«چرا جلوی صدا و تصویر نافذ خاتمی را میگيرند؟»
عضو فراكسيون اميد معتقد است كه اصلاحطلبان بايد به سمت از بين بردن گفتمان اصلاحطلب هراسي حركت كنند. گفتماني كه عقيده او تلاش دارد اصلاحطلبان را به حاشيه براند.
به گفته محمدعلی وكيلي، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، «تمام تلاش اصلاحطلبان باید این باشد که خود را از این خاکستر اتهامات خارج کنند. امروز حقوق مردم زیر له شدن اصلاحطلبان در این خاکستر از بین رفته است.»
وكيلي تلاش براي رفع اتهامات عليه اصلاحطلبان را در حالي مطرح میکند كه بهتازگی از فشار، حمله و هجمه همكاران خود در پي ديدار با سید محمد خاتمي، رئیسجمهور اسبق جمهوري اسلامي ايران به مناسبت سالگرد پيروزي ليست اميد در انتخابات مجلس دهم رهايي پيدا كرد.
پسازاین ديدار تعدادي از نمايندگان مجلس خواستار محاكمه وكيلي و علي مطهري ديگر عضو هیئترئیسه مجلس در دادگاه بهارستان و هیئت رسیدگی به تخلفات هیئترئیسه مجلس شدند. هرچند اين دو در اين دادگاه تبرئه شدند. بااینحال وكيلي از اين ديدار ابراز ندامت و پشيماني نمیکند. او در گفتوگو با رویداد۲۴ با دفاع از ديدار خود و بيش از 60 نفر از نمايندگان مجلس با خاتمي میگوید: «ما نماینده هستیم و حتی مجازیم که با مجرمین هم ملاقات داشته باشیم چه برسد که ملاقاتی با آقای خاتمی که هشت سال رئیسجمهور محبوب ما بوده است و در هیچ دادگاهی هم مجرم شناختهنشده است داشته باشیم.»
او ريشه حملهها و هجمهها در پي اين ديدار را در ادامه تلاش عدهای فرصتطلب براي به حاشيه راندن اصلاحطلبان میداند. او میگوید: «اتهامات ابزاری شده که در دست فرصتطلبان قرارگرفته است. باید این ابزار را از آنها گرفت» و راهكار آن را نيز تغيير ادبيات اصلاحطلبان میداند.
***
سوتيتر:
– مجازیم که با مجرمین هم ملاقات داشته باشیم چه برسد که ملاقاتی با آقای خاتمی که هشت سال رئیسجمهور محبوب ما بوده است و در هیچ دادگاهی هم مجرم شناختهنشده است.
– پیش از آشتی ملی باید اصلاح ادبیات صورت بگیرد تا احساس نیاز به اصلاحطلبان شود.
– باید کاری کرد که گفتمان اصلاحطلب هراسی در نظام از بین برود.
– تمام تلاش ما اصلاحطلبان باید این باشد که خود را از این خاکستر اتهامات خارج کنیم. امروز حقوق مردم زیر له شدن اصلاحطلبان در این خاکستر از بین رفته است.
– امروز خاتمی دلش درگرو انقلاب و نظام است چرا عدهای باید جلوی صدا و تصویر نافذ این مرد را بگیرند؟
– جمهوری اسلامی ارثیه گفتمان اصلاحطلبی بوده است.
***
بهعنوان اولین سؤال از دیدارتان با آقای خاتمی که خیلی هم باعث جنجال شد پشیمان نیستید؟
چرا باید پشیمان باشم. مگر چه گناه صغیره و کبیرهای کردم.
فکر میکردید برخی نمایندگان، شمارا به خاطر اين ديدار اینقدر تحتفشار قرار دهند؟
نه، حقیقتاً فکر نمیکردم. من هنوز باورم نمیشود این تعداد افرادی که گفته میشود چنین نامهای را علیه ما نوشته باشند.
پس به نظر شما 80 نفری نبوده است؟
فکر نمیکنم. به نظر من مجلس دهم یک مجلس عاقل و بالغ هستند و متوجه مسئولیت نمایندگی خود میباشند و تحت تأثیر این فضاها قرار نمیگیرند.
اگر در مطرح کردن این تعداد افراد دروغ گفتهشده باشد این دروغ را از سمت چه کسانی میدانید؟
ممکن است یک اقلیت تندرویی برای دوقطبی کردن فضا دست به چنین کاری زده باشند. این افراد نانشان در براندازنمایی دوستان نظام است. ولی بازهم میگویم که فضای مجلس دهم این نیست.
از مجلس هفتم شاهد حضور یک اقلیت تندرویی در بهارستان هستیم. به نظر شما چگونه صدای این افراد همیشه بلند بوده است؟
تعداد این افراد معدود است ولی چون وصل به برخی منابع قدرت هستند خود را افراد پرقدرت نشان میدهند. اینکه امروز این افراد، دیدار ما با آقای خاتمی را دستاویز کردند باید بدانند که در این جلسه 63 نفر از نمایندگان حضور داشتند ضمن اینکه این 63 نفر هم همه عضو فراکسیون امید نبودند. خیلی از نمایندگآن هم که در جلسه نبودند افسوس خوردند که چرا مطلع نشدند و یا اینکه این جلسه با جلسه دیگری از آنها تداخل داشته است. اگر اطلاعرسانی درستی انجام میشد تعداد این نفرات بالای 120 نفر میرفت. از هیئترئیسه هم 4 نفر حضور داشتند و تنها من و آقای مطهری نبودیم. کاملاً مشخص است که بهانه کردن حضور ما دو نفر یک کار سیاسی است. ما نماینده هستیم و حتی مجازیم که با مجرمین هم ملاقات داشته باشیم چه برسد که ملاقاتی با آقای خاتمی که هشت سال رئیسجمهور محبوب ما بوده است و در هیچ دادگاهی هم مجرم شناختهنشده است داشته باشیم. اتفاقاً صحبتهای من در آن جلسه سرمقاله روزنامه ابتکار شد. من در آن جلسه خطاب به آقای خاتمی گفتم که گفتمان اصلاحطلبی تنها ظرفی است که مظروف جمهوری اسلامی در این ظرف معنی پیدا میکند و حتی گفتمان اصولگرایی هم در این ظرف معنایی ندارد؛ اما گفتمان اصلاحطلبی از متن خارجشده و به حاشیه رفته و امروز رقیب به ما میگوید ادبیات شما براندازانه است.
برای همین آقای خاتمی بحث آشتی ملی را مطرح کرد؟
پیش از آشتی ملی باید اصلاح ادبیات صورت بگیرد تا احساس نیاز به اصلاحطلبان شود. باید کاری کرد که گفتمان اصلاحطلب هراسی در نظام از بین برود. بحث اصلاح ادبیات که من مطرح کردم از رهبر جبهه اصلاحات شامل میشود تا رسانههای حامی اصلاحطلبان.
به نظر شما این اصلاحطلب هراسی نیاز رانت و کاسبی یک عده است؟
دقیقاً همینطور است. نان یک عده غیر مقبول در حذف اصلاحطلبان است. خیلی حیف است که عدهای معدود با نشان دادن غیرواقعی اصلاحطلبان به دنبال حذف افراد کارآمد و روی کار آوردن عدهای ناکارآمد هستند.
این رفع اصلاحطلب هراسی به یک فضایی نیاز ندارد؟
اینکه ادبیات اصلاحطلبی بخواهد تغییر کند شاخصههایی دارد. مثلاً در رابطه با استکبارستیزی ما نباید لکنت داشته باشیم. ما در رابطه با دفاع از محرومین و مستضعفین باید سرمان را بالا بگیریم و محکم دفاع کنیم. ما باید در دفاع از ولایتفقیه و یا نظراتی که میخواهد ولایتفقیه را زیر سؤال ببرد باید سرمان بالا باشد و دفاع کنیم. دفاع از آرمانهای امام و ولایتفقیه در نظریات اصلاحطلبان شکلگرفته و نباید بگذاریم باگذشت زمان و تحریفهایی، معانی این ارزشها زیر سؤال برود. ما مجبوریم به اصول اولیه خود برگردیم. امروز نسل جدید ما نمیداند جریان اصلاحطلب از کجا آمده و ارثیهاش چه بوده است؟ به نظر من جمهوری اسلامی ارثیه گفتمان اصلاحطلبی بوده است ولی امروز به سمتی دیگر کشیده شده است. اصلاحطلبان به این مفاهیم از منظر قدرت نگاه نمیکردند بلکه از منظر ایدئولوژی به آن میپرداختند ولی امروز این مفاهیم توسط عدهای که از منظر قدرت به موضوع نگاه میکنند مصادره شده است.
چه نيازي به طرح اين بديهات است؟
ما باید نسبت خودمان را با جمهوری اسلامی مشخص کنیم. ما با کدام مختصات مطالبه گر هستیم؟ امروز جریان رقیب اصلاحطلبان را در مختصات براندازی برده است. ما باید موقعیت خود را نشان دهیم. ما اصلاحطلبان باید مشخص کنیم که امروز در جمهوری اسلامی هستیم نه بر جمهوری اسلامی. متأسفانه رقیب، چهره بدی از ما درست کرده و امروز رهبران جبهه اصلاحات باید این مفاهیم و اصول اولیه که در ابتدا به آن اشاره کردم را جار بزنند تا همگان به واقعیت ما پی ببرند.
جار زدن و جا انداختن این اصول و مفاهیم برای روشن شدن چه کسانی است؟ چون اصلاحطلبان هيچگاه نگفته اند كه بر جمهوري اسلامي هستيم.
اول برای خدمت به نظریه جمهوری اسلامی است. رقیب باعث غباری در نظریه جمهوری اسلامیشده است که ما باید این غبار را پاککنیم. دوم برای روشن شدن تمام ذهنهایی که نسبت به اصلاحطلبان بدبین شدهاند.
به نظر شما حاکمیت هم میخواهد که جریان اصلاحات این شفافسازی را انجام دهد؟
شاید حاکمیت هم دچار این سو برداشتشده که اصلاحطلبان نسبت به این مفاهیم بیگانه شده است. نحوه کنش و واکنشها گویای این سو برداشت از اصلاحطلبان است. من معتقدم اصلاحطلبان این مسئله را باید در درون خود حل کنند تا نتایج آن در همهجا نمود پیدا کند و مردم هم قضاوت بهتري نسبت به اين جريان پيدا كنند.
بعید است كه مردم تصور کنند که اصلاحطلبان ضد نظام هستند.
این کار دارد توسط عدهای صورت میگیرد و آنها در تلاشاند که این را به مردم القا کنند که اصلاحطلبان ضد نظام هستند.
افرادی که به این فضاسازيها بها میدهند خیلی زیاد نیستند.
بالاخره باید تلاش کرد که جریان سیاسی این افراد خلع سلاح شود. چرا باید این ابزار در دست این افراد فرصتطلب باشد؟
اين فرصتطلبان همانهايي هستند كه رئیسجمهور گفته بود پول، رسانه، اسلحه و… را يكجا در اختيار دارد؟
عوض آن ما زبان، قدرت مدنی و پایگاه اجتماعی داریم و میتوانیم نظرات خود را برای مردم تبیین کنیم. ما صاحبنظر هستیم و میتوانیم جمهوری اسلامی واقعی که منطبق بر مفاهیم و اصول اولیه ما شکل گرفت را به همگان نشان دهیم. تمام تلاش ما اصلاحطلبان باید این باشد که خود را از این خاکستر اتهامات خارج کنیم. امروز حقوق مردم زیر له شدن اصلاحطلبان در این خاکستر از بین رفته است.
قدرت مدنی جریان اصلاحات در انتخاباتها تبلور پیدا میکند که ما شاهد محدودیتهای زیادی در این رابطه هستیم، حتی این محدودیتها در رسانههای اصلاحطلب هم دیده میشود.
همه این محدودیتها همین اتهاماتی هست که به ما زده میشود. من میگویم این اتهامات ابزاری شده که در دست فرصتطلبان قرارگرفته است. باید این ابزار را از آنها گرفت. امروز خاتمی دلش درگرو انقلاب و نظام است چرا عدهای باید جلوی صدا و تصویر نافذ این مرد را بگیرند؟ چون این افراد یک هاله و گفتمان امنیتی را ایجاد کردهاند. من برای زدودن این فضای امنیتی اعتقاد به آرامش امنیتی دارم. بعدازآنکه آرامش ساری و جاری شد خیلی راحت میتوانیم مفاهیم و اصول خود را تبیین کنیم.
طی کردن این مسیر در نبود آیتالله هاشمی رفسنجانی کمي سخت به نظر میرسد، شما هم با من موافقید؟
اینطور نیست، امروز نسل جدید در کنار آن اصلاح ادبیات میتواند افرادی بهمانند آیتالله هاشمی را بازتولید کنند.
این اتفاق از بالا به پایین است یا از پایین به بالا؟
مطمئناً از پایین باید صورت بگیرد. اصلاحطلبان و آقای خاتمی نباید از این موضوع بترسند که اگر در ادبیات خود اصلاحی را به وجود آوردند با حمله رسانههای مقابل روبرو میشوند. جریان اجتماعی اصلاحطلبآنهم باید با لیدرهای خود همراهی کند. آنگاه همه شاهد همدلی لیدرهای اصلاحطلبان با لیدرهای حاکمیت خواهیم بود. وقتی همدلی نباشد میبینیم که وقتی یک نفر ایده آشتی ملی را میدهد انگار به سمت طرف مقابل تیری را پرت کرده است.
مطرح کردن آشتی ملی زودهنگام بود؟
بله، چون مطرح کردن این موضوعات پیشفرضهایی دارد. اول باید اصلاح ادبیاتی را به وجود بیاوریم و بعد به دنبال این موضوعات برویم. وقتی فضا طوری شکلگرفته که عدهای تمام و کمال تریبونها را در اختیار گرفتند و همه ما را ضد نظام معرفی میکنند چطور میشود بحث آشتی ملی را به میان آورد؟
انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک است، به نظر شما رقیب جدی آقای روحانی را تهدید میکند؟
آقای روحانی به لحاظ عملکرد و با توجه به گرههایی که از گذشته وجود داشته توانسته کارهای مثبتی را خود بجای بگذارد ولی میانگین این عملکرد خیلی بالا نیست. آقای روحانی جز معدود خوششانسهای جمهوری اسلامی است که به برکت اجر صبر دیگرانی به راحتترین صورت در سال 92 بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد. به نظر من آسانترین رئیسجمهوری را ایشان به دست آورد. این آسانی بود که از پی یک کار طاقتفرسای منابع مشروعیت برای ایشان به دست آمد. منظور، مشروعیت مردمی است. اگر آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بخواهد با کارنامهاش با مردم صحبت کند کار دشواری در پیش دارد بهخصوص اگر رقیب جدی داشته باشد. خوششانسی روحانی ازاینجهت است که گویا قرار نیست با کارنامهاش با مردم صحبت کند. از قرار معلوم قرار است با مشروعیت خوبی که از سمت مردم دارد بازهم با آنها صحبت کند. این منابع مشروعیتی که روحانی دارد و دیگران ندارند باعث شده وی از همه جلوتر باشد. یکی از منابع مشروعیت درگذشته همان جمله معروف آقای خاتمی بود که گفت «تکرار میکنم» بهتمامی لیست امید رأی دهید. با اتکا به این مشروعیت شانس پیروزی آقای روحانی بالاست.
نظرتان درباره تحرکات اخیر احمدینژاد چیست؟
به نظرم آقای احمدینژاد با طرح موضوع کاندیداتوری آقای بقایی به دنبال بالا بردن وزن اجتماعی خودش است. حتی اگر آقای بقایی رد صلاحیت شود آقای احمدینژاد در جهت خواسته خود جلو رفته است. آقای احمدینژاد در جهت اعتراض به وضع موجود وسط آمده تا بهنوعی به حیات سیاسی خود را ادامه دهد.
با توجه به کارنامه هشتساله آقای احمدینژاد آیا این کارها و برنامهها تغییری در وضعیت اجتماعی ایشان به وجود میآورد؟
به نظر من این تحرکات خیلی تأثیری در وزن اجتماعی ایشان نخواهد گذاشت، البته اگر آقای احمدینژاد خودش به صحنه میآمد با توجه به یکسری پایگاههای رأی که داشت میتوانست رقیب جدی برای آقای روحانی باشد، آنهم درصورتیکه روحانی فقط به اتکا کارنامه دولتش پا به عرصه میگذاشت و نه منابع مشروعیتی که از آن صحبت کردم.
انتهای پیام
با رد صلاحیت و محرومیت و محدودیت و لغو و اخطار و … نمیشه جلوی اصلاحات رو گرفت. چرا که اصلاحات یک خواست عمومی و یک حرکت مردمی است و دشمنی با این حرکت مردمی باتلاقی است که آنها را هرچه بیشتر در برابر آن بایستند سریعتر در کام خود فرو میبرد.
شما هم خواهان معرفی و محاکمه امران قتل های زنجیره ای بشو هم رد صلاحیت میشی و هم تکفیر و واجب القتل