خرید تور نوروزی

«آنچه حداد گفت با آمدن رئیسی رنگ واقعیت گرفت»

سایت خرداد در یادداشتی با تیتر «آنچه حداد عادل گفته بود با آمدن رئیسی رنگ واقعیت به خود گرفت» نوشت:

هر چند به طور معمول رقابت در ادواری که رئیس جمهوری مستقر یک پای حضور در انتخابات ریاست جمهوری است نسبت به دیگر دوره ها از حساسیت و جذابیت کمتری برخوردار بوده اما این بار همانگونه که قابل پیش بینی بود، اصولگرایان با همه توان و تمام هیمنه خود به میدان آمده اند تا در این گرانیگاه حساس و تعیین کننده به زعم خود سرنوشت متفاوتی از دوره های قبلی در انتخابات ریاست جمهوری رقم بزنند.

ششم اسفند ماه سال جاری و در حالیکه هنوز اندک زمزمه های از حضور حجت الاسلام رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به گوش می رسید، در خرداد با تیتر «بازی مرگ و زندگی اصولگرایان و کاندیداتوری رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری» نوشتیم که حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری قطعی است چرا که اصولگرایان به 5 دلیل نمی توانند به هیچ روی از این فرصت ویژه گذر کرده و یکبار دیگر شاهد حضور روحانی بر مسند ریاست جمهوری باشند.

حداد عادل چند ماه پیش خواسته یا ناخواسته به رمز گشایی از نقشه راه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم مبادرت ورزید، آنجایی که گفت این انتخابات مهم ترین انتخابات برای اصولگرایان در چند دهه اخیر است.

اصولگرایانی که کاندیداهای مطرح چند دوره گذشته آنان سوخته و در آن برهه نام هایی که از آنان برای رقابت به میان می آمد، در قواره رویارویی با حسن روحانی نبودند، اصولگرایانی که در این برهه که هنوز ثمرات و اثرات اقدامات دولت در این چند سال خود را در معیشت و وضعیت عمومی کشور چندان نشان نداده، می توانند به مانور تبلیغاتی دست زده و بر موج نارضایتی سوار شوند و اگر این فرصت از دست رفت؛ شاید برای دو دوره آینده هم که دولت روحانی طی چهار سال آتی به خوش چینی اقدامات این دوره بپردازد، شانسی برای رقابت نخواهند داشت.

اصولگرایانی که نیک می دانند در 4 سال پیش رو با توجه به تحولات پرشتاب بیرونی و اتفاقات مهم و محتمل درونی اگر رئیس جمهوری همسو را بر مسند قوه مجریه نبینند، شانس چندانی برای میدان داری در بزنگاه های خطیر و حساس نخواهند داشت و حضور روحانی در مسند ریاست جمهوری امکان تحقق منویات آنان را کم رنگ و بلاموضوع می کند و ….

همه این پیش فرض ها راهی برای اصولگرایان باقی نگذاشته بود جز آنکه این بار با کاندیدایی به میدان بیایند که جامعیت و محوریت قابل قبولی در اردوگاه اصولگرایی داشته و نقاط ضعف دیگر همقطاران را نداشته و کارتش در بازی رقابت مردمی نسوخته باشد و چه کسی بهتر از ابراهیم رئیسی برای این منظور؟

