خرید تور نوروزی

«بیست فقط متعلق به خدا نیست» | نقدی بر رویکرد آزمون‌های سخت

فرزاد دهقانیان، استاد دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «ناتیل براندن در کتاب روانشناسی عزت‌نفس (Self-Esteem) به مطلبی با مضمون زیر اشاره می‌کند که در سال ۱۹۹۰ در مجله تایم به چاپ رسیده است:

«سال گذشته، آزمون ریاضی استانداردی به دانش‌آموزان ۱۳ ساله‌ی شش کشور مختلف ارائه شد. دانش‌آموزان کره‌ای بهترین و دانش‌آموزان آمریکایی بدترین نتایج را به دست آوردند. دانش‌آموزان اسپانیایی، ایرلندی و کانادایی همگی بهتر از آمریکایی‌ها ظاهر شدند. اما وقتی از دانش‌آموزان خواستند به جمله‌ی «در ریاضی بسیار خوب هستم» واکنش نشان دهند، دانش‌آموزان آمریکایی بیشترین تعداد پاسخ مثبت را ارائه کردند. در واقع، ۶۸ درصد از دانش‌آموزان آمریکایی این جمله را تأیید کردند.

ممکن است دانش‌آموزان آمریکایی در درس ریاضی خوب نباشند، اما به احتمال زیاد تحت تأثیر آموزش‌هایی قرار گرفته‌اند که بر تقویت عزت‌نفس تأکید داشته و از آن‌ها خواسته می‌شود در هر شرایطی از خود راضی باشند.»

اشاره‌ی او احتمالاً به اقدام ایالت کالیفرنیا در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ برمی‌گردد که با تشکیل “گروه ویژه برای ترویج عزت‌نفس و مسئولیت شخصی و اجتماعی” به دنبال بررسی نقش عزت‌نفس در کاهش مشکلات اجتماعی (نظیر فقر، جرم، اعتیاد و ترک‌تحصیل) و ارتقای مسئولیت‌پذیری فردی و اجتماعی بود.

گزارش نهایی این گروه در سال ۱۹۹۰ تحت عنوان “به سوی یک ایالت با عزت‌نفس” منتشر شد. این گزارش عنوان می‌کند که ارتقای عزت‌نفس می‌تواند تأثیرات مثبتی بر رفتار فردی و اجتماعی داشته باشد. آن‌ها توصیه کردند که عزت‌نفس به دستاوردهای واقعی متصل باشد، نه صرفاً حس خوب بدون پشتوانه. پس از آن، بسیاری از مدارس و سازمان‌ها در آمریکا برنامه‌های مشابهی را برای ارتقای عزت‌نفس آغاز کردند.

البته ناتیل براندن اختلاف بین عملکرد واقعی و احساس خوب دانش‌آموزان آمریکایی نسبت به خود را به‌عنوان خبری بد گزارش می‌کند و می‌گوید که عزت‌نفس باید از عملکرد واقعی سرچشمه بگیرد.

تحلیل و توصیه شخصی

عزت‌نفس یک نیاز ضروری برای هر فرد است و همه‌ی ما، در سطح شخصی و اجتماعی، نسبت به آن مسئول هستیم. جایگاه عزت‌نفس در نظام آموزش‌وپرورش، موضوعی پیچیده و تخصصی است.

این نوشته می‌خواهد تنها از منظر طراحی سؤالات امتحانی در دانشگاه‌ها، به‌ویژه در مقطع کارشناسی رشته‌های مهندسی، به این موضوع بپردازد. به گمان من، ما درگیر سطحی از خشونت آموزشی در مقطع کارشناسی رشته‌های مهندسی در دانشگاه‌های معتبر ایران هستیم. منظور از خشونت آموزشی، تدریس مطالب بسیار زیاد و غیرکاربردی و آزمون‌های نسبتاً سخت است.

پُر واضح است که سؤالات باید با توجه به محتوای تدریس‌شده و سطح دانش و مهارت دانشجویان طراحی شوند. سؤالات بیش از حد سخت دو اثر منفی جدی دارد:

1. کاهش عزت‌نفس و ایجاد احساس ناکافی بودن در دانشجویان، که می‌تواند تأثیرات اجتماعی نامطلوبی به همراه داشته باشد.

2. فشار غیرمنطقی در طراحی سؤالات و نبود ارتباط میان محتوای تدریس‌شده و نیازهای واقعی زندگی حرفه‌ای، باعث می‌شود که با توجه به شرایط اقتصادی و حقوق و دستمزد، دانشجو تناسبی بین سختی‌هایی که متحمل شده و درآمدی که از شغل مرتبط با رشته‌ی تحصیلی خود کسب می‌کند، نبیند. شاید بتوان اثر این عدم تناسب را در کاهش رغبت دانشجویان به رشته‌ی ریاضی در دبیرستان‌ها جستجو کرد؛ به‌گونه‌ای که موجب انقراض این رشته در بعضی دبیرستان‌ها شده است [لینک].

از طرف دیگر، این عدم تناسب باعث می‌شود که دانشجویان به دنبال گزینه‌های جایگزین برای یادگیری بروند. پلتفرم‌هایی مانند Coursera به دانشجویان این امکان را می‌دهند که درس‌ها و مهارت‌های موردنیاز خود را بدون فشار اضافی یاد بگیرند. این روند می‌تواند اعتبار و جایگاه دانشگاه‌های سنتی را تحت تأثیر قرار دهد.

بنابراین، توصیه می‌شود که حداقل در خصوص آزمون‌های دانشگاه، مدل ذهنی «بیست فقط متعلق به خداست» و طراحی سؤالات بسیار سخت کنار گذاشته شود. البته این به معنای آسان‌گیری یا سهل‌انگاری نیست، بلکه هدف طراحی سؤالاتی است که با اهداف آموزشی و نیازهای واقعی جامعه همخوانی داشته باشند. بیست‌هایی که از آزمون‌های بسیار سخت به دست می‌آیند، تنها به درد مهاجرت می‌خورند و تأثیری در کسب مهارت‌های موردنیاز محیط کار ندارند.

دانشگاه‌ها باید محیطی فراهم کنند که در آن دانشجویان با احساس ارزشمندی و انگیزه به یادگیری بپردازند. این نوع نگاه، نه‌تنها باعث تقویت عزت‌نفس دانشجویان می‌شود، بلکه تأثیر مثبتی بر آینده‌ی نظام آموزشی و جامعه خواهد داشت.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا