خرید تور تابستان

در باب پروژه‌ی رهاسازی لجبازی با مردم | رضا صادقیان

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:

قانون عفاف و حجاب توسط مجلس تصویب و برای ابلاغ و اجرا به دولت چهاردهم ارسال شده است. شمارگان نقدها و نظرها از سوی جامعه شناسان، کارشناسان فرهنگی، وکلا، قضات، مدیران سابق دولت‌ها و روحانیون آگاه به مسائل سیاست و جامعه ایران امروز و شهروندان آنقدر زیاد است که جا دارد پژوهشی جداگانه درباره این نقدها تهیه و میزان حساسیت مردم و آگاهان برای مرتبه‌ای دیگر در نگاه قانون‌نویسان در نظر گرفته شود.

بهتر می‌بود قانون‌گذاران برای فهم بهتر «فلسفه حقوق» و «فلسفه قانون‌گذاری» به سایر مباحث دیگر از جمله بازتاب این شیوه از قانون‌گذاری، تاثیرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و کارکردهای دستگاه‌های اجرایی و چالش‌های آن را بررسی می‌کردند و یا نیم نگاهی به نظرسنجی‌های انجام شده از سوی مراکز معتبر در داخل کشور می‌داشتند؛ نمی‌توان به اسم اجرای قانون سایرین را به «جهالت» و ادامه آن متهم کرد!

به گمانم بهترین مسیر برای درک وضعیت دیروز و امروز جامعه ایران در حوزه فرهنگی بررسی و بازخوانی نظرسنجی‌های انجام شده از سوی نهادهای علمی و پژوهش‌های راهبردی است. قانون‌گذرای بدون در نظر داشتن قاعده حقوقی و عرف جامعه و دقت به وضعیت حال جامعه ایران بیش از آنکه راه‌گشاری مشکلات موجود باشد، زمینه ساز شکل گرفتن و بروز تضادهای نیمه فعال و یا فعال جامعه خواهد بود. به این مسئله خوب دقت کنید.

این یادداشت با در نظر داشتن نظرسنجی‌های انجام شده و همچنین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس به نگارش درآمده است. معمولا نظرسنجی‌های مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در مقایسه با سایر نظرسنجی‌ها تصویر نزدیک به واقع از شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به تصویر می‌کشد. حتی در بزنگاه‌های مهم که اکثر بازیگران کارزار سیاست جذب رخدادها و موضع‌گیری‌ چهره‌های معروف می‌شوند و گمان می‌کنند راه درست نزد آنان می‌باشد، نظرسنجی‌ها این مرکز تصویری دیگری را ترسیم کرده است. البته این به معنای پذیریش کامل نتایج نظرسنجی‌های انجام شده از سوی این مرکز نبوده و نیست. به عنوان نمونه؛ پیمایش‌های این نهاد درباره میزان مشارکت شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 بیش از سایر نظرسنجی‌ها و بعضا نظرسازی‌ها به حقیقت نزدیک بود. درست در هنگامه‌ای که بخشی از اصلاح‌طلبان باور داشتند در دور نخست مشارکت بالای 50 درصد است، نتایج نظرسنجی نشان می‌داد که مشارکت کمتر از 42 درصد است.

در این یادداشت برای درک بهتر وضعیت ایران امروز و خصوصا یک دهه گذشته از نتایج نظرسنجی‌های صورت گرفته شده با محوریت پوشش حجاب استفاده خواهد شد؛ همچنین نگاهی می‌کنیم گزارش بسیار مهم مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با عنوان «عوامل موثر بر اجرایی شدن سیاست‌های حجاب و راهکارهای پیش‌رو» که در مردادماه سال 1397 منتشر شده است. همچنین در میانه‌ متن فعلی قوت و ضعف هر کدام از نظرسنجی‌ها ذکر خواهد شد.

نظرسنجی‌ها درباره حجاب چه می‌گویند
اولین نظرسنجی صورت گرفته از سوی ایسپا مربوط به سال 1389 است. در پیمایش انجام شده که مخاطب با عدد و ارقام روبرو نیست متعلق به شعبه آذربایجان غربی و «طرح تحقیقاتی بررسي راهكارهاي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» نام دارد. با کمال تعجب نه نتها نتایج این نظرسنجی منتشر نشده است، بلکه تهیه کنندگان تنها به یک گزاره کلی اشاره کرده و نوشته‌اند: بر اساس یافته‌های این طرح پژوهشي با توجه به اينكه تضاد و اختلاف در ديدگاه‌ها و در بين زنان وجود دارد، اما ذات حجاب در دين مبين اسلام مورد قبول همه زنان جامعه است. به نظر می‌رسد آمارهای کسب شده در آذربایجان غربی با ذهنیت تهیه کنندگان نظرسنجی یا مدیران ایسپا و یا احتمالا سفارش دهندگان همخوانی نداشته و یا شرایط جامعه را برای انتشار این سنجش افکار مناسب تشخیص نداده‌اند و از خیر و شر بازتاب‌ها و موضع‌گیری‌های مسئولان مربوط و غیر مربوط عبور کرده‌اند. اما آنچه در این گزارش کوتاه جالب توجه است، تکیه کردن به معیارهای حجاب شرعی و نادیده گرفتن حجاب عرفی است.

پایش دیگری که از سوی این نهاد انجام شده است، مربوط به سال 1391 است. به عبارت مشخص نزدیک به یک دهه از آن نظرسنجی گذشته است. نتایح نظرسنجی «اجراي طرح بررسی فرهنگ حجاب و عفاف در شهر اصفهان» در مقایسه با انتشار جزییات سایر نظرسنجی‌ها جالب توجه است. در گزارش منتشر شده این نظرسنجی آمده است: «طبق نتايج حاصله در اين پژوهش 66 درصد از افراد نمونه معتقدند كه جامعه نياز به تعريف درستي از حجاب دارد، كه آيا حجاب تنها محدود به پوشش چادر مي‌باشد؟ آيا پوشش‌هاي ديگر را هم شامل مي‌شود. هچنين بيش از 80 درصد از پاسخگويان معتقد هستند كه حجاب هم مختص گروه زنان و هم مردان جامعه است».

آنچه نتایج این نظرسنجی را جالب توجه می‌کند، آخرین جمله استفاده شده از سوی تهیه کنندگان آن است. نوشته‌اند: «لازم به ذكر است حدود 46 درصد از پاسخگويان پوششي كه زمان پاسخ‌دهي داشته‌اند با پوششي كه منتخب‌شان بوده مغايرت داشته كه اين موضوع مي‌تواند ناشي از علت‌هاي گوناگوني باشد».

در اینجا فضای تحلیل، حدس و گمان از سوی دست‌اندرکاران نظرسنجی به صورت ناخواسته و انتخاب رویه محافظه کارانه برای محققان باز گذاشته شده است. از همین‌رو می‌توان به این نتیجه رسید که نتایج نظرسنجی با ذهنیت مدیران فرهنگی و یا سفارش دهندگان بسیار متفاوت بوده است. با این وجود عدد 46 درصد «مغایرت» بسیار جالب توجه است و حکایت تغییرات فرهنگی را عیان می‌کند. در اینجا و به صورت بسیار مشخص می‌توان حدس زد که پاسخ دهندگان در هنگام نظرسنجی حجاب عرفی را به جای حجاب شرعی و معیار جامعه امروز پذیرفته و بر همین اساس به سوالات پاسخ داده‌اند.

بررسی مواضع مدیران وقت

چهارم تیرماه سال 1393 جلسات دیگری از سوی این موسسه برگزار گردیده است؛ لیست دعوت شدگان به نشست نشانه روشن اهمیت موضوع را نشان می‌دهد. حاضرین عبارت هستند از: اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان وزارت کشور، نمایندگان شورای فرهنگ عمومی و قوه قضاییه، وزارت ورزش و جوانان، نیروی انتظامی، معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده سازمان تبلیغات اسلامی و شماری از ائمه جمعه و اساتید دانشگاه که در حوزه‌های فرهنگی به تحقیق پرداخته‌اند حضور داشتند. در همان جلسه مشاور رئیس‌جمهور در امور فرهنگی در مورد نتایج اجمالی این جلسه می‌گوید: مشکل در این زمینه عمیق‌تر از آن است که با یک قانون یا یک تقسیم کار اداری و بصورت دستوری از بالا به پایین حل شود. تحقیقات پیمایشی شورای فرهنگ عمومی و ایسپا اعم از نظرسنجی‌های ملی و استانی و همچنین مشاهدات میدانی و بررسی‌های کیفی توسط استادان دانشگاه علامه طباطبایی و الزهرا نشان می‌دهد که در طی یک دهه گذشته وضعیت حجاب در کشور، شامل نگرش ذهنی به حجاب و واقعیت عینی آن، تا 20 درصد تغییر کرده است.

آقای آشنا در مورد علل این تغییر در نگرش و رفتار فرهنگی می‌گویند: این تغییرات ناشی از عوامل متعددی از جمله تغییر توازن جمعیت شهری و روستایی، موزاییکی شدن فرهنگ، تغییر الگوی تحصیل و اشتغال بانوان، مصرف نمایشی، تغییر نگرش‌های سیاسی و اجتماعی جنسی در جوانان و در مورد جوانان، تحولات عمیق و جنسیتی، مسأله بلوغ زودرس جسمی و ذهنی، تغییر جدی سبک زندگی و گذران اوقات فراغت و در نهایت میزان، کیفیت و تنوع مصرف فرهنگی بویژه مصرف رسانه‌ای است.

تغییرات 20 درصدی نسبت به مسئله حجاب طی یک دهه، نشانه روشن تغییرات سریع در جامعه ایران امروز است. تغییراتی که سرعت آن در مقایسه با زمان‌بر بودن سیاست‌گذاری‌ها و تغییر رویه‌ها در ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و بررسی هزینه‌های تحمیلی به ساختار حکمرانی همیشه چند گام از فضای ذهنی و رسمی قانون‌گذاران، مدیران ارشد و صاحبان قدرت جلوتر بوده است. آنچه در این زمینه قابل ذکر است، مقاومت پاره‌های مختلف قدرت نسبت به پذیریش تغییرات و عوض کردن شیوه‌های فرهنگی و انتظامی با مسئله ذکر شده است. برخلاف دیدگاه برخی از اهالی قدرت و مبلغان فرهنگ رسمی، در واقع مسئله تغییرات فرهنگی هیچ‌گاه به صورت تک بعدی، دستوری، خطی و یک شبه در جامعه رخ نداده است. شاید یکی از دلایلی که در این حوزه بخصوص از سوی سیاسیون همیشه با عدم پذیریش تغییرات فرهنگی روبرو شده است، مقدم دانستن امر ذهنی به واقعیت‌های تغییر یافته فرهنگی بوده است؛ گویی برای بسیاری از صاحبان قدرت تغییرات فرهنگی در نوع پوشش به یک و یا دو علت مشخص و دم‌دستی ارتباط داشته که دست برقضا با تحریک بیگانگان و دشمنان در مدت زمان کوتاهی در داخل کشور شکل گرفته است، در صورت که چندوجهی دیدن موضوعات فرهنگی که منجر به تغییر شده و یا خواهند شد همیشه از چند عامل و در سال‌های نسبتا طولانی نشأت گرفته است.

آخرین نظرسنجی درباره حجاب چه می‌گوید؟

سرانجام دی‌ماه سال 1394 ایسپا نتایح نظرسنجی درباره پوشش را منتشر می‌کند. این همان نظرسنجی است که از سوی رسانه‌ها و در همان بازه زمانی با تفسیرهای مختلف روبرو می‌گردد؛ برخی از رسانه‌ها بدون توجه به مقدمات ذکر شده در ابتدای همین نظرسنجی با انتشار تیترهای از قبیل «مردم ایران دوست‌دار چادر هستند»، «چادر انتخاب اول ایرانیان» و… به استقبال این نظرسنجی می‌روند. اما نتایح نظرسنجی چه چیزی را بیان می‌کند: در قالب یک سؤال به پاسخگویان تصاویری از انواع پوشش نشان داده شد و از پاسخگویان خواسته شد بگویند دوست دارند پوشش خانم‌ها در سطح جامعه شبیه به کدام نوع پوشش باشد. نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد 27.6 درصد چادر مشکی با مقنعه را می‌پسندند. 18.5 درصد نیز چادر مشکی و روسری را پسندیده‌اند. در مجموع 46.1 درصد مردم ایران به پوشش چادر تمایل نشان داده اند. 16.3 درصد مانتو بلند و مقنعه، 10.9 درصد مانتو بلند با روسری، 8 درصد مانتو بلند با شال، 4 درصد مانتو با دامن، 6.2 درصد مانتو کوتاه با شلوار، 1 درصد کت و شلوار، 1.4 درصد مانتو کوتاه با ساپورت و 1.8 درصد مانتو بی دکمه با ساپورت را ترجیح می‌دهند.

مهمترین نقدی که می‌توان به نظرسنجی و کسانی که مقصود خود را از دل این نظرسنجی بیرون کشیده‌اند وارد ساخت، بی‌توجهی به مقدمات آن است.

اول: نظرسنجی مدعی سنجش افکار زنان درباره پوشش و حجاب است، اما 51 درصد از پاسخ دهندگان را مردان تشکیل می‌دهند.
دوم: تنها 3/34 درصد پاسخگویان در رده سنی 18 تا 29 سال هستند.
سوم: جامعه آماری این طرح کلیه مردم ایران ساکن در مراکز استان‌ها، شهرها و روستاها بوده است
چهارم: بیش از 60 درصد پاسخ دهندگان بالای 40 سال سن داشته‌اند
پنج: نزدیک به 40 درصد پاسخگویان دارای تحصیلات دانشگاهی و 60 درصد دارای تحصیلات دیپلم و پایین تر از آن بوده‌اند.

با توجه به پنج ایراد اصلی که نتایج نظرسنجی را با چالش روبرو می‌کند، چنانچه زیست روزمره شهروندان در مراکز استان‌های کشور و کلانشهرها را در نظر داشته باشیم با تصویری متفاوت از نظرسنجی روبرو می‌شویم، آنگونه که ریاست وقت این سازمان به این تغییرات و احساس بدحجابی در شهرهای مختلف ایران اشاره کرده است. در واقع نمی‌توان در مسئله پوشش نظرات روستاییان و شهرهای کوچک را به عنوان عدم تغییرات و یا ایستایی فرهنگی و استقبال از فرهنگی رسمی برای تمام کشور در نظر داشت و براساس چنین دیدگاهی اقدام به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کرد. به نظر می‌رسد تهیه کنندگان نظرسنجی با رویکرد محافظه کارانه به تهیه و تحلیل نتایج رسیده‌اند. حداقل آنکه نتایج کسب شده با دیدگاه شرکت کنندگان در همایش ذکر شده بسیار متفاوت است؛ چرا که آنان به نظرسنجی‌های دیگری اشاره می‌کنند که گویای تغییرات فرهنگی طی یک دهه گذشته است.

بهترین برداشت از جامعه ایران امروز، می‌بایست براساس کسب نظرسنجی‌های جدید و کنار نهادن دیدگاه‌های ذهنی و برداشت‌های محافظه کارانه برای سیاست گذاری جدید و با در نظر گرفتن کمترین هزینه برای سیستم حکمرانی صورتبندی شود.

نظرسنجی امروز برای فهم ایران امروز است، لذا چسبیدن به دیدگاه‌های شخصی، خانوادگی و حلقه‌های دوستانه بیش از آنکه زمینه پاسخ دادن به نیازهای جامعه ایران را فراهم کند، نتیجه‌ای جزء دور افتادن از نیازهای جامعه و مطالبات آن را به همراه نخواهد داشت و دستاورد این همه زایش هزینه‌های جدید برای ساختار قدرت و شهروندان خواهد بود.

نگاهی به گزارش مجلس درباره حجاب:
در مقایسه با سایر گزارش‌های مدون که با محوریت مسئله حجاب درباره جامعه ایران تهیه شده است، گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس اثری در خور توجه و کارآمد است. نویسندگان در بخش مقدمه و در هنگام پرداختن به ریشه‌های مبحث مورد نظر می‌نویسند: تغییرات رفتاری، وضعیت ظاهری امروز جامعه را نشان می‌دهد و تغییرات نگرشی، ریشه تغییرات رفتاری امروز و تغییرات احتمالی آینده جامعه را توضیح خواهد داد.(ص 6) اشاره به این نکته لازم به نظر می‌رسد؛ از نگاه تهیه کنندگان گزارش، در حوزه حجاب و مباحث مربوط به آن ما با تغییر نگرش روبرو هستیم که در نهایت امر به تغییر رفتار منجر شده است.

گزارش برای ترسیم تصویر امروز جامعه ایران به سراغ نخستین پژوهش‌هایی می‌رود که در دهه هفتاد انجام شده است. نویسندگان براساس پژوهشی که نتاج آن در کتاب «توسعه و تضاد» آمده است نتیجه می‌گیرند: نتایج پژوهش در سال 1376 منتشر شده و داده‌های آن مربوط به سال 1371 است، سیر تحول ارزشمندی حجاب با کاهش قابل توجهی روبرو بوده است.(ص 8) همچنین براساس اطلاعات پژوهش دیگر که در سال 1390 انجام شده است، معلوم می‌گردد 44.7 درصد از مردم، مانتو، شلوار با شال، روسری یا مقنعه را زیباترین ترکیب می‌دانند. در این بخش تهیه کنندگان گزارش نتیجه می‌گیرند: ارزشمندی حجاب در تحقیقات مختلف با کاهش روبرو بوده است.(ص 9)

گزارش به خواننده می‌گوید: آمارهای موجود در خصوص تغییرات بی‌حجابی نشان دهنده سیر صعودی این پدیده در جامعه است و براساس یکی از نظرسنجی‌ها اعلام می‌دارد: 64 درصد از زنان بدحجاب بوده‌اند. (ص 16) نکته مهم در این گزارش چندوجهی دیدن مسائل و پدیده‌های اجتماعی از جمله حجاب از سوی تهیه کنندگان است. از همین‌رو در هنگام پرداختن به ریشه‌های اجتماعی حجاب می‌نویسند: حجاب پدیده‌ای اجتماعی متاثر از عوامل متعدد اجتماعی و اقتصادی در جامعه است. از جمله تغییرات جمعیتی، ایجاد مراکز دانشگاهی، گسترش فناوری و ارتباطات، توسعه اقتصادی و رشد فردگرایی.(ص 19)

گزارش می‌گوید تعداد افرادی که قائل به شخصی بودن حجاب و عدم دخالت حکومت هستند روند افزایشی و کسانی که قائل به برخورد حکومت با بدحجابی بوده‌اند روند کاهشی دارد. (ص 13) در ادامه همین گزاره می‌خوانیم: نگرش مردم نسبت به میزان مداخله دولت در موضوع حجاب طی سال‌های گذشته روند نزولی داشته است و 50 درصد از زنان باحجاب با مداخله دولت در امر حجاب مخالفت دارند. (ص 14) بی‌تردید اگر سیاست‌گزاران و اهل قدرت به اطلاعات مندرج در این گزارش و یا گزارش‌های مشابه توجه کافی می‌کردند و نتایج حاصل از سایر نظرسنجی‌های فرهنگی را به دلیل عدم انطباق با ذهنیت‌های شخصی و گروهی مورد توجه بیشتر و دقیق‌تر قرار می‌دادند و یا فضای گشوده‌تر را برای هم‌اندیشی و چاره‌یابی میان صاحب نظران و اهل فن فراهم می‌ساختند، امروز ساده‌تر دلیل حمایت خانم‌های محجبه شرعی از عدم دخالت دولت در زمینه حجاب را درک می‌کردند. الان هم چندان دیر نیست.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، به مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره حجاب اشاره می‌کند. مصوبه مذکور؛ حجاب را نشان دهنده میزان ایمان افراد معرفی می‌کند و اصلاح بدحجابی را در گروه اصلاح ایمان می‌داند.(ص 32) تمرکز به محتوی همین بخش و مقایسه آن با رفتار گشت ارشاد بسیار اهمیت دارد، به عبارتی مشخص و روشن‌تر، به نظر می‌رسد اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از تکیه کردن به اهرم نظارت و جرم انگاری در مسئله حجاب عبور کرده و تمرکز خود را به تبلیغ، اقناع‌سازی افراد و فعالیت‌های فرهنگی متمرکز کرده است، در این گزاره و سایر مصوبه‌ها تنها با «اصلاح ایمان» روبرو هستیم. این هم دقیقا برخلاف نویسندگان و مدافعان قانون جدید حجاب است؛ هر چه اعضای شورای انقلاب فرهنگی از برخورد فیزیکی، جرم انگاری و قانون نویسی عبور کرده‌اند برخی از نمایندگان مجلس چاره کار را فقط جریمه، محروم کردن شهروندان از حقوق مسلم و جرم انگاری افزون‌تر دانسته‌اند.

آخرین فصل گزارش مذکور به شرایط موجود و راهکارهای پیش‌رو اشاره دارد. در میان تمام مسیرهای طی شده درباره حل مسئله حجاب ابتدا به «تشدید فرآیند جرم انگاری و ممنوعیت» پرداخته می‌گردد. تهیه کننده گزارش در ابتدای این بخش می‌نویسند: مخالفت ذهنی با مداخله دولت به صورت گشت ارشاد فعلی بسیار زیاد است.(ص 34) در ادامه مخاطرات این گذاره را چنین نتیجه می‌گیرند: چرا که پیامد چنین رویکرد سیاستی، تضعیف موقعیت حجاب در جامعه، اجرایی نشدن سیاست، احتمال ریزش بخش قابل توجهی از طیف معتقد به حجاب عرفی به سمت بی‌حجابی.(ص 36) در این بخش از گزارش برای مرتبه‌ای دیگر متوجه می‌شویم که علت مخالفت خانم‌های معتقد به حجاب عرفی و حجاب‌ شرعی با رویکردهای اخیر گشت ارشاد چیست.

