دشواری نقد | تُنبان قبیله یا رئیس دولت؟
فرهاد قنبری در کانال تلگرامی خود نوشت: «چیزی که در امروز ایران جرات و جسارات فراوان می خواهد نه نقد حکومت و دولت بلکه نقد برخی کنش های غیرمسئولانه مردم و خرده فرهنگهای ساکن ایران است وگرنه چند متلک مجازی به رئیس جمهور و نماینده و وزیر که نه نقد است و نه مطالعه و آگاهی خاصی می خواهد و نه دیگر حساسیت کسی را بر میانگیزد.
امروز جرات و جسارت نه در فحاشی و حمله به حسن روحانی و جنتی و رئیسی و چند متلک به وزیران، بلکه نقد زن ستیزی مستتر در گفتار و رفتار فلان قوم یا نقد تعصبات بیش از حد قبیله ای و پوششی و زبانی و…، فلان قوم ساکن ایران است.
امروز آنچه جرات میخواهد نه نقد حکومت و دولت، بلکه نقد تعصب بنیادگرایانه برخی اقوام و قبایل به تُنبان و کَپنَک و جبه نمدی و کلاه اجدادی و امثالهم است. امروزه آنچه جرات میخواهد نقد فرهنگ بدوی و خشن و همیشه طلبکار برخی گروهها و قبایلِ غیرستیر و در خودفروبسته است.
آنچه دشوار است و جرأت و شهامت زیادی هم میخواهد، نگاه و تحلیل مسائل بدون منافع شخصی و فرقهای و به دور از غلیان احساسات است.
در این شرایط حقیقتاً دشوار است که به جای تلاش برای مچگیری و فحاشی به این و آن و یا سینه سپر کردن و فدایی این و آن شدن به دنبال ایجاد روزنه و دریچهای هرچند بسیاربسیار کوچک در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بود.
حقیقتاً جرأت زیادی میخواهد به جای لعن و نفرین مسئولان و حاکمان، انتقاد از فلان رفتار اجتماعی بخشی از جامعه و یا پوچ و بی معنی دانستن این خشم کور و بی منطق طبقه متوسط شهری که سیاست زدگی و حرفهای صد من یک من غازی را به جای کنش سیاسی به خود باورانده است.
جسارت بسیاری میخواهد انتقاد در مورد سلیقهٔ فرهنگی و هنری جامعه و نقد سیاست زدگی مبتذل رایج در نگاه به هنر که در لایه های مختلف اجتماع گسترش یافته است.
جسارت بسیاری می خواهد نقد کنش های اراذل و اوباشی که به اسم اپوزسیون خارج از کشور خود را نماینده جامعه ایران معرفی کرده و مشغول تغذیه از خون و بدبختی ایرانیان هستند.
جسارت و توان تحمل بالایی میخواهد از بیمسئولیتی بخشی از کارمندان، از زیادهخواهی و فرار مالیاتی بسیاری از دلالان، از نان به نرخ روزخوری برخی ورزشکاران و سلبریتیها و شبهروشنفکران، از کَلاشی برخی کارگردانان و بازیگران جشنوارهای، از فرهنگ رانندگی و بسیاری رفتارهای اجتماعی جامعه با زبان انتقادی سخن گفتن و در عین حال آماده شنیدن انواع توهینها و ناسزاها نبودن.
ما ایرانیان اغلب به دنبال یک پاسخ سرراست برای تمام مشکلات خود هستیم و در عین حال خود را بهترین مخلوقات خداوند و رسوم و اعتقادات و شیوه زندگی و زبان و لهجه و سبک زندگی خود را بهترین نمونهٔ موجود در کره زمین و حاکمانمان را شریرترین مخلوقاتی که کره زمین به خود دیده است میدانیم و کسی که کوچکترین شکی در این گزاره وارد نماید، را با شدیدترین ادبیات مورد نوازش قرار میدهیم.»
انتهای پیام
در مقاله به درستی ولی با احتیاط زیاد به کاستی های
فرهنگی ملت ما اشاره شده است.
بنده در موقعیتی بوده ام که با افراد زیادی از کشور های
مختلف در تماس بوده ام. و در مقایسه با سایر کشور ها کمبود های زیادی از نظر فرهنگی داریم.