اجرای دستور پزشکیان یا توجه به توصیه نماینده بانفوذ مجلس؟
روزنامه شرق نوشت: «وزیر آموزش و پرورش در حاشیه جلسه دولت در پاسخ به پرسشهای خبرنگاری که انصافنیوز آن را منتشر کرده است، موضوع ادغام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در سازمان آموزش و پرورش تکذیب کرده و گفته اصلا چنین موضوعی صحت ندارد. وقتی خبرنگار به نامه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ارجاع داده، افزوده است که همان نامه هم هیچ استنادی ندارد.
این در حالی است که در آن نامه صراحتا به طرح تقویت نظام آموزش و پرورش ارجاع داده شده است. حال باید دید که وزیر آموزش و پرورش دستور رئیسجمهور را درباره کانون اجرا میکند یا به توصیههای نماینده بانفوذ مجلس تن میدهد؟ بعید است که ایشان طرح «تقویت نظام آموزش و پرورش» را که در مجلس مطرح شده است، مطالعه نکرده باشد.
طرحی که ۱۵ مهر امسال با امضای ۳۴ نماینده اعلام وصول شده و در ماده ۷ آن بهصراحت بر تجمیع شعب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استانها تأکید داشته است. طرحی که اتفاقا از حمایت بخشی از آموزش و پرورش هم برخوردار است و مرکز پژوهشهای مجلس نیز آن را تأیید کرده است، زیرا بهدرستی معتقدند «تمرکز شدید اختیارات در ستاد وزارت آموزش و پرورش موجب شده است که در همه ادوار، وزرای آموزش و پرورش عمده وقت خود را صرف پرداخت به اموری جاری کنند که پایانیافتنی هم نیست و عملا فرصتی برای ایشان باقی نمیگذارد که به مسئله تحول در نظام آموزش و پرورش بپردازند».
طرحی که کمیته اختصاصی آن طبق اخبار منتشرشده تشکیل شده است و طبق خبر تسنیم که در تاریخ ۱۴ آبان منتشر کرده «در مرکز پژوهشها تاکنون 9 عنوان گزارش با موضوع تقویت نظام آموزش و پرورش بهعنوان اسناد پشتیبان این طرح تهیه و منتشر شده است». هرچند سؤال این است که آیا هیچکدام از این گزارشها یا گزارش نشستها به اطلاع وزیر آموزش و پرورش نرسیده است؟
استناد به سخنان رئیس مرکز پژوهشها
از آنجا که وزیر آموزش و پرورش با صراحت چندباره گفته است که نامهها و اعتراضات و این موضوع هیچ پایهای ندارد، او را به متن این طرح و همچنین سخنان بابک نگهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، ارجاع میدهیم که روز هشتم آبان ۱۴۰۳ در گفتوگو با پایگاه خبری فردا گفته است: در این طرح سعی شده است که واحدهای مرتبط با آموزش و پرورش در استانها ارتقا یابند و ظرفیتی ایجاد شود که بتوان اختیارات مالی و اداری را از ستاد به استانها تفویض کرد؛
ازاینرو پیشنهاد شده است اداره کل آموزش و پرورش، اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، دانشگاه فرهنگیان و اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار یکدیگر تجمیع شوند و سازمان آموزش و پرورش استان شکل بگیرد. نکته مهم این است که تجمیع این ادارات به معنای ادغام آنها در یکدیگر و انحلالشان نیست، بلکه نوع چینش آنها تغییر میکند و با حفظ ماهیت و مأموریتهایشان، تحت مدیریت واحد قرار میگیرند.
بیاطلاعی یا بیتوجهی؟
شاید ایشان تجمیع را طوری معنا میکنند که با ادغام فرق دارد، اما وقتی یک سازمان ۶۰ساله را که از بدو تأسیس عملکرد موفقی داشته، میخواهند زیر نظر رئیس سازمان آموزش و پرورش استان تجمیع کنند، معنایش روشن است. علاوهبراین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در یک سال اخیر دو بار درباره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موضعگیری کرده است.
