آنچه پوتین در سوریه گردن ایران انداخت! [+متن سخنان پوتین]
صابر گلعنبری، روزنامهنگار حوزه سیاست خارجی، در تحلیلی تلگرامی دربارهی ادعاهای اخیر پوتین نوشت:
سخنان امروز ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه درباره سقوط بشار اسد درخور توجه و تامل است. او با بیان دو نکته به نوعی مسؤولیت این سقوط را گردن ارتش سوریه، ایران ومتحدانش انداخت. نخست این که گفت ۳۵۰ نفر از نیروهای مخالفان در حالی وارد حلب شدند که ۳۰ هزار نظامی ارتش سوریه و نیروهای متحد ایران بدون درگیری عقبنشینی کردند.
نکته دوم این که اظهار داشت که روسیه نیروی زمینی به سوریه نفرستاده بود و صرفا دو پایگاه دریایی و هوایی در طرطوس و حمیمیم داشت. به این معنا که روسیه نیروی زمینی برای مقابله با مخالفان نداشت و این گونه مسؤولیت این مقابله و جلوگیری از پیشروی آنها را متوجه ارتش سوریه و نیروهای ایرانی و نیروهای همسو با آنها دانست.
پوتین در عین حال هم بیان داشت که روسیه ۴ هزار نیروی ایرانی را از طریق پایگاه هوایی حمیمیم به تهران منتقل کرده است.
هنوز ایران واکنش رسمی به این اظهارات نشان نداده است.
اما نکته قابل توجه دیگر در گفتههای امروز رئیس جمهور روسیه درباره تحولات سوریه تاکید بر این موضوع بود که کشورش در سوریه شکست نخورده و اهداف خود را محقق کرده است! مفروض این سخنان او این است که حفاظت از نظام سوریه هدف مسکو نبوده است.
او هدف از حضور روسیه در سوریه را «جلوگیری از شکلگیری یک حکومت تروریستی» دانست و تاکید کرد که این هدف «به طور کلی» محقق شده و گفت که گروههای مسلح سوری تغییر کردهاند و سازمانهای تروریستی نیستند و نشانه آن را تعامل آمریکا و اروپا با این گروهها دانست و این «تغییر» را محصول حضور روسیه در سوریه دانست!
چند روز قبل هم نگارنده طی یادداشتی بیان داشت که یکی از عوامل مهم سرنگونی نظام بشار اسد تضاد منافعی بود که میان ایران و روسیه پس از «تثبیت موقت» نظام او به عنوان هدف و منفعت مشترک در جریان بحران فراگیر داخلی در این کشور ایجاد شد. پس از حفظ نظام سوریه، منافع دو متحد او هیچ همپوشانی نداشت و تضاد منافع رفته رفته ابعاد مختلفی به خود گرفت.
در حالی که ایران و متحدانش، سوریه را کانون و محور نفوذ سختافزاری و رکن رکین جبهه خود در شامات و به ویژه در تقابل با اسرائیل و کریدور تسلیح مستمر حزبالله میدیدند، روسیه هیچ نوع همدلی با این راهبرد ایران نداشت و عملا مخالف آن بود و سوریهای میخواست که منافعش در شرق مدیترانه و خاورمیانه را با پاسداشت روابط راهبردیاش با اسرائیل حفظ کند.
حالا هم سخنان امروز پوتین مبنی بر این که غایت کشورش در سوریه حفظ اسد نبوده است بیشتر توجیهگر عدم مداخله برای حمایت از او به نظر میرسد، اما اکنون پرسش این است که چرا مسکو این بار نه تنها دخالت نکرد؛ بلکه هماهنگیهایی هم با اسد و ترکیه برای خروج او از سوریه و ارتباط میان مخالفان و نخستوزیر دولت اسد برای انتقال آرام قدرت در دمشق انجام داد! آیا با ترامپ برای امتیازگیری در آینده از جیب اوکراین معامله کرد؟ یا با ترکیه؟ یا این عدم مداخله از موضع ضعف و به علت مشغولیت در جنگ اوکراین بود؟ یا اساسا پوتین با نتانیاهو معامله کرده است؟ که هم بخشی از سوریه به این شکل اشغال شود و هم تمام توان نظامی سوریه در حملات اسرائیل نابود شود و ….
در این راستا هم ناگفته نماند که روسیه در ۱۰ سال گذشته آسمان سوریه را در اختیار داشت؛ اما عملا و غیرمستقیم چتری حمایتی برای حملات مستمر اسرائیل به اهداف ایران و نیروهای همسو با آن فراهم کرد و حتی یک بار سیستمهای پدافندی پیشرفته روسیه و لو اشتباهی با این حملات مقابله نکردند.
متن سخنان پوتین
متن سخنان پوتین در نشست خبری سالانه خود تحت عنوان “تماس مستقیم” را در زیر میخوانید:
ما هیچ نیروی زمینی در سوریه نداشتیم. دو پایگاه ما در آنجا است، یکی پایگاه نیروی هوایی و دیگری پایگاه نظامی-دریایی. مؤلفه زمینی متشکل از نیروهای مسلح خود سوریه و برخی دیگر، همانطور که همه می دانیم چراکه هیچ نکته پنهانی وجود ندارد، به اصطلاح یگان های رزمی طرفدار ایران بودند. حتی در برهه ای از زمان ما نیروهای عملیات ویژه را از آنجا بیرون کشیدیم. کار ما آنجا صرف جنگیدن نبوده است.
چه اتفاقی آنجا [سوریه] در حال رخ دادن بوده است؟ زمانی که گروه های مخالف مسلح به حلب نزدیک شدند، حدود 30 هزار نفر از حلب دفاع می کردند. 350 شبه نظامی وارد شهر شدند. نیروهای دولتی و همراه با آن واحدهای به اصطلاح طرفدار ایران بدون درگیری عقب نشینی کردند و مواضع خود را منفجر کردند و رفتند. به استثنای چند مورد که درگیریهای مسلحانه رخ داد، در سراسر خاک سوریه وضعیت اینگونه بود. اگر قبلاً مثلاً همین دوستان ایرانی از ما می خواستند که به آنها کمک کنیم تا واحدهایشان را به خاک سوریه منتقل کنند، حالا از ما می خواهند که آنها را از آنجا خارج کنیم. ما ۴ هزار رزمنده ایرانی را از پایگاه حمیمیم تخلیه و به تهران منتقل کرده ایم. برخی از واحدهای به اصطلاح طرفدار ایران بدون ورود به درگیری به لبنان و برخی دیگر به عراق رفتند.
البته امروز اوضاع در جمهوری عربی سوریه سخت شده است. واقعا امیدواریم که صلح و آرامش آنجا حکم فرما شود. ما با همه گروه ها ارتباط را حفظ میکنیم، همه گروهایی که اوضاع را در آنجا کنترل می کنند و با همه کشورهای منطقه روابط داریم. اکثریت قریب به اتفاق آنها به ما می گویند علاقه مند هستند که پایگاه های نظامی ما در سوریه باقی بماند.
نمیدانم، ما باید به این موضوع فکر کنیم، زیرا باید خودمان تصمیم بگیریم که روابط ما با آن نیروهای سیاسی که اکنون اوضاع این کشور را کنترل میکنند و در آینده کنترل میکنند، چگونه ادامه خواهد یافت – منافع ما باید با این شرایط همخوانی داشته باشد. اگر آنجا بمانیم، پس باید در راستای منافع کشوری که در آن حضور داریم هستیم، کاری انجام دهیم.
منافع چه خواهد بود؟ چه کاری می توانیم برای آنها انجام دهیم؟ اینها سوالاتی است که پاسخ به آنها نیازمند یک کار پرتلاش از سوی هر دو طرف است. در حال حاضر کارهایی وجود دارد که میتوانیم انجام دهیم، از جمله با استفاده از همین پایگاهها، ما قبلاً این پیشنهاد را به شرکای خود از جمله آنهایی که در سوریه واقع شدهاند و به کشورهای همسایه ارائه دادهایم.
آنها پیشنهاد کردند که مثلاً از پایگاه هوایی حمیمیم برای ارسال کمک های بشردوستانه به سوریه استفاده شود. این پیشنهاد با درک و خواست جهت سازماندهی این کار مشترک پذیرفته شده است. همین امر در مورد پایگاه دریایی در طرطوس نیز صدق می کند.
انتهای پیام