دلایل به خطر افتادن جایگاه و اعتبار پزشکان چیست؟
«عباس عبدی»، روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی در گفتگو با مجله نظام پزشکی شماره اسفند 95 از جایگاه و اعتبار پزشکان و دلایل به خطر افتادن آن میگوید که متن آن در پی می آید:
🔹با توجه به اینکه تنها وجه مشترک پزشکان گذراندن یک دوره تحصیلی مشترک در نقاط مختلف کشور بوده است و بر خلاف مشاغل دولتی و … بعد از این دوره هر پزشکی به صورت مستقل در مورد شرایط کار و زندگی و فعالیت اقتصادی خود تصمیم می گیرد. به نظر شما اصلا صنف دانستن اجتماع پزشکان دیدگاه درستی است؟
🔸اين كمترين وجه اشتراك آنان است. حرفه و شغل پزشكي به معناي دقيق كلمه يك صنف و پيشه است. نه تنها نوع كار آنان مشابه است، بلكه ضوابط و قواعد بسيار سختگيرانهاي براي ورود به اين حرفه وجود دارد. به طور كلي مشاغل دولتي كمتر در قالب صنف و حرفه قرار ميگيرند، چون لزوماً به كار ثابتي مشغول نيستند. در ميان كليه صنوف جامعه، پزشكان، وكلا، مهندسان و روزنامهنگاران چهار صنف مهم هستند كه از طريق سنجش سلامت اين 4 صنف ميتوان سلامت كلي جامعه را نيز سنجيد.
🔹شما در بخشی از مقاله خود که در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده بود گفته بودید نظام پزشکی باید حامی مردم باشد اما در حال حاضر بیشتر از پزشکان دفاع می کند. به نظر شما می توان گفت فشار روانی وارد شده بر جامعه پزشکی و تلاش آنها برای پاسخ به این فشار کارکرد نظام پزشکی را تغییر داده و این موضوع در نهایت به ضرر بیماران تمام شده؟
🔸اين درست است كه نظام پزشكي بايد از حقوق بيمار هم دفاع كند، ولي دفاع از حقوق صنف نيز وظيفه آن است. دفاع از حقوق مردم در برابر پزشك نيز به نحو ديگري دفاع از صنف است. اصولاً نظامهاي صنفي از قديم بر همين اساس شكل گرفتند كه از مرزهاي صنف در برابر عوارض و خطرات بيروني و داخلي حمايت كنند. بنابراين اگر از حقوق مردم در برابر خطاي پزشكان دفاع ميشود به تعبير دقيقتر دفاع از مرزهاي حرفهاي و اخلاقي پزشكي است. اگر من عليه يك روزنامهنگاري كه اصول حرفهاي را رعايت نميكند مطلب بنويسم، در درجه اول در مقام دفاع از اين حرفه هستم. البته قبول دارم كه فشارهاي غيرمنصفانه نيز به پزشكان وارد ميشود ولي پزشكان و نظام پزشكي بايد با بزرگمنشي پاسخ دهند. وقتي كه برخي از پاسخهاي آقايان پزشك و يا حتي نظام پزشكي را در موضوع مرحوم كيارستمي ميديدم، متأسف ميشدم كه چرا همين سخنان با ادبيات و جهتگيري شايستهتر طرح نشده است تا اثرات مثبتي داشته باشد.
🔹برای بازسازی اعتماد متقابل مردم و پزشکان نظام پزشکی چه وظیفه دای دارد؟
🔸به نظرم پزشكان هنوز جزو اقشار مورد اعتماد جامعه هستند و در سطوح بالاي اعتماد قرار دارند. ولي فراموش نكنيم كه خراب كردن اين اعتماد خيلي راحتتر از ايجاد و كسب آن است. پس بهترين كار، پاسخ مساعد و درست دادن به نقدهاي ديگران و دفاع همهجانبه از مرزهاي این حرفه در برابر هر كسي كه از درون (پزشكان) يا بيرون بخواهد اين مرزها را مخدوش كند. در این مورد نمونههای زیادی میتوان ارائه کرد.
🔹وزارت بهداشت بعنوان یک نهاد دولتی، در زمینه بهداشت و درمان هم وظایف اجرایی و هم وظایف نظارتی را بر عهده دارد و این موضوع در برهه هایی موجب ابزار قرار دادن مثلا درآمد پزشکان و یا خطاهای پزشکی برای حمله مخالفان یک دولت به کل آن دستگاه میشود. به نظر شما تفویض بخشی از این اختیارات به نهادهای غیردولتی موجب کاهش تشنج میشود و یا امکان فرار از نظارت را افزایش میدهد؟
🔸اين پرسش بيش از حد تخصصي است كه بتوانم به آن پاسخ قابل قبولي دهم. ولي معتقدم كه اگر پزشكان از طريق نهاد صنفي خود اقدام كنند، آن اندازه قدرت دارند كه ايدههاي درست خود را پيش ببرند. و بنده به طور كلي معتقدم نقش دولت را بايد در حد سياستگذاريها محدود كرد.
🔹بخشی از فشار وارد شده بر جامعه پزشکی اختلاف سطح درآمد آنان با قشر کارگر و کارمند است. در حالی که در بازه های مختلف زمانی گاها جامعه با مشکلات اقتصادی به مراتب شدیدتری مواجه بوده است. چرا در این دوره این اختلاف درآمد تا این حد منجر به جبهه گیری و بدبینی افراد شده است؟
🔸اين درست است. ضربالمثلي است كه ميگويد وقتي زمين سفت ميشود گاوها كه فشار بيشتري را در شخم زدن تحمل ميكنند، هركدام تقصير را به دوش ديگري مياندازد و به آن شاخ ميزند، در حالي كه زمين سفت است! الآن هم همين طور است وقتي به شرايط سخت و ركود برخورد ميكنيم، اين نوع نگاههاي منفي به ديگران از جمله پزشكان بيشتر ميشود. در اين موارد بهتر است پزشكان نيز حداكثر احتياط را كنند و اجازه ندهند اين فشارهاي وارد بر مردم سخت و جهت آن به سوي پزشکان منحرف شود. متأسفانه برخي برخوردها را كه شايسته اين هدف باشد نميبينيم. برداشت من اين است كه نظام پزشكي به عنوان نماينده حرفه مورد احترام پزشكي باید در سياستهاي ارتباطی خود در عرصه عمومي تجديدنظر كند.
🔹بعد از کلیپی که توسط آرمان مدیا در فضای مجازی منتشر شد و در آن از مردم سوال شده بود که پزشکان دزد تر اند یا خودرو سازان، برای جامعه پزشکی این سوال مطرح شده است که چرا از آنها بعنوان دزد احتمالی یاد میشود؟ اینکه مردم در بین اقشار مختلف به دنبال دزد میگردند نشانهای از افول اعتماد اجتماعی است یا مضیقه اقتصادی؟
🔸بنده سازنده آن كليپ را نميشناسم ولي به ظاهر روزنامهنگار شناخته ميشود. ولي چرا در نقد رفتار او نوشتم. نه فقط به دليل دفاع از پزشكان، بلكه به دليل دفاع از حرفه و اخلاق روزنامهنگاري. به نظرم پزشكان هم ميتوانند اين كار را با خطاكاران حرفه خود انجام دهند. در اين صورت هيچ نيازي ندارند كه به اين كليپها پاسخ دهند. اگر كار خودشان را خوب انجام دهند افراد زيادي پيدا خواهند شد كه از آنان دفاع كنند. زیرا من خود را در برابر هیچ حرفه دیگری تعریف نمیکنم همه ما اجزای ضروری یک جامعه هستیم.
🔹ترمیم این رابطه را باید از کجا شروع کرد؟ پزشکان؟ رسانه ها؟ و یا فرهنگ اجتماعی؟
🔸لزومي ندارد كه بگوييم از كجا؟ همه بايد اين كار را آغاز كنند و نميتوانيم آغاز كار خود را موكول به اقدام ديگري كنيم. ولي آنچه كه مربوط به پزشكان است را بايد از خودشان آغاز كنند؛ و اين شدني است.
🔹بعنوان سخن پایانی اگر صحبتی با مخاطبان این نشریه دارید بفرمایید.
🔸به نظر بنده پزشكي چيزي بالاتر از يك صنف هم هست. از قديم هم آنان را حكيم معرفي ميكردند. پزشك در مرتبهاي است كه بايد اعتماد بيمار به او حداكثر باشد. اتفاقاً اين اعتماد تأثير تعيينكننده در درمان بیمار هم دارد. از این نظر پزشکان با ساير صنوف تفاوت ماهوي دارند. خوشبختانه جامعه پزشكي ايران در سطح بالايي از تخصص قرار دارد، اجازه ندهند كه اين اعتماد به دليل رفتارهاي ناشايست و حرص عدهاي از پزشكان زايل گردد.
انتهای پیام
پولهای باد اورده ناشی از طرح تحول سلامت مهمترین عامل نفرت درونی مردم از پزشکان متخصص و فوق تخصص است اما به علت نیازی که مردم به درمان دارند آن را پنهان میکنند.