خرید تور نوروزی

خالد مسعود که بود؟

دومینیک کاسیانی، خبرنگار بی‌بی‌سی درباره ی «خالد مسعود» عامل حمله ی انتحاری اخیر لندن نوشت:

فردی که پلیس به عنوان عامل حمله روز ۲۲ مارس ۲۰۱۷ در لندن معرفی کرده، مردی ۵۲ ساله به نام خالد مسعود است.

او دست‌کم سه فرزند داشت.

پلیس لندن گفته که خالد مسعود زمانی به نام آدریان راسل آجائو شناخته می‌شد، ولی بعدها اسامی مستعار دیگری را برای خود انتخاب کرد که ماجرا را کمی پیچیده‌تر می‌کند. از جمله، چند هفته بعد از تولدش در روز کریسمس سال ۱۹۶۴ میلادی، نام او در اداره ثبت احوال منطقه دارتفورد در کنت “آدریان راسل المز” ثبت شده است.

“المز” نام خانوادگی مادر او قبل از ازدواج بود، ولی مادرش دو سال بعد از تولد آدریان، با مرد دیگری به نام آجائو ازدواج کرد.

او هر دو نام “المز” و “آجائو” را بارها به جای یکدیگر به عنوان نام خانوادگی خود استفاده کرد تا این که مسلمان شد و نام خانوادگی “مسعود” را برای خودش انتخاب کرد.

“مطرود روستا”

مادر او به همراه همسر خود برای سال‌ها در تانبریج‌ولز در کنت زندگی کردند و آدریان در آنجا به مدرسه پسرانه هانتلیز می‌رفت.

بعدها والدین او به ولز نقل مکان کردند و هنوز در آنجا به سر می‌برند. پلیس مبارزه با تروریسم ولز هفته قبل خانه آنها را بازرسی کرد، ولی گفته شده که آنها در فهرست مظنونان نیستند. افراد محلی هم به بی‌بی‌سی گفتند که خالد مسعود مدت‌ها بود که با والدینش رابطه نزدیکی نداشت و با آنها غریبه بود.

خالد مسعود در جوانی و زمانی که هنوز آدریان نام داشت، چندبار به جرم خشونت و اخلال در نظم عمومی محکوم شد.

56798792
آدریان راسل آجائو در این عکس به همراه اعضای تیم فوتبال مدرسه‌اش دیده می‌شود

اولین‌بار او در نوامبر سال ۱۹۸۳ میلادی و در ۱۸ سالگی به دلیل خلافکاری، محکوم شد.

۱۰ سال بعد، به نظر می‌رسید که زندگی او در حال سر و سامان گرفتن است؛ برای اولین‌بار ازدواج کرده بود، دو فرزند داشت و به همراه خانواده‌اش در روستای نورثیام در ساسکس شرقی زندگی می‌کرد.

در سال ۲۰۰۰ میلادی، آدریان المز در یک پاب محلی وارد مشاجره‌ای سخت شد. به نظر می‌رسد که طرح شدن موضوعی نژادپرستانه و بحث‌هایی که در ادامه آن در گرفت، دلیل اصلی این مشاجره بود. در نهایت، او کنترلش را از دست داد و با پیرز مات، یکی از طرف‌های دیگر بحث، وارد دعوا شد. نتیجه این زد و خورد، زخمی ۸ سانتیمتری روی گونه چپ پیرز مات بود.

آدریان راسل آجائو به همراه هم‌مدرسه‌ای‌ها
آدریان راسل آجائو به همراه هم‌مدرسه‌ای‌ها

آقای مات اکنون درگذشته است، ولی هتر، همسر او، ماجرا را به یاد دارد: “همسرم داشت از کسی که برایش کار می‌کرد، دفاع می‌کرد.”

“نمی‌دانم چطور دعوا شروع شد.”

المز جرم خودش را پذیرفت و برای دو سال به زندان افتاد. او هیچوقت برای ادامه زندگی به روستای خود برنگشت، هرچند همسر سابق و فرزندانشان برای چند سال دیگر آنجا زندگی کردند.

بعد از آزادی از زندان، او برای زندگی، به ایستبورن رفت. یکی از کسانی که او را در این منطقه می‌شناخت، به بی‌بی‌سی گفت که المز هم کوکائین مصرف می‌کرد و هم استروئیدهای مخصوص بدنسازی.

او در آستانه تغییر هویت هم بود.

یکی از آشناهای او به بی‌بی‌‎سی گفت: “من ابتدا حوالی کریسمس سال ۲۰۱۱ میلادی او را در یک پاب ملاقات کردم.”

“خودش را ‘ادی سیاه’ معرفی کرد. به نظرم آنموقع تازه از زندان آزاد شده بود.”

زنانی با موهای صورتی

“هر کسی که ملاقاتش می‌کرد، می‌گفت که او خیلی مودب است. اما یک شب در پاب، دو مرد که در حال بازی بیلیارد بودند، چیزی گفتند که او را به خشم آورد و با یک چوب بیلیارد هر دوی آنها را زد.”

“یکبار متوجه یک قران شدم و به شوخی پرسیدم: داری این را می‌خوانی؟ چون به نظر نمی‌آمد که مذهبی باشد.”

“دفعه بعد که دیدمش، حدود تابستان سال ۲۰۰۲ میلادی بود. همچنان استروئید مصرف می‌کرد، اما هیکلش تغییری نکرده بود.”

“حین صحبت کردن، کوکائین زیادی مصرف کرد و به نظر می‌رسید که به زنانی که موهای صورتی‌رنگ دارند، علاقه‌مند شده است. دوست‌دختر داشت و دوست‌دخترش پستان‌های مصنوعی سیلیکونی گذاشته بود.”

وقتی المز و این مردی که آشنایش بود، فکر کردند که هر دوی آنها با یک زن مشخص قرار می‌گذارند، المز به او گفت که اگر با هم دوست نبودند، صورتش را چاقو می‌زد.

کاری که دقیقا در سال ۲۰۰۳ میلادی با یک مرد دیگر کرد و دوباره برای شش ماه دیگر به زندان رفت.

آخرین‌بار، او کمی قبل از آن که ۴۰ ساله شود، به زندان افتاد.

دقیقا نمی‌دانیم المز چه زمانی مسلمان شد، ولی در سال ۲۰۰۴ میلادی او در ساسکس غربی با یک زن مسلمان که اصالت پاکستانی داشت، ازدواج کرد. تا آن زمان، نام رسمی او همچنان المز بود، ولی یکی از بستگان همسر جدیدش به بی‌بی‌سی گفت که آنها او را به نام مسعود می‌شناختند.

در نوامبر سال بعد (۲۰۰۵ میلادی)، او به عنوان مدرس زبان انگلیسی به جده در عربستان سعودی رفت. مدارکی در دست است که نشان می‌دهد او در سال ۲۰۰۶ میلادی، برای رأی دادن در انتخابات بریتانیا ثبت‌نام کرده است، یعنی در آن زمان، او به کشور بازگشته بود. ولی بعد، برای یک دوره دیگر در آوریل سال ۲۰۰۸ میلادی دوباره به عربستان سعودی رفته است.

این رفتار کاملا شبیه رفتار افرادی است که مسلمان می‌شوند: آنها به دنبال فرصت‌هایی برای کار و زندگی در دنیای اسلام می‌روند تا بتوانند ایمان و شیوه زندگی مسلمانان را به طور کامل در پیش بگیرند.

در سال ۲۰۱۰ میلادی، او دوباره در بریتانیاست و این بار در لوتون و با یک زن دیگر که اصلیت آفریقایی دارد، زندگی می‌کند. بزرگ‌ترین فرزندش از اولین ازدواجش هم با آنها زندگی می‌کند.

شش سال بعد، او در شرق لندن همچنان با همان زن زندگی می‌کند. همسرش از جمله بازداشت‌شدگان بعد از حمله لندن بود.

آخرین آدرس محل زندگی او در بیرمنگام ثبت شده است.

خالد مسعود شب قبل از حمله را در هتل پرستون پارک گذراند
خالد مسعود شب قبل از حمله را در هتل پرستون پارک گذراند

خالد مسعود خودروی هیوندایی را که برای حمله به کار برد، اوایل هفته گذشته، از شرکتی در بیرمنگام اجاره کرده بود. ما این را هم می‌دانیم که او شب قبل از حمله را در یک هتل در برایتون به سر برده است.

مدیر هتل پرستون پارک به بی‌بی‌سی گفت که این مرد، خود را خالد مسعود معرفی کرده و پول هتل را با یک کارت اعتباری پرداخت کرد.

او “رفتاری دوستانه و لبخند به لب داشت” و گفته بود که از بیرمنگام و برای دیدن دوستانش آمده است.

پلیس، اتاق محل اقامت او را در هتل بازرسی کرده و دستگاه پرس شلوار، ملافه‌ها، حوله‌ها، کتری و نگهدارنده دستمال توالت اتاق ضبط شده است. احتمال داده می‌شود که پلیس به دنبال انطباق دادن دی‌ان‌ای موجود در اتاق است تا مطمئن شود که این مرد، همان فرد مهاجم است.

56798795

“عنصر حاشیه‌ای”

روز چهارشنبه، ۲۲ مارس، خالد مسعود هتل را ترک کرد و به لندن رفت.

او قبلا در ارتباط با هیچ جرم تروریستی محکوم نشده بود. هرچند ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا گفته است که “چند سال پیش” او در ارتباط با “نگرانی‌هایی درباره افراط گرایی خشونت‌آمیز مورد تحقیق قرار گرفته است.”

به گفته ترزا می، خالد مسعود در آن تحقیقات، “یک عنصر حاشیه‌ای” بود.

بی‌بی‌سی دریافته است که تحقیقات مورد بحث، در دوره اوج بحران سوریه و گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) انجام شده است.

اینها احتمالاتی است که داده می‌شود:

  • او یکی از همراهان یا دوستان مظنون اصلی تحقیقات بود، ولی در آن زمان به نظر می‌رسید که ظاهرا گرایش افراطی ندارد.
  • او احتمالا به یک حلقه مرکزی از افراط گرایان نزدیک بود، ولی به نظر نمی‌رسید که خود او خطری داشته باشد و برای همین، عملیات روی بقیه افراد متمرکز شده بود.
  • ممکن است درباره ایدئولوژی و تمایلات او اطلاعات نگران‌کننده‌ای به دست نهادهای امنیتی رسیده باشد، ولی مدرکی که بر اساس آن بتوان جرمی را علیه او ثابت کرد، وجود نداشت و به همین دلیل، تهدیدی جدی به شمار نمی‌رفته است.
  • احتمالا در گذشته در جریان یک عملیات بازداشت شده، ولی بعد آزاد شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا