیشبینیها درست از آب درآمد و دونالد ترامپ برای دومین بار راهی کاخ سفید شد.
سیاستهای دولت جو بایدن، رئیسجمهوری دموکرات آمریکا در قبال جنگی که در خاورمیانه موج میزند، هم دموکراتها را دچار اختلاف کرد و هم انتقاد جمهوریخواهان را برانگیخت. همچنین حمایتهای آمریکا از پاسخ نظامی اسرائیل به حمله اکتبر گذشته حماس و توجه اندک این بازیگر به بحران انسانی در غزه از جمله عواملی بودند که به عقیده تحلیلگران سیاسی بر تصمیمات برخی از رایدهندگان آمریکایی اثرگذاشت.
ترامپ و چشمانداز مبهم خاورمیانه
آتلانتیک در اینباره مینویسد، کامالا هریس -رقیب ترامپ- به محض اینکه نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری شد، بهسرعت درباره وضعیت خاورمیانه سخنرانی کرد و از آن زمان بهطور مداوم مواضع او و جو بایدن مورد بررسی قرار گرفته است. اما دونالد ترامپ چطور؟ او که حالا توانسته پیروز انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا شود، چگونه در باب اسرائیل، جنگ غزه و درگیری که اکنون به جنوب لبنان و ایران سرایت کرده، تصمیمگیری خواهد کرد؟ این نشریه در ادامه آورده، در مقایسه با دولت بایدن، دولت دوم ترامپ احتمالاً نسبت به کمپین نظامی اسرائیل در غزه از رویکرد سهلگیرانهتری پیروی خواهد کرد و تمایل کمتری به اعمال اهرمهای فشار آمریکا در شکلدهی رفتار اسرائیل دارد (پیشتر دولت ایالات متحده هشدار داده بودند که اگر اسرائیل کمکهای بشردوستانه بیشتری در اختیار غزه قرار ندهد، این احتمال بالا است که کمکهای نظامی واشنگتن را از دست بدهد). در واقع، سیاستهای خاورمیانهای دولت دوم ترامپ، احتمالاً بیشتر بر رویارویی (ادعایی) با ایران و گسترش عادیسازی روابط دیپلماتیک اسرائیل-اعراب متمرکز خواهد بود، تا حلوفصل مناقشه اسرائیل و فلسطین. این رویکرد با سیاستهای ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری و دیدگاههای بسیاری از مشاوران او در خاورمیانه همخوانی دارد.
این نشریه در ادامه مدعی شد، در این میان رویکرد تهاجمی ترامپ قابلتامل است. در مورد برخی مسائل، ترامپ نظراتی دارد که میتوان آنها را به دهه ۱۹۸۰ مستند کرد -بهعنوان مثال، ایالات متحده در حال دستیابی به یک توافق خام در باب توافقنامهها و ائتلافهای تجارت آزاد است-، اما درگیری اسرائیل و فلسطین یکی از آنها نیست. اینکه او چگونه سیاستهای خود را بر اساس چه نگرانیهایی انتخاب خواهد کرد، کاملاً قابل پیشبینی نیست. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹، در ماه می گذشته گفت: «ترامپ در چارچوب سیاست فکر نمیکند، حتی اگر اطرافیان او از چنین الگوی پیروی کنند. من فکر نمیکنم که او اصلاً فلسفهای داشته باشد.» بولتون که بهعنوان یکی از منتقدان رئیسجمهوری سابق ظاهر شده، ترامپ را فردی «معاملهگر» توصیف میکند که بیش از همه به «ایده انجام معامله بزرگتر» تمایل دارد. پس اگر سیاستهای خاورمیانهای او فارغ از دیدگاه خاصاش درباره ژئوپلیتیک یا امنیت ملی درنظر گرفته شود، ممکن است این ضربالمثل قدیمی که عملکرد گذشته تضمینی برای نتایج آینده نیست، برای او نیز مصداق پیدا کند؛ آنهم در شرایطی که پلتفرم ۵ هزار کلمهای حزب جمهوریخواه سرنخهای زیادی را ارائه نمیدهد. در حقیقت این برنامه در باب مناقشه، یک اصل را بیان میکند؛ “ما در کنار اسرائیل خواهیم بود و از صلح در خاورمیانه حمایت میکنیم” و در این پلتفرم هیچ اشارهای به غزه یا فلسطینیها نشده است.
سیاست یکبام و دو هوای ترامپ
براساس سابقه ریاستجمهوری ترامپ که مواردی چون اعمال کمپین «فشار حداکثری» بر ایران، بهرسمیت شناختن شرق بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و مذاکره بر سر توافقنامه ابراهیم را در خود جای داده، رئیسجمهوری پیشین به خود میبالید که «بهترین دوستی است که اسرائیل تاکنون داشته است». در شرایط کنونی و با توجه به حمله حماس در ۷ اکتبر، جنگ متعاقب اسرائیل در غزه، و آتشسوزی منطقهای که در حال گسترش است، ترامپ بر یک موضع ادعایی تاکید دارد که اگر او رئیسجمهور بود، هیچکدام از این اتفاقات رخ نمیداد؛ اثبات یا عدم اثبات این ادعا بهراحتی محقق نمیشود. اکنون حمله و درگیریهای متعاقب آن اتفاق افتاده و میتوان پرسید حال که ترامپ رئیسجمهور شده است از چه الگویی پیروی میکند؟ ترامپ در ماه آگوست با انتقاد از آنچه خواست بایدن برای برقراری آتشبس فوری دانست، گفت: «من از اسرائیل به میزان لازم حمایت میکنم و میخواهم این بازیگر سریعا پیروز شود».
ترامپ به صراحت گفته که آتشبس نمیخواهد، اما میخواهد جنگ نیز متوقف شود. او ماه گذشته در پاسخ به سوالی درباره گسترش جنگ در غزه گفت: «باید این وضعیت به پایان برسد». با این حال، او در مصاحبهای در ماه آوریل از پاسخ به این سوال که آیا کمک نظامی به اسرائیل متوقف و یا مشروط میشود، خودداری کرد. ترامپ حتی در روابط شخصیاش با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، انگیزههای اصلی خود را برجسته میکند؛ نارضایتیهایی که میتواند روابط آینده آنان را پیچیدهتر کند. او تأکید میکند که نتانیاهو “بهدرستی مورد انتقاد قرار گرفته است؛ چراکه برای حمله ۷ اکتبر آماده نبوده است. با اینهمه، او در ماه ژوئیه روابط خود با نخستوزیر اسرائیل را عالی و قدرتمند توصیف کرد.
به ادعای آتلانتیک، همانطور که بولتون میبیند، تشخیص هدف ایدئولوژیک منحصربهفرد در میانه هجوم سیگنالها دشوار است و به همین دلیل به باور او، موضع ترامپ در قبال اسرائیل، بیش از هر چیز دیگری بر پایه منفعت شخصیاش است. بولتون بر این باور است که مسئله پایاندادن یا ندادن به جنگ در غزه، برای ترامپ بااهمیت نیست. رئیسجمهوری پیشین صرفا نمیخواهد مورد انتقاد قرار بگیرد, خواه بهدلیل حمایتهایش از اسرائیل و یا انفعالش در ارتباط با این بازیگر.
خاورمیانه در عصر ترامپ
رابرت گرین که در شورای امنیت ملی ترامپ بهعنوان مدیر ارشد امور خاورمیانه و شمال آفریقا خدمت میکرد، در بهار گذشته گفت که دولت دوم ترامپ برای منطقه نه راهبردی خواهد داشت و نه استراتژی که حولمحور اسرائیل بچرخد. این بدان معنا نیست که ترامپ از رویکرد حمایتیاش در ارتباط با جنگ اسرائیل در غزه عقبنشینی میکند. برعکس، گرین که یکی از معماران توافقنامه ابراهیم بود، به نتیجهای خلاف این گزاره اشاره دارد؛ به ادعای او، «ثبات بازارهای جهانی -یعنی انرژی و تجارت- ارتباطی به حل مناقشه فلسطین و اسرائیل ندارد». از همین رو به ادعای این مقام پیشین دولت ترامپ، تأثیرات جنگ بر بازارهای انرژی و تجارت، نمیتواند برای ایالات متحده نگرانی فوری ایجاد کند.
به ادعای آتلانتیک، با توجه به این اولویتها، ترامپ و مشاورانش لزوماً بر این باور نیستند که راهحل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین سنگ بنای امنیت منطقه است. از همین رو، آنها ناخواسته اسرائیل را برای پذیرش چنین نتیجهای تحتفشار قرار نمیدهند. داماد ترامپ، جرد کوشنر، «طرح صلح خاورمیانه» که در دوران ریاستجمهوری ترامپ ارائه کرده بود را بهعنوان تلاشی برای «نجات راهحل دو کشوری» توصیف میکند؛ اما این پیشنهاد بهطور گسترده تنها برای مواضع اسرائیل مطلوب تلقی میشد. بنابراین، هنگامی که در اولین مناظره ریاستجمهوری از ترامپ پرسیده شد که آیا از تشکیل کشور فلسطین حمایت میکند یا خیر ، با تردید گفت: «باید ببینم».
به ادعای گرین، تمرکز دولت دوم ترامپ بر رویارویی با تهدیدات (ادعایی) ایران و متحدانش و در عین حال بهبود روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی خواهد بود. بولتون نیز پیشبینی میکند که کویت یا قطر میتوانند از جمله کشورهای بعدی باشند که روابطشان را با اسرائیل عادی میکنند و پس از آن، عربستانسعودی قرار دارد. مقامات دولت بایدن نیز تاکنون بهدنبال معامله بزرگی بودهاند که آتشبس غزه را بهعنوان مقدمهای برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان تعریف کنند؛ پیشنهادات بایدن شامل پیمانهای امنیتی و هستهای آمریکا و عربستان و تعهد اسرائیل برای تشکیل کشور فلسطین است. اما بولتون مدعی است که دولت دوم ترامپ میتواند این ۲ گزاره را تفکیک کند؛ آن هم در زمانیکه جنگ در غزه پایان یابد و فشار کمتری بر سعودیها برای تشکیل کشور فلسطینی اعمال شود. بهعنوان مثال، اسرائیلیها و سعودیها ممکن است عادیسازی را بدون پیشرفت در راهحل دو کشوری دنبال کنند؛ آنهم در دورانی که ایالاتمتحده بهدنبال توافق دفاعی جداگانه و دوجانبه با عربستانسعودی است. دقیقا ترامپ زمانیکه رئیسجمهور بود، به همین شکل به خاورمیانه نزدیک شد. همانطور که جیسون گرینبلات، فرستاده سابق ترامپ در خاورمیانه در سال ۲۰۲۳ در یک پادکست در رابطه با پیدایش توافق ابراهیم مدعی شد که دولت وقت عامدانه درگیریهای اسرائیل-فلسطین و اعراب-اسرائیل را “تفکیک” کرد تا ببیند آیا میتواند یکی یا هر دو را “حل” کند. او مدعی است: «فکر میکنم، ثابت کردیم که جداسازی درگیریها به واقعیت اجازه میدهد تا زندگی بسیاری از مردم را بدون بازدارندگی از درگیریها در فلسطین بهبود بخشید.»
بولتون مدعی است که برای خود ترامپ، عامل بسیار مهمتر، فریب معامله بزرگ است. این گزاره ممکن است زمینهساز دستیابی به توافق با ایران شود. ترامپ در ارتباط با ایران موضع سختگیرانهای داشت اما در مصاحبه اخیرش مدعی شد: “یک توافق عادلانه با ایران انجام میدادم”، “من قرار بود با ایران کنار بیایم” تا زمانیکه تهران موافقت کند که پیشرفت در برنامه هستهای خود را کنار بگذارد. همچنین ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر آمادگی خود را برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید با تهران ابراز کرد. آنهم چند روز بعد از دومین پاسخ تهران به تلآویو. اما در مرحله بعد، ترامپ از بایدن بهدلیل مخالفتش با حمله (ادعایی) اسرائیل به سایتهای هستهای ایران انتقاد کرد. به ادعای بولتون، این ایده که دولت دوم ترامپ در ارتباط با ایران از رویکرد سختگیرانهتری پیروی خواهد کرد، درست نیست. از همین رو، اگر پیروز شود، در سال نخست ریاستش تلاش خواهد کرد تا به توافقی با ایران دست یابد.
به ادعای آتلانتیک در چنین شرایطی سوال این است، آیا جذابیت این توافق میتواند محاسبات دولت ترامپ را در مورد اهمیت صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها تحت تاثیر قرار دهد؟ این نشریه در پاسخ مدعی شد: در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، تلاش کوشنر برای میانجیگری صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها شکست خورد. کوشنر گفته است که انتظار ندارد به دولت دوم ترامپ بپیوندد. اما بولتون مدعی است، ترامپ خود را در قاب یک معاملهگر کامل معرفی میکند. هرچند به ادعای گرین، از آنجاییکه خاورمیانه در آستانه رویارویی تمامعیار و تنشهای بیسابقهای قرار دارد، بعید است دولت دوم ترامپ چنین ریسکی را پذیرا باشد و از همین رو از تحقق توافق تا مدتی گریزان خواهد بود.
انتهای پیام