فيلترينگ دشمن مردم است، ميفهميد؟
اعتماد نوشت: «ماهواره استرلينك همين الان روي بام شماست.» اين يك فرض محال و حتي فرض دور نيست، بلكه اتفاق افتاده و عدهاي از آن استفاده ميكنند. آنهايي كه خودشان را به خواب زده بودند و ميگفتند اين ماهواره به دلايل فني تا چند سال آينده نه در ايران كه حتي در خارج هم قابليت بهرهبرداري ندارد، بايد بيدار شوند. سرعت تكنولوژي بسيار بيشتر از خوش خيالي آنهاست. هزينه استفاده از ماهواره استرلينك در مجتمعهاي مسكوني، از حاصل جمع هزينه اينترنت و پول فيلترشكن گرانتر نيست. يعني يك تكنولوژي مقرون به صرفه و داراي توجيه اقتصادي است. سرعت تكنولوژي به خصوص در حوزه ارتباطات به حدي است كه «الان» با «الان» تفاوت دارد و هر كس كه باشي (حتي استاد دانشگاه شريف يا شوراي عالي فضاي مجازي) ذهنياتت را درمينوردد و واقعيت عريان را در برابر چشمانت قرار ميدهد. بله، سخن از فيلترينگ است. حكم فيلتر كردن توسط يك قاضي حتي در همان زماني كه به جنجال بزرگ تبديل شد (اما جوگرفتگي برخي مسوولان، آن را موجه جلوه داد) اما حالا مضحكتر از هر زمان ديگري است. موارد استثنا مانند اتفاقات 1398 و 1401 شايد ميتوانست در زمان خودش توجيه امنيتي براي فيلترينگ باشد، اما حتي اگر همين امروز آن حادثهها تكرار شود، فيلترينگ چاره كار نيست. با اين حال تصميمات مقطعي نظير آنچه اخيرا در تركيه اتفاق افتاد، براي مدت كوتاه و به منظور رعايت ملاحظات امنيتي، براي شهروندان قابل فهم است. روي اين سخن البته با كساني كه گویی در این دوران زندگي نميكنند، نيست. آنها حتي اگر زياني را كه فيلترينگ به كشور وارد كرده بفهمند، به خاطر كاسبيشان همچنان از آن دفاع ميكنند. اين كاسبي فقط پول نيست؛ گاهي ژست انقلابي گرفتن و ادا در آوردن است. ما در چند روز اطلاعاتي به دست آورديم كه عجيب مينمود و كاش مسوولان وزارت ارتباطات، آن را بررسي كنند و به اطلاع عموم برسانند. سرعت اينترنتتان كم است؟ دچار قطع و وصلهاي مكرر ميشود؟ دليل اصلياش بسيار ساده است: فيلترشكنتان روشن است. بخش بزرگي از ظرفيت مخابراتي، به خاطر استفاده از فيلترشكنها هدر ميرود و كندي اينترنت را باعث ميشود كه نارضايتي كاربران را به همراه دارد. به علاوه كاسبان فيلترشكن درآمدهاي هنگفتي به دست ميآورند. اما جالب است بدانيد كه هيچ كس (تاكيد ميكنيم هيچ كس) دقيقا نميداند حداقل20هزار ميليارد تومان درآمد سالانه فروش فيلترشكن به جيب كي ميرود! همين پول اگر به حساب وزارت ارتباطات واريز شود، ميتواند به تقويت زيرساختهاي كشور بينجامد.
به اين آفتها بيفزاييد، فيلترشكنهايي را كه در واقع دروازههاي ربودن اطلاعات و حتي جاسوسياند.
اگر دولت و وزارت ارتباطات، اطلاعات فني و استدلالهاي محكم خود را براي افكار عمومي بيان كنند، معدود افرادي كه در حوزههاي تصميمگيري در برابر حق مردم براي استفاده از اينترنت بدون فيلتر مقاومت ميكنند، مانع خواهند شد. بخشي از آنها مسائل امنيتي را به عنوان استدلال براي تداوم فيلترينگ مطرح ميكنند حال آنكه اطلاعات ما حاكي از آن است كه دستگاههاي مسوول امنيتي نيز خطر فيلترينگ فعلي براي امنيت را بيش از منافعش ميدانند. گروهي ديگر، استفاده از محتواهاي غيراخلاقي را دستمايه مخالفت با رفع فيلترينگ قرار دادهاند. اين موضوع نه فقط در فرهنگ ديني ما كه براي خانوادههاي ايراني نيز خط قرمز است و بايد برايش چاره انديشيد؛ همانگونه كه در كشورهاي غربي نيز به آن حساسيت نشان داده شده. اما نبايد فراموش كرد كه نقطه ضعف ما در اين زمينه به كمكاري نهادهاي فرهنگي متعدد و پربودجه برميگردد. متوليان اين دستگاهها نميتوانند كمكاري خود را با تداوم فيلترينگ توجيه كنند. فضاي اينترنت به دستور ايست اين افراد بيتوجه است. آنان بايد دنبال وظيفه خود (توليد محتواي سالم) بروند و به صورت كاملا حرفهاي و مبتكرانه كاري كنند كه بر فضاي حاكم غلبه كنند. دردناكتر آنكه حتي فيلترينگ امكان دسترسي كودكانمان را به محتواها و پلتفرمهاي غيراخلاقي تشديد كرده است. در كنار اين تهديد اخلاقي، بخش عمده حملات سايبري جدا از رژيم نامشروع صهيوني، به دليل وجود فيلترشكنها از داخل امكانپذير شده است. اطلاعات ما ميگويد سهم سرمايهگذاريهاي وزارت ارتباطات به دليل اين محدوديتها به شدت آسيب ديده است. شوراي عالي مجازي كه خود را متولي اين امر ميداند، درك دقيقي از تحولات زمانه ندارد. مهم فقدان پاسخ به نيازهاي زمانه نيست، مهم ارايه پاسخهاي نادرست به وضعيتهاي نادرستتر است. داستان برخورد ايرانيان با تحولات جديد از زمان مشروطه به اين سو گاهي غمناك و زماني كمدي است! زماني كه امينالضرب موتور برق را به آستان مبارك امام رضا(ع) برد، طيفي از همين خشك مقدسها نگران بودند كه چرا صداي الهي از بلندگوهاي كفر درميآيد. نگرش آنها در داستان اهداي خون، غسل ارتماسي، سينما، تلويزيون، فاكس، تلفن، ويديو، ماهواره و… قصه ناتمام و مكرر است. تكنولوژي قواعد و اصول خود را بارها بر ما تحميل كرده. هر جا كه راهحل منطقي تعامل با آنها را يافتيم بردهايم؛ هر جا كه خواستيم به جنگ تمدن برويم بازندگاني شرمگين بودهايم.