آتش؟ بس!
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
از هر زاویه ای که به خبر آتش بس لبنان و اسرائیل نگاه کنیم، فی النفسه می تواند مسرت بخش باشد. برای لحظه ای از عالم سیاست و حتی تغییر هر شرایط موجود به هر وضعیت مطلوب مبتنی به راه حل خشونت آمیز فاصله بگیریم، به انسان به مثابه موجودی قائم به ذات و فارغ از همه دسته بندی ها و تمایلات سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیک نگاه کنیم و ارزش واعتبار جان انسان را به رسمیت بشناسیم. خود را در مواجهه با شرایطی قرار دهیم که طی یک سال جنگ اخیر در منطقه قریب به پنجاه هزار انسان قربانی شده اند، جنگ میلیون ها انسان را آواره کرده، چندصدهزار کودک را یتیم و زنان را بی سرپرست و والدین را به اندوه جگرگوشه گان خود نشانده است.
خسارت مالی را فاکتور بگیریم و به همین آمار تلفات انسانی و اندوه ناشی از آن بسنده کنیم. تا درک کنیم خبر آتش بس، فارغ از هر دستاورد و تبعات سیاسی برای طرفین متخاصم، چه اندازه می تواند مسرت بخش باشد، نه تنها برای انسان هایی که به نوعی درگیر خواسته یا ناخواسته جنگ بوده، بلکه برای همه وجدان های بیدار و عواطف جریحه دار شده. تا ببینیم چنین خبری همان اندازه که برای وجدان جریحه دار شده، اما در نقطه مقابل برای آتش بیارهای معرکه جنگ چه اندازه ناخوشایند است.
غریو شادی مردم لبنان در اولین ساعات برقراری آتش بس، درواقع بازتاب غلبه بر اهریمن جنگ بود، نشانی همیشگی و ابدی که تجربه های گرانسنگ تاریخی نشان داده که نوعیت انسانی تا چه اندازه از آن نفرت داشته و دارد. تجربه های تاریخی نشان داده مردم حتی وقتی هست و نیست و بود و نبودشان به دفاع و ناگزیر به جنگیدن بسته و وابسته بوده، اما همواره در اعماق وجودشان از خشونت و جنگ نفرت داشتند.
جنگ حتی اگر هر اندازه موجه و حتی مقدس، اما تردیدی نیست که سایه آن بر وجدان ها و فطرت پاک انسانی همواره باعث نفرت بوده. این واقعیت تلخ که تا زمانی که بشر باشد، جنگ بخشی از زندگی او و به تعبیر سارتر علم شدن انسان خواهد بود، تردیدناپذیر خواهد بود، اما آنچه انسان را به سمت حقیقتی فراتر از ناگزیری از تن دادن به جنگ سوق می دهد، امیدواری به فرجام جنگ و خشونت است.
انتهای پیام