در بخش بررسی «تغافل نسبت به پدیده بی‌حجابی»؛ آمده است: در این حالت، در یک بازه زمانی میان مدت عملا بی‌حجابی آزاد شده و در عمل از آن جرم‌زادیی می‌شود. این سناریو در واقع نتیجه بن‌بست سیاستی در حوزه حجاب و فرآیند طبیعی تداوم وضع موجود و محتمل‌ترین رخداد در این خصوص است. (ص 37) گزارش مرکز پژوهش مجلس از منظر بررسی نظرسنجی‌ها در بازه‌های زمانی مختلف، خوانش پژوهش‌های صورت گرفته در حوزه حجاب و پوشش خانم‌ها و همچنین آشنایی با قوانین و مصوبات جدید و ارایه راهکارهای کم هزینه که قابلیت اجرایی شدن داشته باشند، برای صاحبان قدرت و نمایندگان مجلس بسیار جالب توجه است.

نتیجه‌گیری:

یکی از مهمترین هنرهای حکمرانی حل مسائل در هنگام بروز و ظهور پدیده‌های اجتماعی و اجتناب از تبدیل کردن آنها به بحران و ابر چالش‌های دشوار است. حاکمان خردمند و باهوش از شکل دادن به تضادها برای ادامه یافتن ساختارهای حکمرانی پرهیز می‌کنند، چرا که از عواقب بروز هزینه‌های اجتماعی و تضادهای جامعه نسبتا آگاه هستند. حاکمان عاقل قبل از آنکه ساختار قدرت برای تنظیم شدن با شرایط جدید جامعه ناچار به پرداخت هزینه شود و یا شهروندان گمان کنند حکوت از پاسخ دادن به مطالبه جدید ناتوان است، راه دیگری را برای اجرایی شدن قوانین و یا مدارا کردن با شهروندان انتخاب خواهند کرد. فهم قدرت و اینکه چرخش قدرت به کدام سو باشد در چنین مواقعی بیش از سایر گذاره‌های غیرقابل اثبات مهم است. به عبارتی هنر قدرت‌مداری جلوگیری از تبدیل مسئله‌ به چالش فراگیر و فروکاست موضوعات اجتماعی است. چرا که حاکمان می‌توانند با تکیه به ظرفیت‌های فرهنگی، اقناع‌سازی و فعالیت‌های تبلیغی، قانون‌گذاری و گفتگو در زمان‌های مناسب از زایش چالش‌های جدید و فرسایشی جلوگیری کنند. با توجه به تحقیقات صورت گرفته از طرف مراکز پژوهشی، نظرسنجی‌های انجام شده و برگزاری همایش‌ها و نشست‌های هم‌اندیشی در سازمان‌های وابسته به نهاد قدرت و حتی مشارکت انجمن‌ها و کانون‌های مذهبی و تبلیغی مشخص می‌گردد که یکی از مهمترین مسائل مبتلا به جامعه ایران امروز حجاب است؛ اما اجرا کردن قانون حجاب با فکر اینکه این آخرین تلاش و بهترین کوشش برای سامان کردن مسئله حجاب در ایران امروز است و سایرین توانایی قانون نوشتن و یا از اجرا کردن قوانین ناتوان بودند، راه بجایی نخواهد برد و فرجامی به غیر از دمیدن در اختلاف‌های نهاد خانواده، شکل دادن به یک جدال فرسایشی میان ساختارهای اجرایی و شهروندان و فعال کردن گسل‌های نیمه فعال در جامعه هیچ دستاوردی نخواهد داشت.

بنابراین و با توجه به مجموعه‌ای از اطلاعات دقیق از جامعه و انباشت تحقیقات و تجربیات سال‌های گذشته و در نظر گرفتن شرایط جامعه و تغییرات پیوسته فرهنگی طی دو دهه گذشته، می‌توان کم هزینه‌ترین و کارآمدترین رویکرد را به مرحله اجرا گذاشته و از تبدیل مسئله به چالش گسترده جلوگیری کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا