سیاست جامد و مصالح ملی! | عباس موسایی
عباس موسایی، فعال سیاسی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این سخن محمدجواد لاریجانی که شبی قبل از سقوط ِ بشار اسد در تلویزیون گفته بود «موضع عراقچی سیال شده است» را می توان نشانه ای از سیاست زدگی ِ ایدئولوژی بنیان ِ جریانی دانست که در سالیان اخیر، پیامدهای مخاطره آوری برای منافع و مصالح ملی رقم زده است.
عراقچی و هر سیاستمرد ِ ملی، هرگز نمی تواند سیاست را در قاب و قالبی غیر ِ سیال و جامد، آنگونه که در روایت ِ ایدئولوژیک ِ جواد لاریجانی نماد و نمود پیدا کرده و بر زبان رانده می شود، توصیف و تبیین کرده و بر اساس ِ آن از مصالح ملی محافظت کنند، چه آنکه می توان رخداد ِ سقوط ِ بشار اسد و نادیدن ِ مقومات و مقدمات و نشانه ها و تالی های آن را ناشی از همین عدم ِ فهم ِ سیالیت ِ سیاست و امر سیاسی دانست.
سیاست، آنگاه که در معنای ِ ارسطویی «پیرامون ِ امر عمومی» و معطوف به مفهوم ِ «مصلحت عمومی»، سامان و سازمان یابد، نمی تواند سیال نباشد و فراتر از آن از سوی ِیکی از برجستگان یک جریان ِ سیاسی جواد لاریجانی اعتقاد به سیالیت ِ سیاست توسط ِ وزیر امور خارجه، آن هم در عرصه ی پر از فراز و نشیب و پیچیدگی در منطقه ی حساس ِ خاورمیانه که بشدت از ژئوپلیتیک(تأثیر جغرافیا بر سیاست)، ژئو کالچرال (تاثیر فرهنگ بر سیاست) و ژئو اکونومیک (تأثیر اقتصاد بر سیاست)، آن هم در ابعاد ِ ملی، منطقه ای و بین المللی ، تأثیر و تأثر گذاشته/ می پذیرد، مورد ِ شماتت قرار گیرد.
اگر مبانی ِ اصولی ِ سیاست ِ خارجی «عزت، حکمت و مصلحت» باشد، نمی توان آن را در جزمیتی غیر سیال، فروبسته و نادیده انگاری ِ سیالیت ِ سیاست، پی گرفت و پیش برد. از بد حادثه، می توان آسیب پذیری ِ مصالح و منافع ملی را ناشی از روایت ِ منجمدی دانست که اصول ِ پویای ِ مذکور را در رسوباتی ضد ِ الزامات ِ زمینه و زمانه، محدود کرده و تهدیدات و مخاطرات ِ روزافزونی را برای مصالح ملی به ثبت رسانده است.
به عبارتی، به بیخبری از ماهیت سیاست و مناسبات قدرت جدید، تالی های خطرناکی برای مصالح ملی در پی داشته و هزینه های گزافی را بر ملک و ملت، تحمیل کرده است.
سیاست ِ گشایش گر و متضمن ِ منافع و مصالح ملی ایجاب می کند که این حوزه، فراتر از منافع و مصالح جناحی و ذهنیت های بحران سازی که دستاوردی غیر از بحران سازی و مخاطره آفرینی نداشته اند و با پیروی از منطقی برآمده از اصول ِ استوار و عقلانیت ملی، پیگیری شود، چه آنکه علاوه بر دستاوردهای بزرگ در علم روابط بین الملل و لزوم ِ فهم ِ مقتضیات زمینه و زمانه، فهم ِ منطق ِ سیالیت ِ سیاست و امر سیاسی، در تاریخ ِ سیاست خارجی ایران، ریشه های سترگی داشته است.
در نامهی میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، وزیر ِ با کیاست و درایت ِ عصر ِ قجر، به میرزا محمدعلی آشتیانی، مذاکره کنندهی ایرانی با دولت ِ عثمانی در سنهی ۱۲۳۸ هجری قمری، فقراتی آمده که حاکی از فهم ِ سیالیت ِ سیاست و الزام به بهره گیری از آنها برای تأمین ِ مصالح ملی ایران می باشد، حال آنکه ۲۰۸ سال پس از آن، وزیر امور خارجه، به خاطر ِ سیاست ورزی ِ سیال، مورد هجمه قرار می گیرد!
این فقرات از نامهی قائم مقام را می توان ناشی از فهم ِ سیالیت ِ سیاست و منطق ِ مناسبات ِ سیاست ِ جدید دانست. قائم مقام، مذاکره کننده ی ارشد ایرانی را برای تأمین ِ هر آنچه خیر و صلاح ِ دولت ِ ایران است، مختار می داند؛ «در واقع و نفس الامر خود را بهر چه خیر و صلاح دولت قاهره است مأذون و مختار داند.» و در پاسخ به وی که مذاکره را «کار خطیری است و مزید دقت و اهتمام در آن ضرور است»، توصیف کرده بود، ضمن اشاره به توانمندی های آشتیانی ،وی را به تأمل در «میزان کار و معیار قیاسی در دست آن عالیجاه هست» و «… بفرط دراست و کیاست فهمیده خواهد بود که اوضاع امر آل عثمان درین سال و درین حال بر چه منوال است» و «علاوه طایفه روم با ولاه آن مرز و بوم در چه قلب و قدم میباشند» و «سپاه و استعداد و کومک و امداد و سواره اکراد آنها تا چه قدر مجتمع و موجود میتواند شد» و «در انبار و ذخیره و علیق و جیره وسعت دارند یا بتنگی میگذرانند» و «اضطراب و انقلابی در رعیت و ولایت هست یا نیست و احتراس و احتسابی از عزیمت ما و هزیمت خود دارند و یا نه؟ و پاشایان اطراف و آقایان اکراد وحشت و دهشتی از ملاقات سرعسکر بهم رسانده اند یا مطمئن و خاطر جمع هستند؟» و «بالجمله باید آن عالیجاه اوضاع این جا و آن جا را بنظر دقت ملاحظه کند» و «مصلحت دولت قاهره را از آن میانه استخراج و استنباط نماید» و «از فکر عواقب امور غفلت نکند و حالا که آن عالیجاه کاری دیگر و گرفتاری دیگر ندارد» و«کیاست ایرانی را با فراغت عثمانی جمع کرده ،همّ واحد دارد و در یک فن تتبع و تمرن میکند» و «لازم است که هرچه میکند بفرط جرئت و بلندی همت بکند، و اظهار تردید و تشکیک را در اثنای مهام خطیره قبیح و رکیک داند؛ و بجای تشویش و تشکیک توکل و توسل بهم رساند». «در بحر عمان سفر کردن و از موج طوفان حذر نمودن با هم نمیسازد، باید با کمال جرات اقدام کرد و با علو همت اهتمام نمود.» …که از «دست دبیر و خامة تدبیر زیاده از هزار نیزه وشمشیر توقع خدمت میتوان داشت.»
اگر از خلاف آمدهای عادت ِ زمینه و زمانه و از بی التفاتی به مصالح و منافع ملی نباشد که پس از بیش از دو قرن، سیاست مدار برجسته ی جریان ِ مدعی اصول گرایی، وزیر امور خارجه را به خاطر ِ اعتقاد به سیالیت ِ سیاست ، مورد ِ هجمه قرار می دهد، پس ناشی از چیست؟
انتهای پیام