اولین نامه این نهاد فرهنگی به وزیر آموزش و پرورش بود که طبق پیگیریهای خبرنگار ما بیجواب مانده است. حداقل انتظار از وزیر آموزش و پرورش در دولت وفاق، پاسخگویی است. وزیر آموزش و پرورش باید طبق سنت حسنه اسلامی که هر سلامی باید علیکی داشته باشد و براساس رویکرد دولت وفاق پس از همان نامه اول نشستی با این نهاد فرهنگی میگذاشت و مشکلات را جویا میشد. در آن نامه مشکلات عمومی کانون در سه سال اخیر فهرست شده بود و از وزیر آموزش و پرورش خواسته شده بود آن را تغییر دهد.
تبدیل کانون به محل لابیهای سیاسی و رفتوآمد مداحان و چهرههای سیاسی را نمیتوان انکار کرد. مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ایام انتخابات کانون را تبدیل به محل لابیهای سیاسی به نفع یک جریان سیاسی کرده بود. عکسها و خبرها و انتقادهای نویسندگان از عملکرد مدیرعامل کانون محدود به انجمن نویسندگان نبود.
نویسندگان و تصویرگران و فعالان فرهنگ و هنر کودکان و نوجوانان وقتی بیتوجهی وزیر جدید آموزش و پرورش را به خواستههایشان دیدند، همزمان با طرح تقویت نظام آموزش و پرورش در مجلس موجی دیگر از انتقادها را مطرح کردند و کارزاری در فضای مجازی شکل گرفت. در این کارزار آدمهایی مطرح با امضای مشخص از آموزش و پرورش انتقاد کردند.
موج انتقاد از کانون با آنچه وزیر آموزش و پرورش فضای مجازی میخواند و آن را نسنجیده تحقیر میکند، فرق داشت. این موج چنان گسترده بود که براساس گزارش خبرنگار ما مدیرعامل کنونی کانون برای رفع و رجوع آن نشستی تحت عنوان همدلی برگزار کرد.
در این نشست که بسیاری از چهرههای مهم ادبیات و کتاب کودک غایب بودند، به جای ایجاد فضای نقد و گفتوگو، شامی ترتیب داده شد، بهاضافه هدیهای به مبلغ ۳۰ میلیون ریال برای حاضران. نامه دوم انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به رئیسجمهور در حالی منتشر شد که موج گستردهای بین اهالی فرهنگ و هنر علیه مدیریت کنونی کانون پرورش فکری شکل گرفته بود. در نامه انجمن نویسندگان به چند موضوع اشاره شده است: ۱. مشکل اصلی در وابستگی کانون پرورش فکری به وزارت آموزش و پرورش است، چون این دو نهاد به لحاظ کارکردی با هم متفاوتاند و نباید در یک ساختار قرار گیرند.
درواقع کانون قربانی مشکلات وزارت آموزش و پرورش شده است و بدنه کارشناسی وزارت آموزش و پرورش و مدیران آموزش و پرورشی کانون بدون فهم درست کارکرد کانون تلاش کردهاند کانون را شبیه مدرسه کنند، درحالیکه همه جای دنیا مسیری برعکس طی میشود. ۲. عملکرد مدیریت کانون در این سه سال و حتی سالهای پیش از آن غیرقابل دفاع بوده است. ۳. مدیریت فعلی کانون نیازمند تغییر سریع است.
دو پیشنهاد
این رفتار وزیر آموزش و پرورش پرسشبرانگیز است. عجیب بود که به جای تمهیدی برای بحث و گفتوگو درباره این مشکلات نامه اول را بیجواب گذاشته و نامه دوم را تکذیب کرده است. به نظر میرسد آموزش و پرورش در وهله نخست باید به نهادی پاسخگو تبدیل شود و برای حلوفصل مشکلات تن به گفتوگو با کارشناسان بیرون از دستگاه رسمی بدهد.
همچنین در ویدئوی منتشرشده، وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار میگوید: «اصلا مطرح نکنید، اصلا گزارش هم تهیه نکنید». به نظر میرسد وزیر آنچنان تحت فشار است که در حال دستوردادن به خبرنگاران نیز هست. روندی که حداقل در این هیئت دولت پذیرفته نیست. حال باید دید در این مورد بهخصوص وزیر آموزش و پرورش که وزیر دولت چهاردهم است، براساس نامه رئیسجمهور -مسعود پزشکیان- عمل خواهد کرد یا از جای دیگری خط میگیرد؟»
انتهای پیام