خرید تور نوروزی

نگاه دینی به پدیده مهاجرت نخبگان | سروش محلاتی

کانال تلگرامی محمدسروش محلاتی، چکیده‌ای از سخنرانی این استاد حوزه و دانشگاه را منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

مهاجرت مثبت

موضوع مهاجرت در نصوص اسلامی مطرح گردیده و با رویکردی مثبت ، در ردیف ایمان و جهاد  بر آن تاکید شده است (الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا… سوره انفال آیه ۷۲ و ۷۴ و سوره توبه آیه ۲۰) در این هجرت، انسان مسلمان، حاکمیت کفر را ترک می‌کند تا با پیوستن به مسلمانان ، بتواند به انجام وظایف خویش پرداخته و عضو فعالی در جامعه اسلامی باشد. ولی امروزه مهاجرت، انواع دیگری نیز پیدا کرده است که حکم اسلامی آن قابل بررسی است.

محمد سروش محلاتی

جنبه فردی مهاجرت

در یک نوع مهاجرت، فرد مسلمان، سرزمین اسلامی خود را ترک کرده و به سرزمین کفر را برای زندگی انتخاب می‌کند. این نوع هجرت، دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است.

از جنبه فردی باید دید که چنین مهاجرتی با توجه به فضای عمومی مقصد، آیا آثار منفی بر عقیده و اخلاق و رفتار فرد مسلمان دارد؟ اگر چنین باشد، گوهر ایمان و اخلاق چنان ارزشی دارد که برای صیانت از آن، باید از هجرت صرف نظر کرد و اگر آسیب دینی فقط در حد تخلف از انجام برخی دستورات عملی است، حکم مساله در موارد مختلف متفاوت بوده و با توجه به درجه اهمیت و ضرورت آن هجرت ، حکم آن مشخص می‌شود.

جنبه اجتماعی مهاجرت

از جنبه اجتماعی باید دید که هجرت چه خلاء و کمبودی در جامعه اسلامی پدید می‌آورد و آیا وظیفه لازمی بر زمین می‌ماند و آیا مهاجرت کننده با ترک سرزمین خویش ، به تعهدات اخلاقی و انسانی خویش لطمه ای وارد نمیکند؟ با در نظر گرفتن نقش های متفاوت شهروندان در زندگی اجتماعی ، قهرا پاسخ این سوال متفاوت است و همگان را مشمول حکم یکسانی نمی‌توان دانست.

مهاجرت، حق و تکلیف

بر این اساس، هر چند تعیین سرزمین زندگی، “یک حق” است و نتیجه آن آزادی برای “انتخاب” است، ولی این حق نمی‌تواند فارغ از “تکلیف” در نظر گرفته شود و در تعارض با آن قرار بگیرد ، بر این اساس در انتخاب هجرت یا ترک آن، علاوه بر حق،  به وظایف اخلاقی، دینی و ملی نیز باید توجه داشت. و در هنگام تعارض گاه میتوان به ماندن در وطن توصیه اخلاقی کرد ولی در همه موارد  نمی‌توان شرعا او را از چنین حقی محروم دانست، بخصوص در موقعیتی که هجرت، زمینه رشد و فعالیت بیشتر و بهتر شخص را فراهم می‌آورد و توقف در وطن به رکورد او می‌انجامد.
در این تعارضات، ما با پدیده مهاجرت تحمیلی و ناخواسته ای مواجهیم که از سوی علاقمندان به زندگی در سرزمین خویش رخ میدهد.

مهاجرت اضطراری

مهاجرت اضطراری گاه در اثر نابسامانی اجتماعی یا اقتصادی یا امنیتی، اتفاق می‌افتد و شخص را ناچار به ترک وطن و خروج از تنگناها می‌کند. در گذشته نیز گاه وقوع حوادث مانند قحطی و یا شیوع بیماری یا فرمانروایی سفاکان عده ای را وادار به کوچ می‌کرد. در چنین موقعیتی نمی‌توان به اشخاص توصیه کرد که در سرزمین خویش بمانند و سختی را تحمل کنند.

هجرت در این صورت، حتی گاه غیر اخلاقی هم نیست و شریعت اسلامی هم با قواعدی مانند “لاضرر”  و “لاحرج” راه هجرت را باز گذاشته و بارِ زندگیِ توام با سختی را از دوش مردم برداشته است و آنان حق دارند که زندگی بدون مشقت، در سرزمینی دیگر داشته باشند.

مهاجرت سیاسی و دینی

در بخش مهاجرت اضطراری و ناخواسته، دولت‌ها نقش موثری دارند و ممکن است فشارهای ناشی از سیاست‌های اقتصادی یا فرهنگی و یا سیاسیِ حکومت، منشاء تصمیم به هجرت شود. بر این اساس، بجای تاکید بر انگیزه‌های شخصی برای تحمل شرایط و ترک مهاجرت، باید به اصلاح رویکرد حکومت و برداشته شدن فشارها پرداخت. ولی اگر فرضا برخی از آن سیاست‌ها بر گرفته از احکامِ قطعی شرع باشد، حکومت چه وظیفه ای دارد؟

آیا برای جلوگيري از  هجرت فراوان نخبگان و در حفظ سرمایه های انسانی، دولت باید رویکرد دینی خود را تعدیل کند و یا با اصرار بر اجرای همان سیاست‌ها، از دست دادن این سرمایه ها را بپذیرد؟

ترجیحِ احتمال دوم، نه تنها به سرمایه های ملی آسیب می‌رساند بلکه جامعه را به نوعی فروپاشی می‌کشاند که در این صورت حتی اگر برخی ظواهر اسلامی حفظ شود ولی جلوی انحطاط جامعه و بالمال آسیب دین بنیادهای دینی را نمی‌توان گرفت.

در چنین شرایطی نباید فقط یکجانبه به اجرای احکام شرع با هر هزینه ای اصرار ورزید، بلکه در این سیاست نیز، باید از یک سو به حقوق و آزادی‌های مشروع توجه داشت و از سوی دیگر به “حفظ ایمان” شهروندان اهتمام داشته و از آسیب رساندن به آن پرهیز نمود، بعلاوه  مصالح مهم جامعه و حکومت را نیز نباید نادیده گرفت.»

@mohammadsorooshmahallati

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا