پزشکیان در راه باریک آزادی؟
«جعفر خیرخواهان: امیدوارم آقای پزشکیان ایدههای این کتاب را همچنان دنبال کند»
علی نیلی، انصاف نیوز: کتاب «راه باریک آزادی» از نویسندگانی که امسال نوبل اقتصاد را به خانه بردند، با استناد به تاریخ جهان ادعا میکند هیچ کشوری به توسعه نرسیده جز آنکه در کنار حکمرانی قوی جامعه قوی هم داشته است. با جعفر خیرخواهان، یکی از مترجمان این اثر، ایده و پیام کتاب را حلاجی کردهایم.
کتاب راه باریک آزادی را بسیاری خواندهاند اما کتاب بیش از تعداد مخاطبانش در ایران شناختهشده است و دلیل این شهرت، ارجاعات متعدد مسعود پزشکیان به آن است. پزشکیان چه در ایام وکالت، چه در ایام رقابت و چه حالا و در مقام ریاست بر جمهوری، مفاهیم مدنظرش را با ارجاع به این کتاب بیان میکند. بنابراین آنچه در راه باریک آزادی آمده است باید مهم، فهمیدنی و دستیافتنی باشد.
کتاب راه باریک آزادی دو نویسنده دارد؛ دارون عجماوغلو ترکیهای تبار و رابینسون انگلیسی تبار. این کتاب در ایران، توسط چند موسسه انتشاراتی عرضه شده که انتشارات روزنه آن را با ترجمه علیرضا بهشتی شیرازی و جعفر خیرخواهان روانه بازار کرده است. دسترسی به آقای بهشتی ممکن نیست چه آنکه به دلیل حضور در شبکه اجتماعی کلابهاوس و در اتاق «نجات ایران» در حال تحمل حکم حبساش است. آقای خیرخواهان نیز ساکن مشهد است اما از مساعدت بخت، هنگام تماس در پایتخت بود و دعوت ما را پذیرفت.
گفتوگو با این پرسش آغاز شد که «اهمیت کتاب راه باریک آزادی» چیست؟ آقای خیرخواهان در پاسخ، به مرور مقدمه عزتاله فولادوند در کتاب «فلسفه، جامعه و سیاست» پرداخت و گفت: ایشان در این مقدمه به دو گروه از اندیشمندان اشاره میکند؛ گروهی که معتقدند آدمیان را نمیشود آزاد گذاشت و باید راه و روش درست را حتی به جبر و زور به آنان آموخت. در این دیدگاه، حکمران در قامت شبانی تعریف میشود که باید دائما مراقب گله عوام باشد و هدایتشان میکند. دیدگاه دیگر، میگوید انسان به نحوی سرشته شده که خود بهترین داور مصلحت خویش است و توان تمیز درست از نادرست را دارد.
خیرخواهان ادامه داد: دکتر فولادوند در ادامه نوشتهاند در تاریخ فلسفه سیاسی، همواره این دو نحوه نگاه به نسبت انسان و حکمران، طرفدارانی در میان برجستهترین متفکران داشته است. از افلاطون به عنوان بزرگترین ایدهپرداز مخالف دموکراسی یاد میکند که معتقد بوده خردمندان و آگاهان به اسرار باید به کمخردان حکم برانند و آنان را به سوی مدینه فاضله رهنمون شوند. در این دیدگاه بالاترین تکلیف انسان، ساختن بهشت برادری و برابری در این جهان با هموارساختن راه فردوس برین در آخرت است.
او گفت: باز ایشان به گروه دوم میپردازد و میگوید اولا هیچکس و هیچ جرگهای جامع همه اطلاعات لازم برای مدیریت جامعه و خطاناپذیر نیست. آن جمله معروف را میآورد که همهچیز را همگان دانند و همگان هنوز پای به عرصه وجود نگذاشتهاند. بعد از لغزشپذیری همه انسانها حرف میزنند و جملهای کلیدی دارند که انسان همواره از طریق آزمون و خطا پیشرفت کرده است.
آقای خیرخواهان با این مقدمه نتیجه گرفت که «آزادی» و «نظارت» دو رکن اساسی در پیشرفت بشر بودهاند. او گفت: آزادی ارزش ذاتی دارد و یکی از مطالبات و شعارهای انقلاب ایران در سال 57 بوده است. اهمیت کتاب هم این است که نقش آزادی در توسعه جوامع را پررنگ میداند و با جزییات نشان میدهد توسعه به عنوان یک آرزوی همگانی، همزاد آزادی است.
خیرخواهان در تشریح پیام کتاب راه باریک آزادی گفت: اشارهام به مقدمه آقای دکتر فولادوند بر آن کتاب، با این هدف بود که نشان دهم این یک دانش بشری است که وقتی حکومت و حاکمان به حال خود واگذار شوند، به سمت سرکشی و سرکوب آزادیها و در نهایت استبداد میروند. استبداد هم نتیجهای جز اجحاف و ظلم و بیعدالتی ندارد. این یک پدیده آشنا و شناختهشده است. ایده عجماوغلو و رابینسون در این کتاب این است که برای مقابله با سرکشی حکمرانی و حکمرانان، راهی جز قویشدن جامعه وجود ندارد و یک جامعه قوی است که میتواند حکمران را از سرکشی و استبداد بازبدارد.
این مترجم و اقتصاددان، به رواج ایده دولت ضعیف اشاره کرد و ادامه داد: برخی معتقدند دولت به معنای قوه حکمرانی هرچه کوچکتر و ضعیفتر باشد، سرعت جامعه برای تحول و پیشرفت بیشتر میشود اما این کتاب با بررسی شئاهد تاریخی نشان میدهد که توسعه نه با حضور دولت ضعیف و کوچک به دست میآید و نه در غیاب یک جامعه قوی.
دکتر خیرخواهان با لحن انتقادی، گریزی به انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم زد و گفت: دکتر پزشکیان در ایام انتخابات و تبلیغات، ارجاعاتی به این کتاب دادند اما بعد از پیروزی در انتخابات، ندیدم که نامی از راه باریک آزادی ببرند… خبرنگار انصاف نیوز هم متذکر شد که رئیسجمهور در سفر استانی به سیستان و بلوچستان، بار دیگر به آموزههای کتاب راه باریک آزادی اشاره کرده است.
خیرخواهان گفت: نویسندگان تلاش کردهاند برای این پرسش تکراری اما هنوز بیپاسخ که چرا تعدای از کشورها به ثروث و رفاه رسیدهاند اما شمار بیشتری از کشورها با وجود تلاشهای بسیار نرسیدهاند، جوابی قانعکننده دارد. یک دلیل استقبال ایرانیان از کتاب راه باریک آزادی هم شاید این باشد که به بسیاری از سوالات و ابهامهای ما پاسخ میدهد.
در ادامه گفتوگو، مترجم، استقبال از این کتاب را ناشی از ایده نو و قلم گیرای نویسندگانش دانست، آغاز کتاب با اشاره به افسانه گیلگمش را نشانهای از تسلط نویسندگان به تاریخ بشر تفسیر کرد، به ذکر نمونههایی از خوانده شدن کتاب توسط افرادی از طیفهای مختلف فکری و سیاسی در کشور پرداخت و به نوشتهای از مصطفی تاجزاده اشاره کرد که ضمن مرور بخشهایی از این کتاب در زندان اوین، به مقایسه آن با شرایط امروز ایران پرداخته بود.
پرسش بعدی از دکتر خیرخواهان این بود که «ما کمابیش حکومت قدرتمند را میشناسیم و مختصات آن را تا حدودی میدانیم اما جامعه قوی، برای ما مبهم است؛ این قدرت را جامعه از چه کسی میگیرد، چگونه باید قوی شود؟ الان در کشور ما رسانههای مستقل وجود دارند، صنوف و انجمنهای غیردولتی فعال هستند، حلقههای روشنفکری حیات دارند و… اما همه اینها به جامعه مدنی قوی منجر نشده است. ایده عجماوغلو و رابینسون برای منشا قدرت جامعه چیست؟» او پاسخ داد: نویسندگان به تمثیلی از کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» با عنوان ملکه سرخ اشاره و «اثر ملکه سرخ» را یک مسابقه عنوان میکنند. میگویند حکمرانی و جامعه در یک مسابقه با هم شرکت میکنند اما نه برای حذف همدیگر، بلکه برای کمک به هم! میگویند در این مسابقه هیچ طرفی حذف نمیشود و رقابت وجود دارد اما جاهایی هم لازم است به هم کمک کنند.
او ادامه داد: فضای اعتماد بین حکمرانی و جامعه باید وجود داشته باشد. حکمرانی وظایفی دارد که باید انجام دهد. خدماتی را باید به جامعهاش بدهد مثل آموزش همگانی.
خیرخواهان سفر پزشکیان به سیستان و بلوچستان را از منظر نمادین آن مورد تجلیل قرار داد و افزود: استانی که بیشترین محرومیتها را دارد، باید از کمک دولت برخوردار شود. الان تعداد زیادی از ساکنان این استان فاقد اوراق هویتی هستند و این یعنی حداقلیترین خدمات را هم دریافت نمیکنند. شناسنامه یا آموزش همگانی و بهداشت عمومی و سلامت یکی از مشخصترین وظایف حکمرانی در قبال جامعه است.
این اقتصاددان گفت: نویسندگان راه باریک آزادی نشان میدهند فرد و جامعه به تنهایی نمیتوانند قوی شوند. میگویند حکمرانی باید دغدغه شهروندانش را داشته باشد و فرصتهای اولیه مثل همانها که برشمردم، آموزش و سلامت و امنیت و… را باید برای آحاد جامعه فراهم کند. از اینجا به بعد افراد با توجه به استعدادهای خود موقعیتهای مختلفی را تجربه میکنند اما مهم این است که وارد اجتماع میشوند، اعتماد به نفس پیدا میکنند و دست به آزمون و خطا میزنند. پس افراد باید فرصت آزمایش و خطا هم داشته باشند.
خیرخواهان ادامه داد: شهروندان از اینجا به بعد وارد گروهها میشوند. دولتها نباید از این گروهها احساس خطر کند. اینجا جاییست که تبادل فکری و اندیشهای صورت میگیرد، افراد تصمیم جمعی را میآموزند و تصمیم جمعی میگیرند. موفق میشوند یا شکست میخورند. اگر اخلاق انتقادپذیری وجود داشته باشد، افراد مسیرهای جدید را میپیمایند. از درون همین گروهها ایدههای جدید خلق میشود.
آقای خیرخواهان به یکی از مهمترین دستاوردهای تشکلیابی اشاره کرد و ادامه داد: نویسندگان راه باریک آزادی نشان میدهند از درون همین تشکلها صنفی یا غیرصنفی، گروههای بزرگ اجتماعی متولد میشود. گروههای سیاسی با دستور کار مشترک متولد میشوند. احزاب بزرگ شکل میگیرند.
او انعکاس تشکلیابی در حوزه اقتصادی را تشکیل شرکتهای بزرگ عنوان کرد و گفت: از دل همین گروهها مردم سرمایهگذاری را میآموزند، شرکتها تاسیس میکنند و محصول خلق میکنند. چنانکه در تجربه ایران متاسفانه ما فاقد شرکتهای بزرگ و در مقیاس جهانی هستیم اما برای مثال کره جنوبی که 50 سال پیش کشوری فقیر بود، الان شرکتهایی در مقیاس جهانی دارد و برندی مثل سامسونگش رقیب اپل آمریکایی شده است. شرکتی در بخش خصوصی است که قدرت ملی تولید کرده است. همان چیزی که این کتاب میگوید.
این اقتصاددان گفت: جامعه قوی، حتما حکمرانی را تقویت میکند. عجماوغلو و رابینسون میگویند در این مبارزه دائمی که بین حکمرانی و جامعه در دالان باریک آزادی صورت میگیرد، کشورها به توسعه میرسند.
پرسش دیگر خبرنگار انصاف نیوز از آقای خیرخواهان این بود که «چرا حکمرانی باید به قدرتمند شدن جامعه تن بدهد؟» او چنین پاسخ داد: باریکی راه، اشاره به همینجاست. حکمرانی میل دارد که تنها صدای خودش شنیده شود و در این مسیر هم گام برمیدارد اما میبیند این تکصدایی به اعتراض و نافرمانی منجر میشود. راه باریکی است که هم جامعه صدای خودش را داشته باشد و هم حکمرانی در موضع اقتدار باشد. آنجا که حکمرانی به این بلوغ میرسد که باید صدای جامعه را شنید و باید به این جامعه کمک کرد که قوی شود تا صدایش را بلند کند، وارد آن دالان شده است؛ اینجاست که جامعه به کمک حکمرانی میآید و آن را تقویت میکند.
خیرخواهان به تاریخ مبارزات آزادیخواهانه در جهان اشاره کرد و گفت: فقط در انگلستان برای 500 طول کشید که حکمرانی و جامعه به توافق برسند. در کشور ما هم در حالیکه در سال 1400 تصور میشد با حاکمیت یکدست، دیگر همه مسائل حل میشود و کارها سرعت میگیرد، اتفاقات 1401 رخ داد. امروز میبینیم که حکمرانی ایران به این بلوغ رسیده که با حاکمیت یکدست کاری از پیش نمیبرد.
مترجم راه باریک آزادی ادامه داد: امروز حکمرانی ایران به این بلوغ فکری رسیده که در غیاب جامعه، نمیتواند کاری پیش ببرد. اینکه آقای پزشکیان از وفاق صحبت میکند و با او همراهی هم میشود را من ناشی از این رشد فکری میدانم. این یک دستاورد برای جامعه و حکمرانی ایران است که باید مراقبش باشیم.
خبرنگار انصاف نیوز با اشاره به گفتهای از داگلاس نورث درباره قفلشدگی کشورهای تاریخمند به مسیری که طی کردهاند، از مترجم کتاب راه باریک آزادی پرسید: «ایده نویسندگان کتاب برای غلبه بر نهادهای ضدتوسعهای که در طول تاریخ ایران شکل گرفته چیست؟» او چنین جواب داد: وجود نهادهای کجکارکرد یا نهادهای ضدتوسعه غیرقابل انکار است اما اینکه سرنوشت محتوم ما این است که با این نهادها سر کنیم و هیچگاه نمیتوانیم از آن عبور کنیم، حرف نادرست و بیریشهای است. نویسندگان کتاب از بزنگاههای سرنوشتساز یا بزنگاههای تاریخی حرف میزنند که شرایط برای عبور ملتها از گذشتهشان فراهم میشود. کشورهایی وجود دارند که در همین بزنگاهها هوشمندانه عمل کرده و مسیر توسعه را پیدا یافتهاند.
او ادامه داد: ما تاریخ پر از شکستی داشتهایم اما این به معنای یک ذخیره دانش و تجربه ارزشمند هم هست. میتوانیم از همین ذخیره دانش استفاده کنیم و اشتباهات قبلی را تکرار نکنیم.
خیرخواهان گفت: من فکر میکنم ما نیازمند یک توافق بزرگ بر سر مفهومی مثل ساختن ایران یا پیشرفت ایران هستیم ولی بدون لفاظیهای سابق که فایدهای هم نداشت. فضا برای چنین توافقی بین اجزای حکمرانی با هم و حکمرانی با جامعه فراهم است تا با ادبیاتی که مناسبات جهان امروز را هم میشناسد، بتوانیم به سمت توسعه کشور حرکت کنیم.
انتهای پیام
چرا معتبرترین منبع و مرجع اعتقادی جامعه …قرآن… را در این خصوص (تعهد حاکمیت و جامعه) فراموش کرده ایم؟!
در قرآن احتمال مخالفت و تنازع با حاکمیت در جامعه (نه از طریق هشدار نهاد یا مجمع خاص) داده شده و برای رفع آن مرجع و راه نشان داده میشود…مرجع ، قرآن و روش ، شورا و تایید نهایی اتصال قول الهی میباشد…شوراها از طریق احزاب و گروههای اجتماعی عملیاتی میشود…
…و این البته با قائل شدن قدرت مطلقه ، پس از پیامبر و نزول کامل قرآن ، برای فرد یا افراد خاصی منافات دارد…و چنین است که باید آمادگی اصلاح برداشت های مذهبی خاص خود را داشته باشیم… در غیر این صورت راه اصلاح حاکمیت و تقویت جامعه بروی ما بسته خواهد ماند…