حجت الاسلامی که البته سابقه مدیریت اجرایی جز چند ماه حضور در مقام تولیت آستان قدس رضوی نداشته و در تمامی چند دهه اخیر بر مصادر قضایی به ایفای نقش پرداخته، آرام و با طمانینه سخن می گوید و آن کاریزما و شور و حرارتی که از یک کاندیدای سخنور و آماده به مناظره در قواره ریاست جمهوری مورد انتظار است؛ ندارد اما به رغم این نقاط ضعف او خیر الموجودین در اردوگاه اصولگرایی است، از یکسو کارنامه وی به نحوی است که امکان زاویه یابی وی با ارکان نظام به هیچ روی قابل تصور و محتمل نیست،سیادت وی و نیز ساده زیستی و اقدامات تبلیغاتی چند ماه گذشته در حمایت از اقشار ضعیف و دستگیری از مستضعفین از نکاتی است که در اردوگاه اصولگرایی امتیاز ویژه و متمایز کننده به حساب می آید و البته او کارنامه اجرایی و حضور چندانی در مدیریت سیاسی نداشته که امکان مانور رقبا بر روی نقاط ضعف وی در رسانه های رسمی را سخت و صعب می کند و در نهایت مهم ترین مولفه آنکه وی در صورت کسب آرای عمومی و تصدی سمت ریاست جمهوری یگانه چهره ای در این اردوگاه است که امکان نقش آفریی در بزنگاه های حساس آینده را خواهد داشت و این حضور ارزش افزوده و کارکردی دو منظوره و فراتر از این انتخابات دارد.

بدین سان بود که بالاخره پس از فراز و نشیب های بسیار و مانورهای گسترده تبلیغاتی و قبض و بسط های رسانه ای بالاخره ساعاتی پیش به طور رسمی از حضور انتخاباتی حجت الاسلام رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سخن به میان آمد و با استعفای وی از هیئت نظارت بر انتخابات و فرستادن نماینده رسمی به جلسه جمنا مشخص شد که رئیسی جلودار اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود.

حال سئوال بزرگ اینجاست که اصولگرایان که در تمامی انتخابات های گذشته در صحنه رقابت با همتایان اصلاح طلب در برگزاری انتخابات رقابتی عرصه را واگذار کرده و بازنده میدان بوده اند، این بار که با این گزینه کلیدی به میدان آمده و گزینه مهم خود را به چنین آوردگاه سختی آورده اند، چگونه امید به پیروزی دارند و آیا کارت خود را نخواهند سوزاند؟

بدون شک حضور روحانی در انتخابات ریاست جمهوری فاز رقابتی به این انتخابات بخشیده و بر خلاف برخی ادعاهای بی اساس به هیچ روی امکان رد صلاحیت وی موضوعیت و وجاهتی ندارد چرا که هزینه های آن فراوان بوده و وجه رقابتی انتخابات را از حیز انتفاع ساقط می کند و این چیزی نیست که با اصول و آرمان های کلان نظام همسویی و همخوانی داشته باشد و از اساس بهانه ای نیز در این زمینه وجود ندارد.

پس گزینه نهایی تلاش برای پیروزی در رقابتی تنگاتنگ و نهایی است و حال باید دید اصولگرایانی که به طور معمول پایگاه رای منسجم و چند میلیونی در انتخابات داشته و دارند اما این میزان و تعداد آنچنان دایره شمول و جامعیتی ندارد که به تنهایی بتواند رئیسی را به مسند ریاست جمهوری برساند، برای جبران خلاء موجود چه برنامه هایی برای عرضه در این مدت کوتاه باقیمانده در چنته دارند.

اقداماتی که در هر دو وجه ایجابی و سلبی می بایست به منصه ظهور رسیده و فضای جالب توجهی را رقم خواهد زد، از یکسو آنان باید بتوانند فضا را به سمت و سوی سوق بدهند که دو قطبی در فضای پیشا انتخاباتی ایجاد نشده و بدنه حامیان سنتی اصلاح طلبان بدین واسطه تمام قامت پشت روحانی نایستند و علیرغم برخی نارضایتی ها برای عدم رای آوری رئیسی بازهم رای خود را در سبد روحانی نریزند

و از طرف دیگر برنامه هایی داشته و جاذبه های گفتمانی ایجاد کنند که قشر خاکستری و تعیین کننده انتخاباتی را به سمت و سوی خود جلب کنند که هیچ گاه در این امر تاکنون موفق نبوده اند.

کاندیداهای صوری که در این مدت و در فضای تبلیغاتی قرار است روحانی را آماج حملات قرار دهند و کارنامه او را به چالش بکشند و البته افشاگری های محتمل رسانه ای و بالاخره بروز و ظهور شخص رئیسی در این مدت و در جریان رقابت انتخاباتی…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا