چالش اعتماد در بازار سرمایه ایران
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: سیدستار میراحمدی، فعال بازارهای مالی، در یادداشتی به تحلیل رفتارهای شاخص کل بورس تهران در قبال اخبار سیاسی پرداخته و این رفتارها را ناشی از چالش اعتماد در بازار سرمایه دانسته است. این یادداشت را از نظر میگذرانید:
امروز [سهشنبه 11 دی ماه 1403] بازار سرمایه ایران بار دیگر نشان داد که چقدر نسبت به اخبار سیاسی و اقتصادی حساس است؛ پس از توئیت عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد، درباره موافقت مقام معظم رهبری با بررسی مجدد لوایح FATF، نمادهای بانکی که صبح امروز را با رنگ قرمز آغاز کرده بودند، به طور ناگهانی و در عرض چند دقیقه با افزایش تقاضا مواجه شده و به صف خرید رسیدند.
به این ترتیب ارزش معاملات بانکیها در مقایسه با روز گذشته افزایش چشمگیر داشت و شاخص بانکیها در کمتر از یک ساعت جهش قابلتوجه پیدا کرد و در نهایت حجم صف خریدآنها چندین برابر میانگین روزهای گذشته شد.
این واکنش سریع بازار، بازتابی از ضعفهای ساختاری است که اقتصاد ایران با آن دستوپنجه نرم میکند: عمق کم بازار سرمایه، فقدان اعتماد به اقتصاد، فقدان تحلیلهای بنیادی و وابستگی بیش از حد به اخبار لحظهای.
دو راهی سخت پیش روی ایران
بازار سرمایه ایران در نقطهای حساس قرار دارد؛ تجربیات جهانی نشان میدهد که برخی کشورها در شرایط مشابهی بودهاند اما با اصلاحات به ثبات و رشد رسیدهاند، در حالیکه دیگران در دام سیاستهای لحظهای سقوط کردهاند.
ونزوئلا؛ سقوط در دام تصمیمهای لحظهای
آنچه در ونزوئلا انجام ندادند «شفافسازی سیاستهای اقتصادی و مدیریت نقدینگی» بود اما در عوض اشتباه بزرگ آنها تکیه صرف بر درآمدهای نفتی و اتخاذ سیاستهای پرهزینه بدون پشتوانه بود که تورمی بیسابقه ایجاد کرد و اعتماد عمومی به نظام مالی را از بین برد. بنابراین اقتصاد فروپاشید و مردم برای تأمین نیازهای اولیه خود با بحران مواجه شدند.
لبنان؛ بحران اعتماد و فرار سرمایه
آنچه در لبنان انجام ندادند «تقویت نهادهای نظارتی و ایجاد سازوکارهای مدیریت بحران» بود. آنها نیز بهجای اقدام درست، اشتباه بزرگی مرتکب شدند و آن اتخاذ «سیاستهای مالی بیثبات و واکنشهای سریع به تحولات سیاسی» بود. این اقدامات منجر به از بین رفتن اعتماد عمومی و فرار گسترده سرمایه شد. بنابراین نظام بانکی لبنان به حالت نیمهفلج درآمد و اقتصاد در رکود عمیقی فرو رفت.
کره جنوبی؛ الگویی برای عبور از بحران
برخلاف دو تجربه ناموفق قبلی، کره جنوبی وقتی با چنین مسالهای مواجه شد، «اجرای اصلاحات ساختاری، جذب سرمایه خارجی و شفافیت در سیاستهای مالی» را در دستور کار قرار داد. البته آنها اشتباهی که الان در ایران در حال انجام است را نیز به هیچ وجه انجام ندادند یعنی به سمت «اجرای سیاستهای انبساطی بیپایه و مدیریت نادقیق نقدینگی» نرفتند. بنابراین کره جنوبی از بحران مالی آسیایی در دهه 1990 عبور کرد و به یکی از اقتصادهای برتر جهان تبدیل شد.
ترکیه؛ عبور از بحران با اصلاحات هوشمندانه
ترکیه نیز وقتی اقتصادش گروگان اخبار شد با «کاهش وابستگی بازار به اخبار سیاسی و تقویت سیستم مالی» و اجتناب از «تمرکز بر وامدهیهای دولتی بدون پشتوانه» خود را از این بلا نجات داد. لذا توانست در اوایل دهه 2000 به ثبات اقتصادی برسد و اعتماد سرمایهگذاران را بازسازی کند.
انتخابی سخت اما حیاتی
اقتصاد ایران اکنون بر لبه تیغ قرار دارد؛ بازاری که به جای تحلیلهای بنیادی، با اخبار لحظهای و سیگنالهای سیاسی حرکت میکند، نه تنها اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را از دست میدهد، بلکه ثبات اقتصادی کشور را نیز تهدید میکند. این وضعیت به کاهش سرمایهگذاری، فرار سرمایه، و افزایش نوسانات منجر شده است که مستقیماً بر رفاه عمومی و رشد اقتصادی تأثیر منفی میگذارد.
با این حال، تصمیمگیری برای اصلاحات، هرچند سخت و پرهزینه، اجتنابناپذیر است و هر روز که این تصمیمات سخت به تعویق افتد، هم به هزینه عدم اجرایش افزوده خواهد شد و هم به هزینه اجرای این تصمیمها. ایران میتواند با اصلاحات ساختاری، شفافیت بیشتر و تقویت بنیه تصمیمگیری سیاسی و اقتصادی، راه کشورهای موفق را انتخاب کند و از دام سیاستهای لحظهای دور بماند. اما اگر این فرصت نادیده گرفته شود، خطر تکرار سرنوشت ونزوئلا یا لبنان بسیار جدی و البته بسیار نزدیک خواهد بود.
آیا زمان آن نرسیده که بازار سرمایه ایران، به جای واکنشهای لحظهای، بر مبنای تحلیلهای عمیق و اصولی حرکت کند؟ فرصتها به سرعت درگذرند…
انتهای پیام