خرید تور نوروزی

از نظر محمد فاضلی چرا قطعی برق منطقی است؟

محمد فاضلی مشاور فرهنگی پزشکیان طی یادداشتی نوشت:دولت می‌تواند به شکلی غیرشعاری، واقع‌بینانه و معطوف به مجموعه‌ای از مسأله‌های واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیط‌زیست، سلامت و …) این رویکرد را (عدم استفاده از سوخت مازوت ) به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسأله‌ها تبدیل کند

 خبر این است که دولت سوزاندن مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است. استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعه‌بار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که می‌تواند در آینده، موجی از بیماری‌های مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند. من فعلاً گذشته سیاست‌گذاری و حکمرانی را که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است، کنار می‌گذارم و می‌پذیرم که یک دو راهی وجود دارد: 

اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.

دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.

دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها پای‌بند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است:

یک. بلندمدت‌نگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاه‌مدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیون‌ها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانواده‌ها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانه‌ای نیست. درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد می‌کند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدت‌نگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقه‌دار نیست.

دو. دولت، هم‌زمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشی‌های محدود بر خانوارها و سایر مصرف‌کنندگان برق قرار می‌دهد. مصرف‌کننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت می‌شود. این فشار و هم‌زمان پای‌بند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله  از راه درست را پیش می‌کشد.

سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان می‌سازد و ضرورت پرداختن ریشه‌ای و #از_راه‌_درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح می‌کند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیم‌تر بیماری و ناسلامتی به میلیون‌ها ایرانی است.

چهار. دولت برای آن‌که هم سلامتی را به خطر نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفت‌وگوی بی‌پرده با مردم بر سر مجموعه‌ای از مسأله‌های بنیادین و حیاتی نظیر محیط‌زیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راه‌حل‌های ممکن و … است.

پنج. دولت با این رویکرد، به جای این‌که مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت می‌سوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله می‌شود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راه‌حل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسأله‌های بزرگ‌تر (نظیر سونامی بیماری‌های خطرناک) در آینده، شروع می‌شود.

دولت می‌تواند به شکلی غیرشعاری، واقع‌بینانه و معطوف به مجموعه‌ای از مسأله‌های واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیط‌زیست، سلامت و …) این رویکرد را (عدم استفاده از سوخت مازوت ) به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسأله‌ها تبدیل کند. 

زمین ممنوعیت مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدت‌نگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولت‌ها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشته‌اند، چه رسد به این‌که جدی تمرین کرده باشند. این زمینی است که در آن  از راه درست مسأله را تعریف و حل می‌کنند؛ و البته سختی و هزینه‌اش را هم می‌دانند و می‌پردازند. صداقت و عقلانیت سرمایه‌های ضروری برای ورود به این زمین هستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا