خرید تور تابستان

خوبی‌ها و بدی‌های ارز دیجیتال

جورج کالهون مطلبی با عنوان The Ethics Of Crypto: Good Intentions And Bad Actors در سایت فوربس نوشته است که با ترجمه‌ی امیر دانش در سایت خانه اخلاق پژوهان جوان منتشر شده است. متن کامل را در ادامه بخوانید.

«آیا ارز دیجیتال به خلق نتایج اخلاقی برای افراد و جامعه همانند کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، کمک می‌کند؟ در این باب تحلیل‌ها به دو دستهٔ مخالف و موافق تقسیم می‌شوند. جنبه‌های منفی رمز‌ارز‌ها غلبه دارند. ادعاهای مبنی بر فواید اخلاقی ارز‌ دیجیتال تحت بررسی دقیق، پایدار نیستند.

باید مزایای دیگری همچون مزایای اقتصادی مورد بررسی قرار گیرند. نویسنده در این مقاله کوشیده است رمزارز‌ها را از جنبه‌های گوناگونی همانند اخلاق، محیط‌زیست، فعالیت‌های غیرقانونی و تقلب، جبنه‌های مالی و… مورد بررسی قرار دهد. آیا ارز دیجیتال بیشتر به نفع جامعه است یا به آن آسیب می‌رساند؟ آیا فناوری بلاک‌چین از نظر اخلاقی خنثی است، یا این افراد هستند که از آن سوءاستفاده می‌کنند؟

ارز دیجیتال؛ عامل اخلاقی‌تر شدن یا بی‌اخلاق‌تر شدن ماست؟

ارزیابی اخلاقی از رمزارزها، تصویری تیره و تار از آن ترسیم می‌کند. جنبه‌های منفی این فناوری، بر مزایای ادعایی آن غلبه دارد. ادعاهای مبنی بر فواید اخلاقی ارزهای دیجیتال، تحت بررسی دقیق، پایدار نمی‌ماند. اگر توجیهی برای وجود رمزارز وجود داشته باشد، باید از منظرهای دیگری همچون مزایای اقتصادی مورد ارزیابی قرار گیرد.

سه رویکرد اصلی برای ارزیابی رمزارزها وجود دارد:

اخلاقی: آیا این فناوری‌ها به خلق نتایجی اخلاقی برای افراد و جامعه کمک می‌کنند، مانند کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی؟

عملگرا: آیا رمزارزها ارزش اقتصادی واقعی ایجاد می‌کنند یا به بهبود کارایی عملیاتی در حوزه‌هایی مانند خدمات مالی کمک می‌کنند؟

سیاسی: آیا این فناوری‌ها بر دستور کارهای سیاسی خاص، مانند اقتدارگرایی یا آزادی‌خواهی، تأثیرگذار هستند؟

این مقاله به بررسی پرسش‌هایی می‌پردازد که فیلسوفان اخلاق را به خود مشغول می‌سازد؛ یعنی آن دسته از پرسش‌هایی که این گروه را به‌عنوان محققانی بی‌طرف و عینی، در پی تدوین نظریه‌های اخلاقی می‌بیند.

تحلیل‌های اخلاقی پیرامون رمزارزها به دو دستۀ اصلی تقسیم می‌شوند: دیدگاه‌هایی که رمزارز را پدیده‌ای مثبت ارزیابی می‌کنند و دیدگاه‌هایی که آن را مضر می‌دانند. این دوگانه‌نگری، منجر به بحث‌های گسترده‌ای در خصوص پیامدهای اجتناب‌ناپذیر و قابل اجتناب ناشی از گسترش این فناوری شده است. همچنین، این پرسش مطرح می‌شود که آیا بلاک‌چین صرفاً نوعی ابزار است یا فراتر از آن، شکل‌دهندهٔ رفتارهای اخلاقی است؟ در نهایت، چالش اصلی در تنظیم این فناوری است: آیا باید خود فناوری را تنظیم کرد یا صرفاً بر رفتار کاربران آن نظارت داشت؟

ابعاد اخلاقی ارز دیجیتال

رمزارز طیف گسترده‌ای از امیدها و نگرانی‌ها را برانگیخته‌ است. طرفداران این فناوری، با شور و اشتیاق از آینده‌ای روشن و متحول‌کننده سخن می‌گویند.

رمزارزها در حال دگرگون کردن جهان پیرامون ما هستند. از ترازنامه‌های شرکت‌ها گرفته تا حراج آثار هنری دیجیتال، ردپای این فناوری در همه جا دیده می‌شود. این فناوری بازارها را متحول کرده، تجارت جهانی را دگرگون ساخته و حتی پایه و اساس اینترنت نسل بعد را تشکیل می‌دهد. بیت‌کوین بسیار فراتر از یک ارز دیجیتال است. این فناوری، سیستمی کاملاً جدید و غیرمتمرکز برای مدیریت تبادل ارزش در جوامع ارائه می‌دهد و یکی از قدرتمندترین نوآوری‌های مالی در ۵۰۰ سال اخیر محسوب می‌شود. بلاک‌چین حافظه‌ای جمعی و دیجیتال است. این فناوری آینده‌ای روشن و بهتر را برای همه رقم خواهد زد.

مخالفان این فناوری، نگرانی‌های جدی‌ای در خصوص نقش رمزارزها در تسهیل فعالیت‌های مجرمانه ابراز می‌دارند. آن‌ها معتقدند که این فناوری خطرات قابل توجهی را برای سیستم‌های مالی و اجتماعی ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، مقاله‌ای در وب‌سایت تامسون رویترز با عنوان «ارزهای رمزنگاری: تهدیدات علیه مؤسسات و چالش‌های نظارتی» این نگرانی‌ها را به‌طور جدی مطرح کرده است.

علاوه بر این، نگرانی‌هایی مبنی بر استفاده از رمزارزها برای ایجاد نظام‌های کنترل اجتماعی سرکوب‌گرانه وجود دارد. همان‌گونه که اسوار پراساد در مجله بارونز اشاره می‌کند، «بسیاری از این فناوری‌ها می‌توانند توسط حکومت‌های اقتدارگرا یا شرکت‌های بزرگ برای افزایش قدرت خود مورد سوءاستفاده قرار گیرند و به‌سمت اهدافی بسیار شوم‌تر هدایت شوند.»

در واقع، این سناریو در حال حاضر در چین در حال وقوع است. طبق گزارش مؤسسۀ مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا، دولت چین از قابلیت ردیابی و غیرقابل تغییر بودن فناوری بلاک‌چین برای تقویت نظارت بر شهروندان استفاده می‌کند. همچنین، استفاده از بلاک چین را برای انتشار تبلیغات مورد بررسی قرار داده است. در حال حاضر از بلاک‌چین برای جمع‌آوری شواهد علیه مخالفان استفاده می‌کند.

چین به وضوح از رمزارزها برای اهدافی متفاوت و اغلب متضاد با اهدافی که طرفداران این فناوری در سایر نقاط جهان دنبال می‌کنند، بهره می‌برد. این رویکرد، یک پدیدۀ منحصر به فرد نیست.

هدف نهایی چین آن است که با ایجاد «بلاک‌چینی با ویژگی‌های خاص خود»، کنترل حزب کمونیست بر زندگی روزمرۀ شهروندان را تقویت کند. توسعهٔ ارز دیجیتال یوان نیز به دولت این امکان را می‌دهد تا نظارت خود را بر فعالیت‌های اقتصادی خرد و کلان افزایش دهد. به این ترتیب، چین می‌تواند به‌عنوان الگویی برای سایر کشورها در استفاده از فناوری بلاک‌چین برای تقویت نظارت و سانسور مطرح شود.

تحلیل اخلاقیِ ارز دیجیتال

پرسش‌های کلیدی در تحلیل اخلاقی رمزارزها عبارت‌اند از:

آیا رمزارزها بیشتر به‌نفع جامعه هستند یا به آن آسیب می‌رسانند؟ آیا فناوری بلاک‌چین از نظر اخلاقی خنثی است، یا این افراد هستند که از آن سوءاستفاده می‌کنند؟ آیا این فناوری می‌تواند بر رفتار افراد تأثیر گذاشته و آن‌ها را به سمت اعمال نادرست سوق دهد؟ آیا فناوری بلاک چین به نوعی مسئول سوءاستفاده‌هایی است که از آن می‌شود؟ این پرسش مشابه بحث‌های پیرامون سلاح است که آیا سلاح‌ها خود عامل خشونت هستند یا انسان‌ها؟

بسیاری از افراد بین فناوری بلاک‌چین به‌عنوان یک ابزار و کاربردهای آن تمایز قائل می‌شوند. آن‌ها معتقدند که فناوری بلاک‌چین به‌خودی‌خود خنثی است و این کاربردهای آن است که دارای ابعاد اخلاقی است. به‌عبارت دیگر، بلاک‌چین به‌عنوان یک پایگاه دادهٔ توزیع‌شده، دارای مزایا و معایبی فنی است که به‌خوبی شناخته شده‌اند. اما استفاده از این فناوری می‌تواند نتایج مثبت یا منفی داشته باشد.

از سوی دیگر، اصطلاح رمزارز (crypto در یونانی به معنای آنچه پنهان است) به مجموعه‌ای گسترده از کاربردهای فناوری بلاک‌چین، به‌ویژه ارزهای دیجیتال و اکوسیستم‌های مرتبط با آن، اشاره دارد. این اصطلاح فراتر از یک ابزار یا معماری نرم‌افزاری است و شامل یک جهان‌بینی، ایدئولوژی، و جنبش اجتماعی گسترده می‌شود. برای برخی، رمزنگاری به نوعی ایدئولوژی تبدیل شده است، در حالی که برای دیگران، آن را تهدیدی می‌دانند.

اغلب، رمزارزها با انتقاداتی روبه‌رو می‌شوند که آن‌ها را به‌عنوان یک کلاهبرداری بزرگ و بی‌سابقه در تاریخ مالی توصیف می‌کنند. این دیدگاه در تضاد با دیدگاه‌هایی است که رمزارزها را ابزاری برای ایجاد تغییرات مثبت می‌دانند. بااین‌حال، به نظر می‌رسد که نگرانی‌ها در مورد عواقب منفی رمزارزها، از جمله نواسانات شدید قیمت و فعالیت‌های مجرمانه، بسیار جدی است.

بازیگران بد

صرف‌نظر از تهدید بالقوۀ سرکوب سیاسی که در برخی کشورها مشاهده می‌شود، ارزهای دیجیتال سه چالش اخلاقی عمده را به همراه دارند:

ترویج انواع مختلف کلاهبرداری، از جمله طرح‌های پانزی و فروش توکن‌های بی‌ارزش؛
تسهیل فعالیت‌های مجرمانه نظیر پولشویی و تأمین مالی تروریسم؛
ایجاد آسیب‌های جدی زیست‌محیطی ناشی از مصرف بالای انرژی در فرآیند استخراج برخی ارزهای دیجیتال.
تقلب

فهرست خطرات مرتبط که توسط تامسون رویترز منتشر شده است، به وضوح نشان می‌دهد که تقلب در این حوزه به شدت افزایش یافته است.

گزارش کمیسیون تجارت فدرال حاکی از آن است که از ابتدای سال ۲۰۲۱ تاکنون، بیش از ۴۶ هزار نفر گزارش داده‌اند که مبلغی بیش از یک میلیارد دلار از دارایی‌های دیجیتال خود را در اثر کلاهبرداری از دست داده‌اند. این رقم نشان‌دهندهٔ افزایش تقریباً شصت برابری زیان‌های ناشی از کلاهبرداری در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۱۸ است.

فعالیت‌های غیرقانونی

ارتباط میان رمزارزها، به ویژه بیت‌کوین، و فعالیت‌های غیرقانونی به‌طور فزاینده‌ای مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه‌ای اخیر با عنوان «سکس، مواد مخدر و بیت‌کوین» نشان می‌دهد که تقریباً ۴۶ درصد از تراکنش‌های بیت‌کوین، معادل ۷۶ میلیارد دلار در سال، برای تأمین مالی فعالیت‌های غیرقانونی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

برای درک بهتر ابعاد این مسئله، لازم به ذکر است که ارزش کل بازار غیرقانونی مواد مخدر در ایالات متحده سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود. رمزارزها با تسهیل معاملات آنلاین در بازار سیاه، به طور قابل توجهی نحوۀ عملکرد این بازارها را متحول کرده‌اند. به عبارت دیگر، همان‌طور که سیستم‌های پرداخت آنلاین مانند پی‌پال صنعت خرده‌فروشی را متحول کردند، رمزارزها نیز با ایجاد امکان خرید و فروش کالاهای غیرقانونی به صورت آنلاین، بازار سیاه را متحول ساخته‌اند.

برخی از کارشناسان ممکن است صحت این ارقام را مورد تردید قرار دهند؛ زیرا شفافیت کاملی در مورد تراکنش‌های رمزارزها وجود ندارد. بااین‌حال، شواهد موجود نشان می‌دهند که ارزهای دیجیتال به طور فزاینده‌ای برای تسهیل فعالیت‌های غیرقانونی مورد استفاده قرار می‌گیرند. مجرمان نیز به طور مداوم در تلاش‌اند تا روش‌های جدیدی برای بهره‌برداری از این فناوری پیدا کنند.

ظهور رمزارزها با قابلیت حفظ حریم خصوصی بیشتر، مانند دش، مونرو و زی‌کش، منجر به کاهش نسبی فعالیت‌های غیرقانونی در شبکه بیت کوین شده است. این امر نشان می‌دهد که مجرمان به دنبال ارزهای دیجیتالی با قابلیت حفظ حریم خصوصی بالاتر برای انجام فعالیت‌های خود هستند.

هر تراکنش بیت‌کوین به طور متوسط به ۱۱۷۳ کیلووات ساعت انرژی نیاز دارد. با توجه به این‌که مصرف برق ماهانه یک خانوار معمولی در بریتانیا حدود ۳۵۰ کیلووات ساعت است، این مقدار انرژی می‌تواند به مدت بیش از سه ماه یک خانه معمولی بریتانیایی را با هزینۀ تقریبی ۱۲۵ پوند (۱۷۳ دلار) تأمین کند.

خوبی‌ها و بدی‌های ارز دیجیتال
خوبی‌ها و بدی‌های ارز دیجیتال

آسیب‌های زیست‌محیطی

مصرف بالای انرژی در فرایند استخراج رمزارزها، به ویژه بیت‌کوین، به یکی از مهم‌ترین چالش‌های این حوزه تبدیل شده است. در این زمینه، اغلب به مقایسه مصرف انرژی بیت کوین با کشورهای اسکاندیناوی اشاره می‌شود. این مقایسه‌ها با هدف نشان دادن میزان قابل توجه انرژی مصرفی در فرآیند استخراج بیت‌کوین صورت می‌گیرد.

هدررفت بیش از انتظار است (و تغییرات اقلیمی جدی است):

هر تراکنش بیت‌کوین به طور متوسط به ۱۱۷۳ کیلووات ساعت انرژی نیاز دارد. با توجه به این‌که مصرف برق ماهانه یک خانوار معمولی در بریتانیا حدود ۳۵۰ کیلووات ساعت است، این مقدار انرژی می‌تواند به مدت بیش از سه ماه یک خانه معمولی بریتانیایی را با هزینۀ تقریبی ۱۲۵ پوند (۱۷۳ دلار) تأمین کند. در ایالات متحده نیز، با در نظر گرفتن میانگین مصرف برق خانگی، این مقدار انرژی تقریباً معادل شش هفته مصرف برق یک خانوار است.

میزان دی‌اکسید کربن تولید شده در پردازش یک تراکنش بیت کوین برابر با دی‌اکسید کربن تولید شده در پردازش ۷۲۲۷۰۵ تراکنش کارت ویزا است. این مقایسه نشان‌دهندهٔ تأثیر قابل توجه استخراج بیت کوین بر محیط زیست است.

برآوردها نشان می‌دهند که مصرف انرژی بیت‌کوین حدود ۱۴ میلیون برابر بیشتر از سیستم پرداخت ویزا است. رتبه‌بندی ESG بیت‌کوین، که معیاری برای سنجش مسئولیت‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و حاکمیتی شرکت‌ها است، در سطح بسیار پایینی قرار دارد و به ویژه در مؤلفهٔ زیست‌محیطی، رتبه D- را کسب کرده است.

تقریباً ۴۶ درصد از تراکنش‌های بیت‌کوین، معادل ۷۶ میلیارد دلار در سال، برای تأمین مالی فعالیت‌های غیرقانونی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نیات پسندیده

در مقابل انتقادات و نگرانی‌های مطرح‌شده، طرفداران ارزهای دیجیتال معتقدند که بسیاری از مشکلات موجود قابل حل هستند. به عنوان مثال، می‌توان با استفاده از روش‌های جدید اعتبارسنجی، مصرف انرژی بالای شبکه‌های بلاکچین را کاهش داد. همچنین، می‌توان با اعمال مقررات مناسب، سوءاستفاده‌ها و فعالیت‌های مجرمانه در این حوزه را کنترل و مهار کرد. به باور آنها، با گذشت زمان، چارچوب قانونی و فنی این حوزه بهبود خواهد یافت و مزایای ارزهای دیجیتال آشکارتر خواهد شد.

سه استدلال اخلاقی اصلی که به نفع رمزارزها مطرح می‌شود، عبارتند از:

شمول مالی: گسترش دسترسی به خدمات مالی برای اقشار محروم و کم‌برخوردار جامعه.

حفظ حریم خصوصی: حفاظت از حریم خصوصی افراد در تراکنش‌های مالی و افزایش آزادی فردی.

عدالت بیشتر: ترویج دموکراسی در حوزه مالی.

آیا رمزارزها به این اهداف دست یافته‌اند؟ متأسفانه، پاسخ به این پرسش منفی است.

آیا رمزارزها بیشتر به‌نفع جامعه هستند یا به آن آسیب می‌رسانند؟ آیا فناوری بلاک‌چین از نظر اخلاقی خنثی است، یا این افراد هستند که از آن سوءاستفاده می‌کنند؟ آیا این فناوری می‌تواند بر رفتار افراد تأثیر گذاشته و آن‌ها را به سمت اعمال نادرست سوق دهد؟ آیا فناوری بلاک چین به نوعی مسئول سوءاستفاده‌هایی است که از آن می‌شود؟ این پرسش مشابه بحث‌های پیرامون سلاح است که آیا سلاح‌ها خود عامل خشونت هستند یا انسان‌ها؟

شمول مالی

بخش قابل توجهی از جمعیت جهان به خدمات بانکی با کیفیت دسترسی ندارند.

تقریباً دو میلیارد نفر در جهان فاقد حساب بانکی هستند. بسیاری از این افراد از فرصت‌های اقتصادی محروم بوده و مجبور به فعالیت‌های غیرقانونی می‌شوند. طرفداران ارزهای دیجیتال معتقدند که این فناوری می‌تواند راهکاری برای حل این مشکل باشد. به عنوان مثال، در السالوادور، ۷۰ درصد از شهروندان فاقد حساب بانکی هستند.

ابعاد اخلاقی این استدلال از این واقعیت نشأت می‌گیرد که افراد فاقد حساب بانکی عمدتاً در میان گروه‌های محروم از نظر اقتصادی و اجتماعی قرار دارند: افراد فقیر در کشورهای فقیر، ساکنان مناطق روستایی با زیرساخت‌های ضعیف، اقلیت‌های نژادی، زنان و گروه‌های حاشیه‌نشین. این افراد که از نابرابری‌های موجود در نظام اجتماعی-اقتصادی رنج می‌برند، عموماً به خدمات مالی با هزینه بالا و کیفیت پایین دسترسی دارند.

پیشنهاد می‌شود که رمزارزها می‌توانند در کاهش این نابرابری‌ها موثر باشند.

دارایی‌های دیجیتال کارایی‌های فناوری را به ارمغان آورده و به طور طبیعی در محیط‌های غیرمتمرکز عمل می‌کنند. … چرخه‌ای مثبت را تصور می‌کنیم که در آن راه‌حل‌های مبتنی بر دارایی‌های دیجیتال با رویکرد اجتماعی، منجر به ایجاد مقررات مناسب و تسهیل توسعه بیشتر این‌گونه راه‌حل‌ها می‌شود.

اما برای اکثر افراد فاقد حساب بانکی، مسئله ساده‌تر است: کمبود منابع مالی.

«من پول کافی برای افتتاح حساب بانکی ندارم» مشکلی نیست که با انتقال حساب بانکی به فضای مجازی حل شود. [به نقل از فایننشال تایمز]

مسئلۀ جدی‌تر این است که هدایت افراد فاقد حساب بانکی به سمت دارایی‌های دیجیتال، به جای کاهش نابرابری‌های اجتماعی-اقتصادی، ممکن است به افزایش نابرابری آن‌ها منجر شود.

ادعای مبنی بر این‌که رمزارزها می‌توانند به طور قابل توجهی به گسترش شمول مالی در ایالات متحده کمک کنند، فاقد پشتوانهٔ علمی است. شواهد سیستماتیک مبنی بر ارزان‌تر بودن تراکنش‌های ارز دیجیتال نسبت‌به تراکنش‌های مالی سنتی وجود ندارد، و این دارایی‌ها بیشتر برای سرمایه‌گذاری‌های پرخطر استفاده می‌شوند تا پرداخت‌های روزمره. هدف اصلی شمول مالی بهبود وضعیت اقتصادی افراد کم‌درآمد است و تشویق آن‌ها به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های پرخطر با درآمدهایشان، می‌تواند نتیجهٔ عکس داشته باشد. ذات سفته‌بازی رمزارزها با هدف شمول مالی در تضاد است.

همان‌طور که یکی از سناتورهای آمریکایی تصریح کرد:

اجازه دادن به افراد بیشتری برای گره زدن سرمایه خود به سرمایه‌گذاری‌های پر ریسک و سفته‌بازی، نوعی شمول مالی نیست که ما به دنبال آن هستیم.

خزانه‌داری ایالات متحده در گزارش اخیر خود نشان داده است که هزینه‌های خدمات مالی مرتبط با دارایی‌های رمزنگاری نه تنها کمتر نیست، بلکه در بسیاری از موارد بالاتر از سایر روش‌های انتقال وجه است. این یافته در تضاد با ادعاهای مبنی بر اینکه دارایی‌های دیجیتال می‌توانند هزینه‌های انتقال را کاهش دهند، قرار دارد.”

امروزه، حوزهٔ مالی رمزنگاری مملو از هزینه‌های گزاف و متنوعی است. از کارمزدهای تراکنش که در زمان اوج فعالیت شبکه می‌تواند به ۶۰ تا ۷۰ دلار نیز برسد، تا کارمزدهای تسریع تراکنش، کارمزدهای صرافی‌ها (که گاه به ۴ تا ۵ درصد می‌رسد) و کارمزدهای دستگاه‌های خودپرداز (تا ۲۰ درصد)، همه دست به دست هم داده‌اند تا هزینه‌های انجام معاملات رمزنگاری را به شدت افزایش دهند. همانطور که در گزارش خزانه‌داری آمده است، هزینه‌های اعتبارسنجی تراکنش‌ها و تطبیق سفارشات خرید و فروش، به ویژه برای تراکنش‌های کوچک، می‌تواند بسیار گزاف و ناپایدار باشد.

علاوه بر این، اقشار محروم جمعیت بیشترین آسیب را از کلاهبرداری و جنایت در دنیای کریپتو می‌بینند.

آسیب‌پذیرترین گروه‌ها، از جمله اقشار کم‌درآمد و جوامع رنگین‌پوست که از لحاظ تاریخی از دسترسی به خدمات مالی محروم بوده‌اند، بیش از سایرین در معرض ریسک‌های مرتبط با دارایی‌های رمزنگاری قرار دارند. داده‌ها نشان می‌دهد که ۲۹ درصد از افرادی که دارایی‌های رمزنگاری را برای سرمایه‌گذاری خریداری کرده‌اند، درآمد سالانه خانواری کمتر از ۵۰ هزار دلار دارند. این امر حاکی از آن است که جوامع رنگین‌پوست ممکن است به طور نامتناسبی درگیر سرمایه‌گذاری در دارایی‌های رمزنگاری باشند. همچنین، افراد مسن نیز به عنوان گروهی آسیب‌پذیر، هدف اصلی کلاهبرداری‌های مرتبط با ارزهای دیجیتال هستند.

آسیب‌پذیرترین اقشار جمعیت بیش از حد در معرض خطرات مرتبط با تامین مالی کریپتو قرار دارند. این استدلال که کریپتو دربرگیری مالی را ترویج می‌کند، «حداقل امروز، یک آرزوست».

ادعای افزایش حریم خصوصی توسط بلاک چین، پارادوکسی آشکار است. حریم خصوصی در بلاک چین ترکیبی عجیب از داده‌های عمومی و رمزنگاری پیشرفته است. همان‌طور که کوین‌بیس، بزرگ‌ترین صرافی ارزهای دیجیتال جهان، بیان کرده است: “از یک سو، تراکنش‌ها کاملاً ناشناس هستند، اما از سوی دیگر، به طور کامل شفاف و قابل ردیابی‌اند.” این تناقض ذاتی، ماهیت پیچیدهٔ حریم خصوصی در دنیای ارزهای دیجیتال را نشان می‌دهد.

خوبی‌ها و بدی‌های ارز دیجیتال
خوبی‌ها و بدی‌های ارز دیجیتال

هر تراکنش بیت‌کوین در واقع به صورت عمومی و قابل دسترسی برای همه ثبت می‌شود. این ویژگی ذاتی فناوری بلاک چین است که بر مبنای یک “دفتر کل توزیع‌شده” عمل می‌کند. یک دفتر کل توزیع‌شده، پایگاهی داده‌ای است که به صورت همزمان در چندین مکان مختلف نگهداری می‌شود و تمام تراکنش‌ها به صورت شفاف در آن ثبت می‌شوند. به عبارت دیگر، بلاک چین به عنوان یک دفتر حسابرسی عمومی عمل می‌کند که هر کسی می‌تواند به آن دسترسی داشته باشد.

آنچه به ظاهر محرمانه نگه داشته می‌شود، هویت کاربران است. اما با تحلیل دقیق تراکنش‌ها، می‌توان به راحتی این حجاب ظاهری را کنار زد. همان‌طور که کوین‌بیس اشاره می‌کند، “هر آنچه در دنیای بیت‌کوین رخ می‌دهد قابل ردیابی است.” اگرچه آدرس‌های بیت‌کوین به صورت رشته‌ای از حروف و اعداد نمایش داده می‌شوند، اما با بررسی دقیق این تراکنش‌ها می‌توان به تدریج به هویت افراد پی برد.

همان‌طور که یکی از طرفداران بیت‌کوین به آن اشاره کرده است، شفافیت بیش از حد بلاک چین، یک آسیب‌پذیری ذاتی محسوب می‌شود. انتشار عمومی تمامی تراکنش‌ها، شبیه به این است که صورت‌حساب بانکی شما برای همه قابل مشاهده باشد. به تازگی، FBI با همکاری شرکت Chainlysis موفق شده است با استفاده از همین شفافیت، بخشی از دارایی‌های سرقت‌شده توسط باج‌گیرها را بازیابی کند.

بلاک چین‌ها در واقع دفتر کل تراکنش‌ها هستند که به صورت عمومی قابل مشاهده می‌باشند. اگرچه اطلاعات شخصی در این دفتر کل‌ها ذخیره نمی‌شود، اما با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته تحلیل داده، می‌توان به اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ جریان ارزهای دیجیتال دست یافت. شرکت‌هایی مانند Chainlysis با جمع‌آوری و تحلیل حجم عظیمی از داده‌های بلاک چین، الگوهای تراکنش‌ها را شناسایی کرده و به این ترتیب می‌توانند مسیر حرکت ارزهای دیجیتال را ردیابی کنند. این شرکت‌ها با استفاده از یادگیری ماشین و آمار، کیف پول‌های مختلف را خوشه‌بندی کرده و ارتباطات بین آن‌ها را مشخص می‌کنند.

تدريجاً مشخص شده است که وعدهٔ حفظ حريم خصوصی در دنیای رمزارزها اغراق‌آميز بوده است. شرکت‌های تحليل بلاک چین با استفاده از ابزارهای پيشرفته، می‌توانند تراکنش‌ها را رديابی کرده و به اطلاعات حساسی دربارهٔ کاربران دست یابند. راجر ور، یکی از حامیان اولیه بیت‌کوین، در این باره می‌گوید: “واقعاً ترسناک است که تا چه اندازه می‌توانند دربارهٔ فعالیت‌های شما در بلاک چین‌های عمومی اطلاعات کسب کنند.” این موضوع نشان می‌دهد که ناشناس ماندن در دنیای ارزهای دیجیتال آن‌طور که تصور می‌شود ساده نیست.

یکی از مهم‌ترین دلایلی که نشان می‌دهد وعده حفظ حریم خصوصی در دنیای ارزهای دیجیتال اغراق‌آمیز بوده است، افزایش قابل توجه حملات سایبری و هک شدن صرافی‌های بزرگ است. به عنوان مثال، هفته گذشته صرافی بایننس، بزرگترین صرافی ارز دیجیتال جهان، مورد حملهٔ هکرها قرار گرفت و مبلغ قابل توجهی از دارایی‌های کاربران آن به سرقت رفت. این حادثه نشان می‌دهد که علی‌رغم ادعاهای مطرح‌شده، امنیت در حوزه ارزهای دیجیتال همچنان یک چالش جدی است.

حملات سایبری به صرافی‌های ارز دیجیتال به یک رویداد تکراری و متاسفانه رایج تبدیل شده است. از سال ۲۰۱۲ تاکنون، ده‌ها صرافی بزرگ مورد هک قرار گرفته‌اند و بسیاری از آن‌ها مجبور به تعطیلی فعالیت خود شده‌اند. رایج‌ترین روش این حملات، نفوذ به کلیدهای خصوصی کیف پول‌های داغ صرافی‌ها است. حتی با وجود اتخاذ تدابیر امنیتی متعدد، این صرافی‌ها نتوانسته‌اند از وقوع چنین حملاتی جلوگیری کنند.

مشکل حملات سایبری به اکوسیستم ارزهای دیجیتال به سرعت در حال گسترش است. بر اساس گزارش‌های اخیر، میزان خسارات ناشی از این حملات در مقایسه با سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این واقعیت، ادعای حفظ حریم خصوصی مطلق در دنیای ارزهای دیجیتال را به چالش می‌کشد. به گفته یکی از طرفداران ارزهای دیجیتال، “با وجود تصور غلطی که در مورد ناشناس بودن ارزهای دیجیتال وجود دارد، سرقت و فرار با آن‌ها بسیار آسان‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شد “پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز (DeFi) به دلیل ماهیت غیرمتمرکز و شفاف خود، به هدف اصلی این حملات تبدیل شده‌اند.

این آسیب‌پذیری در مدل رمزنگاری ذاتی است. یکی از آسیب‌پذیری‌های ذاتی پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز (DeFi)، ماهیت متن‌باز آن‌ها است. این بدان معناست که هر کسی می‌تواند به کد منبع این پروتکل‌ها دسترسی داشته باشد و با تحلیل دقیق آن، نقاط ضعف و آسیب‌پذیری‌های موجود را شناسایی کند. مجرمان سایبری از این فرصت استفاده کرده و با بهره‌برداری از این آسیب‌پذیری‌ها، اقدام به سرقت دارایی‌های کاربران می‌کنند.

در نهایت، مورد چینی وجود دارد که قبلاً ذکر شد. پکن فناوری بلاک چین را نه برای تقویت حریم خصوصی، بلکه برای غیرممکن کردن حریم خصوصی به کار می گیرد.

ترویج دموکراسی

Crypto توسط برخی از سرسخت‌ترین طرفداران آن به‌عنوان یک راه حل فن‌آورانه برای کمک به بهبود عملکرد سیستم‌های سیاسی دموکراتیک تعبیر می‌شود. این ایده حوزهٔ اخلاقی رمزارز را بسیار فراتر از امور مالی صرف گسترش می دهد:

فناوری بلاک‌چین به عنوان یک بستر حکمرانی، هزینه‌های اجماع، هماهنگی اطلاعات و نظارت بر اجرای قراردادها را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد. این فناوری می‌تواند در فرآیند رأی‌گیری و انتخابات به عنوان یک مکانیزم دموکراتیک مبتنی بر رمزنگاری به کار گرفته شود. با استفاده از بلاک چین به عنوان یک دفتر کل توزیع‌شده، عمومی و امن، می‌توان هزینه‌های ناشی از بی‌نظمی و اعمال نفوذ در فرایند انتخابات را به حداقل رساند و به شفافیت و عدالت بیشتری دست یافت.

مجله وایرد، بیت‌کوین را به عنوان “ابزاری نهایی برای دموکراسی” معرفی کرده است. این ادعا بر این اساس است که می‌توان از بیت کوین برای افزایش شفافیت و امنیت فرآیندهای رأی‌گیری استفاده کرد.”

برای نخستین بار در تاریخ، ما قادر به تضمین این امر هستیم که هر فرد تنها یک رأی معتبر داشته باشد. این فناوری به ما امکان می‌دهد تا از تقلب در انتخابات جلوگیری کرده و به اصل یک‌نفر یک رأی پایبند باشیم.”

ممکن است رمزارزها قابلیت‌های بیشتری را ارائه دهند. به عنوان مثال، می‌توانند به ایجاد یک دموکراسی مستقیم کمک کنند که در آن، مردم به صورت مستقیم در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت دارند و نیازی به نهادهای واسط مانند مجلس و دولت نیست. البته، این چشم‌انداز نیازمند بررسی‌های دقیق و طراحی مکانیزم‌های مناسب است.”

“در این سیستم پیشنهادی، هر ماینر به عنوان یک رأی‌دهنده عمل می‌کند و تصمیمات بر اساس اجماع ماینرها اتخاذ می‌شود. به این ترتیب، قوانین می‌توانند به سرعت تصویب یا لغو شوند. با این حال، این مدل حکمرانی با چالش‌های جدی از جمله تمرکز قدرت در دست ماینرها، عدم وجود نمایندگی و فقدان مکانیزم‌های بررسی و نظارت مواجه است.
حتی ترتیبات مالی برای تخصیص بودجهٔ دولتی به برنامه‌های مختلف می‌تواند خودکار باشد:

“در دنیای وب ۳، ما شاهد شکل جدیدی از تصمیم‌گیری جمعی خواهیم بود که به آن دموکراسی مایع می‌گویند. در این مدل، دارایی‌های رمزنگاری و قراردادهای هوشمند نقش محوری را ایفا می‌کنند. تصور کنید در ابتدای هر سال، براساس درآمد و دارایی شما، یک سهمیهٔ مالیاتی در کیف پول رمزنگاری شما تعیین می‌شود. در طول سال، شما می‌توانید هر بخش از این سهمیه را به طرح‌ها و پروژه‌های موردنظر خود اختصاص دهید. به عبارت دیگر، دارایی‌های رمزنگاری شما به عنوان یک ابزار رأی‌گیری عمل می‌کنند و به شما امکان می‌دهند تا به صورت مستقیم در تصمیم‌گیری‌های جمعی مشارکت داشته باشید.”

فقط روزنامه نگاران در این مورد صحبت نمی کنند. دانشگاهیان برای “کریپتو دموکراسی” به قدرت رسیده اند

“به گفته استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک، فناوری بلاک چین می‌تواند به طور چشمگیری مشکلات مربوط به تقلب در انتخابات، مشارکت کم مردم و هزینه‌های بالای بازشماری آرا را کاهش دهد. علاوه بر این، این فناوری امکان می‌دهد تا شهروندان به صورت مستقیم‌تر در تصمیم‌گیری‌های مهم مشارکت داشته باشند و نظرات خود را به صورت شفاف ثبت کنند.”
“استاد استراتژی، اقتصاد، اخلاق و سیاست عمومی دانشگاه جورج تاون، کریپتودموکراسی را راه حلی نوآورانه توصیف می‌کند که در آن آرا به نوعی دارایی قابل معامله تبدیل می‌شوند. به این ترتیب، می‌توان بازارهایی را ایجاد کرد که در آن آرا مبادله شوند.”

  • «ناتوانی در تغییر یا حذف اطلاعات از بلوک ها، بلاک چین را به بهترین فناوری برای سیستم های رأی گیری تبدیل می کند». – چندین استاد کانادایی و اروپایی
    “دموکراسی مایع، آرای قابل معامله، برنامه‌های مالیاتی و هزینه‌ای خودگردان، سوابق غیرقابل تغییر و تصمیمات سیاستی پایدار؛ همه این‌ها در چارچوبی رمزنگاری شده پیاده‌سازی می‌شوند. به نظر می‌رسد ما به نوعی شفافیت دست یافته‌ایم که در آن، پوچی و بی‌معنایی نیز به وضوح قابل مشاهده است.”

طبق گزارش مؤسسۀ مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا، دولت چین از قابلیت ردیابی و غیرقابل تغییر بودن فناوری بلاک‌چین برای تقویت نظارت بر شهروندان استفاده می‌کند. چین به وضوح از رمزارزها برای اهدافی متفاوت و اغلب متضاد با اهدافی که طرفداران این فناوری در سایر نقاط جهان دنبال می‌کنند، بهره می‌برد. این رویکرد، یک پدیدۀ منحصر به فرد نیست.

خلاصه آنکه…

موارد اخلاقی در حمایت از رمزارزها با چالش‌های جدی مواجه شده است. هیچ یک از ادعاهای مثبت در مورد این فناوری، از جمله ترویج شمول مالی و حفظ حریم خصوصی، به اثبات نرسیده است. برعکس، ارزهای دیجیتال گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه را در معرض ریسک‌ها و هزینه‌های بیشتری قرار داده‌اند و نتوانسته‌اند جایگزین قابل اعتمادی برای سیستم‌های مالی سنتی باشند.

در مقابل، جنبه‌های منفی ارزهای دیجیتال به طور فزاینده‌ای برجسته شده‌اند. افزایش چشمگیر تقلب، گسترش فعالیت‌های مجرمانه، رشد هک‌ها و مصرف بالای انرژی، از جمله چالش‌های جدی این صنعت هستند. به نظر می‌رسد روندهای موجود در بازار ارزهای دیجیتال، نگرانی‌های اخلاقی را به شدت افزایش داده است.

اگر بخواهیم جنبه‌های مثبت رمزارزها را بررسی کنیم، باید به ابعاد اقتصادی آن توجه کنیم. ممکن است ارزهای دیجیتال نتوانند چالش‌های اخلاقی موجود را حل کنند، اما می‌توانند مزایای اقتصادی قابل توجهی را ارائه دهند. کاهش هزینه‌های تراکنش، افزایش سرعت انتقال وجوه و ایجاد بازارهای جدید، از جمله این مزایا هستند. در واقع، ممکن است این مزایای اقتصادی، برخی از نگرانی‌های اخلاقی را توجیه کنند.»

منبع: forbes

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا